نویسنده‌ی پرسش: بیاتی تاریخ پرسش: ۱۳۹۵/۸/۶

درود بر یگانه زمینه‌ساز ظهور مولایمان امام مهدی علیه السّلام در این زمانه حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی

۱ . نظر علامه در مورد علم روانشناسی و روانکاوی و مشاوره‌های روانشناسی چیست؟ آیا مورد تأیید است؟

۲ . آیا آنچه امروزه به نام انرژی مثبت و انرژی منفی می‌نامند و می‌گویند بسیار در بهتر زندگی کردن انسان‌ها مؤثر است واقعی است یا ظن و گمان است و همان احساس خوب و بد را تقسیم‌بندی کرده‌اند؟

پاسخ به پرسش شماره: ۵ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۵/۸/۹

برادر مؤمن!

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

۱ . روان‌شناسی به معنای شاخه‌ای از علوم انسانی که به مطالعه‌ی نقاط ضعف و قوّت ذهن انسان می‌پردازد، مانند سایر شاخه‌های علوم انسانی، نقاط ضعف و قوّتی دارد که با مقایسه‌ی هر یک از مبانی و دیدگاه‌های آن با عقل و شرع شناخته می‌شود. بنابراین، نه می‌توان آن را به طور کامل مورد تأیید دانست و نه می‌توان آن را به طور کامل مردود شمرد. با این حال، روان‌کاوی به شیوه‌ی غربی -خصوصاً شیوه‌ای که زیگموند فروید آن را پیشنهاد کرد- اشکالات بنیادین و مهمّی دارد که از شناخت ناقص و معیوب انسان در جهان‌بینی مادّه‌گرایانه و انسان‌محورانه بر می‌خیزد؛ همچنانکه بیشتر مشاوره دهندگان تحت عنوان روان‌شناس، خود به مشاوره نیاز دارند و از درمان خود عاجزند؛ زیرا چیزی که غالباً از آن غافل هستند، ضعف ایمان و تقوا به عنوان ریشه‌ی عمده‌ی مشکلات روانی است.

۲ . «انرژی» نامی برای توانی است که خداوند در هر چیزی به ودیعت نهاده و مثبت یا منفی بودن آن به معنای خوب یا بد بودنش برای انسان با توجّه به تأثیرش بر جسم یا روان اوست. بنابراین، چیزی که توان آسیب رساندن به جسم یا روان انسان را دارد، «انرژی منفی» و چیزی که توان سود رساندن به جسم یا روان او را دارد، «انرژی مثبت» دارد؛ چنانکه به عنوان نمونه، عالمی پرهیزکار، مسجدی پاکیزه، مصحفی زیبا، گفتاری آموزنده، خطّی خوش و منظره‌ای چشم‌نواز «انرژی مثبت» دارند، به این معنا که می‌توانند بر روی جسم یا روان انسان تأثیر خوبی داشته باشند، در حالی که جاهلی فاسق، ویرانه‌ای آلوده، کتابی گمراه‌کننده، کلمه‌ای زشت و منظره‌ای نفرت‌انگیز «انرژی منفی» دارند، به این معنا که می‌توانند بر روی جسم یا روان انسان تأثیر بدی داشته باشند و این چیزی طبیعی و محسوس است. آری، ممکن است برخی چیزها توانی غیر طبیعی و نامحسوس نیز برای آسیب رساندن یا سود رساندن به جسم یا روان انسان داشته باشند، ولی شناخت آن‌ها و شناخت توانشان تنها از طریق وحی امکان دارد و با این وصف، هر گونه ادّعا درباره‌ی آن‌ها بدون دلیلی از قرآن و سنّت، بر خلاف اصل و ظاهر است و در میزان عقل، خرافه‌گرایی محسوب می‌شود.