نویسندهی پرسش: بیاتی | تاریخ پرسش: ۱۳۹۵/۴/۳۰ |
۱ . حکم قبرهای چندطبقه چیست و آیا از نظر شرعی اشکالی دارد؟
۲ . علما میگویند قبری را که ۳۰ سال از دفن فردی در آن گذشته باشد میتوان نبش قبر کرد و فرد فوت شده دیگری را در آن دفن کرد. آیا چنین حکمی در شرع مقدّس اسلام موجود است؟
درود بر حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی و جان ناقابلم فدای رهبرم حضرت آیت الله العظمی صاحب العصر و الزمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف
پاسخ به پرسش شماره: ۲ | تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۵/۵/۲ |
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . مشهور آن است که دفن اموات بر روی یکدیگر با وجود حائل مانند دفن آنان در کنار یکدیگر با وجود حائل است که اشکالی ندارد و موافق با اصل إباحه است، ولی حق آن است که خودداری از این کار در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و سلف صالح، بلکه عموم مسلمانان تا دهههای اخیر، به معنای مخالفت این کار با بنا و سیرهی آنان است که خالی از اشکال نیست؛ خصوصاً با توجّه به اینکه مطلوب شارع از دفن اموات، مسلّماً دفن آنان به هر صورت که واقع شود نیست، بل دفن آنان به صورت خاصّی است که بنا و سیرهی مسلمانان بر آن جاری شده است و با این وصف، احتیاط در ترک چنین کاری جز در حالت ضرورت است. آری، در حالت ضرورت، بحثی در جواز آن، بلکه جواز دفن چند میّت در یک قبر نیست؛ چنانکه شهدای أحد به اذن رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم این گونه دفن شدند[۱] و آن به اقتضای ضرورت بود؛ چنانکه از صحابه روایت شده است که گفتند: «شَكَوْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ أُحُدٍ، فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! الْحَفْرُ عَلَيْنَا لِكُلِّ إِنْسَانٍ شَدِيدٌ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: احْفِرُوا وَأَعْمِقُوا وَأَحْسِنُوا وَادْفَنُوا الْإِثْنَيْنِ وَالثَّلَاثَةِ فِي قَبْرٍ وَاحِدٍ»؛ «در روز أحد به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم شکایت کردیم و گفتیم: ای رسول خدا! حفر کردن برای هر نفر برای ما دشوار است! پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: عمیق و خوب حفر کنید و هر دو سه نفر را در یک قبر قرار دهید» و این ظاهر در جواز چنین کاری به اقتضای ضرورت و عدم جواز آن در غیر ضرورت است.
۲ . دفن میّت در قبر میّت دیگری که پیشتر مدفون شده، به سه شرط جایز است:
یک؛ ضرورت به معنای وجود عسر و حرج در دفن میّت به صورت جداگانه؛ با توجّه به چیزی که گذشت و با توجّه به اینکه خداوند فرموده است: ﴿يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾[۲]؛ «خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما سختی نمیخواهد» و فرموده است: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ﴾[۳]؛ «خداوند نمیخواهد که برای شما در دین تنگنایی قرار دهد».
دو؛ اذن مالک قبر در صورتی که برای آن مالکی وجود دارد؛ با توجّه به اینکه تصرّف در ملک دیگری بدون اذن او جایز نیست.
سه؛ گذر زمان بر میّت دیگر به قدری که عادتاً در آن به خاک تبدیل میشود و آن بنا بر نظر صحیحتر ۵۰ سال است، مگر اینکه به نحوی معلوم شود پیش از این زمان به خاک تبدیل شده است، با توجّه به اینکه ظاهراً حرمت نبش قبر میّت مسلمان از باب حرمت اهانت به او با آشکار کردن بدنش پس از دفن است که پس از تبدیل شدن آن به خاک سالبهی به انتفاء موضوع است.
حاصل آنکه دفن اموات در قبرهای طبقاتی بر خلاف سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و سیرهی متشرّعه است و تبعاً جز در حالت ضرورت جایز نیست؛ همچنانکه دفن میّت در قبر میّت دیگر تنها در حالت ضرورت و در صورتی جایز است که چیزی از بدن میّت دیگر باقی نمانده باشد و مالک قبر راضی باشد.
تعلیق شماره: ۱ | نویسندهی تعلیق: سیّد هاشم | تاریخ تعلیق: ۱۳۹۵/۵/۳ |
در حال حاضر قبرستان بهشت زهرای تهران، قبری که ۳۰ سال پیش به کسی فروخته تا مردهاش را در آن دفن کند، مجدّداً به کس دیگری میفروشد تا مردهی دیگری را در آن دفن کند، در حالی که این کار با مبنای حضرت علامه درست نیست! همچنین، آنها کسی را که قبری را برای دفن مردهاش میخرد تحت فشار میگذارند که به جای یک قبر پول سه قبر را بدهد؛ چون آقایان با طبقاتی کردن قبرها، از هر یک قبر سه قبر جور میکنند و پول سه قبر را در میآورند و اگر شما پول سه قبر را ندهی، دو قبر بالایی را به کس دیگری میفروشند، در حالی که هیچ کس راضی نیست دو میّت غریبه را روی کلّهی پدرش دفن کنند و به همین خاطر اکثراً با اکراه مجبور میشوند که پول هر سه قبر را بدهند! البته همان طور که گفتم برای ۳۰ سال! چون بعد از ۳۰ سال همین آقایان با شما تماس میگیرند و میگویند یا دوباره پول قبر را بدهید یا آن را به کس دیگری میفروشیم و باز با توجّه به اینکه هیچ کس دوست ندارد میّت دیگری را در قبر پدر او دفن کنند، نهایتاً مجبور میشود که پول قبر را جور کند و به این جماعت مفتخور بدهد تا کاری با قبر پدرش نداشته باشند! هر چند بعضی از مردم که واقعاً فقیر هستند عملاً نمیتوانند این کار را بکنند و لذا با اکراه تسلیم میشوند و قبر میّتشان به کس دیگری فروخته میشود!
با این اوصاف، لطفاً نظر حضرت علامه دربارهی این مسائل را هم بفرمایید؛ چون ما نظر ایشان را فصل الخطاب و نزدیکترین نظر به نظر امام مهدی علیه السلام میدانیم.
پاسخ به تعلیق: ۱ | تاریخ پاسخ به تعلیق: ۱۳۹۵/۵/۳ |
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . گاهی برخی استخوانهای بدن انسان پس از دفن، تا ۵۰ سال باقی میماند و با این وصف، احتیاط واجب آن است که پیش از این مدّت، قبر مسلمانی را نگشایند، مبادا استخوانهای او نمایان شود. همچنین، اگر قبر مسلمانی را پس از این مدّت گشودند و دیدند که چیزی از او باقی مانده، واجب است که فوراً آن را ببندند و از دفن میّتی دیگر در آن خودداری کنند. آری، اگر بر خلاف احتیاط واجب، پیش از این مدّت قبر مسلمانی را گشودند و دیدند که چیزی از او باقی نمانده است، به سبب تجرّی خود معصیت کردهاند، ولی میتوانند در صورت ضرورت و رضایت مالک زمین، میّت دیگری را در آن دفن کنند.
۲ . زمینی که قبلاً به کسی فروخته شده است، قابل فروش مجدّد نیست و اگر مدیران قبرستان مذکور به فروش مجدّد آن اقدام میکنند، معاملهی آنان باطل است؛ همچنانکه اگر آن را برای مدّت ۳۰ سال فروختهاند، باز هم معاملهی آنان صحیح نیست؛ چراکه در خرید و فروش، دوام شرط است و با این وصف، اگر کسی چنین زمینی را از آنان خریده و میّت خود را در آن دفن کرده، واجب است که رضایت مالک آن را تحصیل یا میّت خود را از آن خارج کند.
۳ . کسی که زمینی را خریده، مالک پایین و بالای آن است و فروختن بالای آن به صورت جداگانه معنا ندارد. بنابراین، اگر مدیران قبرستان مذکور بالای آن را به صورت جداگانه میفروشند، معاملهی آنان باطل است و اگر کسی بالای آن را به صورت جداگانه از آنان خریده و میّت خود را در آن دفن کرده، واجب است که رضایت مالک آن را تحصیل یا میّت خود را از آن خارج کند.
۴ . دفن اموات مسلمانان بر عموم آنان واجب است و با این وصف، گرفتن سود در ازای آن خالی از اشکال نیست، بلکه سودجویی از اموات مسلمانان و قبور آنان، مصداق بارز «مردهخوری» است و کسانی که چنین کاری را انجام میدهند، باید از خداوند و بندگانش شرم کنند.