نویسندهی نقد: شیعه اهل بیت | تاریخ نقد: ۱۳۹۵/۲/۲۶ |
این گونه که من از کتاب «بازگشت به اسلام» متوجه شدم، برای ظهور حضرت مهدی نوشته شده:
۱ . شمار کافی از مردم اراده کنند، در حالی که متأسفانه مردم به غیبت حضرت و لذایذ دنیایی علاقمندترند تا به برقراری عدالت در جهان!
۲ . مال، سلاح و نفر کافی جمع آوری شود تا بتوان برای ظهور زمینهسازی کرد، در حالی که ما اگر بخواهیم در راستای کسب مال تلاش کنیم، باید به کلّی عقاید اسلامیمان را زیر پا بگذاریم، وگرنه با این اوضاع کنونی ایران با روزی ۱۶ ساعت کار هم نمیتوان یک امرار معاش روزانه داشت، چه برسد به جمعآوری مال برای زمینهسازی یک حکومت!
دربارهی تأمین سلاح هم چندی پیش از پایگاه شما پرسیدم که جنس سلاح امام مهدی چیست؟!! پاسخی که دریافت کردم مرا دلتنگ همان امام زمان افسانهای مسجد جمکران کرد که میآید و لبهی شمشیرش را بر زمین میکوبد و عدالت در جهان برقرار میشود!
برای جمعآوری نفر هم در فضای مجازی پایگاه شما فیلتر است و به ما هم اجازهی تبلیغهای مجازی نمیدهند و برای تبلیغهای حضوری ما بارها کتاب شریف «بازگشت به اسلام» را با گل آراستیم و داخل جعبههای تزیینی نهادیم و متعلّقاتی از جنس سکه و زر و پول به همراهش کردیم و به دوستانمون هدیه دادیم، ولی افسوس که داخل همان جعبهها از آن نگهداری کردند و آن را نخواندند و گفتند فونت ریزی دارد و چشمانمان آزرده میشود و به فکر قلب آزردهی امامشان نبودند!!!
حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی در صفحهی ۲۴۹ کتاب میفرمایند: «دیگر خسته و سرخورده شدهام؛ چراکه گویی زمین از مردمان شایسته خالی است». ما نیز حال و روزی این چنینی پیدا کردهایم.
چگونه باید عمل کنیم تا بتوانیم در راه بازگشت به اسلام گامهای استوار داشته باشیم؟
پاسخ به نقد شماره: ۶ | تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۵/۲/۲۹ |
برادر مؤمن!
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . نیاز مهدی به خواست شماری کافی از مردم و حمایت عملی آنان از او به وسیلهی مال، نفر و سلاح کافی برای تشکیل و حفظ حکومتش، یک نیاز طبیعی و عقلایی است که از ماهیّت حکومت برخاسته و برای هر حکومتی قطع نظر از کیستیِ حاکمِ آن ضروری است، تا حدّی که حتّی حکومت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بدون خواست شماری کافی از مردم و حمایت عملی آنان از او به وسیلهی مال، نفر و سلاح کافی شکل نگرفت و محفوظ نماند و روشن است که مهدی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بهتر نیست. با این وصف، میتوان گفت که شکلگیری و حفظ حکومت در اثر اراده و اقدام مناسب شماری کافی از مردم، سنّت خداوند در گذشتگان است و سنّت خداوند در گذشتگان هرگز تغییری نخواهد پذیرفت؛ چنانکه فرموده است: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾[۱]؛ «سنّت خداوند در کسانی که پیشتر گذشتند چنین بود و هرگز برای سنّت خداوند تغییری نخواهی یافت». بنابراین، کسانی که انتظار میبرند حکومت مهدی به گونهای متفاوت با حکومت گذشتگان و بدون اراده و اقدام مناسب شماری کافی از مردم شکل بگیرد و محفوظ بماند، انتظاری بیهوده میبرند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ ۚ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا﴾[۲]؛ «آیا انتظار چیزی جز سنّت گذشتگان را دارند؟! در حالی که هرگز برای سنّت خداوند تغییری نمییابی و هرگز برای سنّت خداوند تبدیلی نمییابی».
از اینجا دانسته میشود که هرگاه شماری کافی از مردم به اراده و اقدام مناسب برای ظهور مهدی روی نیاورند، خداوند را ناگزیر به تغییر سنّت خود نمیکنند تا بر خلاف سنّت خود، مهدی را بدون اراده و اقدام مناسب آنان ظاهر کند، بل تنها سبب میشوند که خداوند سنّت دیگری از سنّتهای خود را در پیش بگیرد و آن همانا إتمام حجّت بر آنان از طریق برانگیختن یک بیم دهنده و سپس برداشتن آنان از روی زمین با عذابی نابودگر است تا تسلسلی باطل و بینهایت شکل نگیرد؛ چنانکه فرموده است: ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۳]؛ «پیش از شما سنّتهایی گذشته است، پس در زمین بگردید و ببینید که عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود». این به معنای آن است که دعوت مردم توسّط منصور هاشمی خراسانی به سوی زمینهسازی برای ظهور مهدی، یکی از دو نتیجه را خواهد داشت: یا با اجابت شماری کافی از آنان، به ظهور و حکومت مهدی خواهد انجامید و یا با عدم اجابت شماری کافی از آنان، به نزول عذاب بر آنان منجر خواهد شد؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا﴾[۴]؛ «و چیزی مردم را هنگامی که هدایت به نزدشان آمد باز ندارد از اینکه ایمان آورند و از پروردگارشان آمرزش خواهند مگر اینکه سنّت گذشتگان بر آنان بیاید یا عذاب بر آنان پیش بیاید» و این عذاب سبب نابودی نسل آنان و در نهایت پیدایش نسلی دیگر خواهد شد که به اراده و اقدام مناسب برای ظهور مهدی روی میآورند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا﴾[۵]؛ «اگر بخواهد شما را میبرد ای مردم و کسان دیگری را میآورد و خداوند بر این کار تواناست» و فرموده است: ﴿إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ﴾[۶]؛ «اگر بخواهد شما را میبرد و کسی که میخواهد را به جای شما میآورد، همان طور که شما را از پشت گروهی دیگر پدید آورد» و فرموده است: ﴿وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ﴾[۷]؛ «و چه بسیار سرزمینی که ستمکار بود را در هم کوبیدیم و پس از آن قومی دیگر را پدید آوردیم» و فرموده است: ﴿فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ﴾[۸]؛ «پس اگر اینها به آن کافر شوند، قومی را بر آن میگماریم که به آن کافر نباشند». بنابراین، دعوت منصور هاشمی خراسانی به سوی مهدی، در هر حال بینتیجه نخواهد بود، بل ناگزیر یکی از دو نتیجه را خواهد داشت که هر دو به ظهور مهدی خواهند انجامید و این مصداق سخن خداوند است که فرموده است: ﴿قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ۖ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ﴾[۹]؛ «بگو آیا برای ما جز یکی از دو خوبی را انتظار میبرید؟! در حالی که ما برای شما انتظار میبریم که خداوند به شما عذابی از نزد خود یا با دستان ما برساند! پس انتظار برید که ما نیز با شما منتظرانیم». با این وصف، کسانی که از اجابت دعوت منصور هاشمی خراسانی به سوی مهدی سر باز میزنند بدانند که خداوند را عاجز نخواهند کرد، بلکه حداکثر نسل خود را برخواهند انداخت؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۰]؛ «و اگر رویگردان شدید بدانید که شما عاجز کنندگان خداوند نیستید و کسانی که کافر شدند را به عذابی دردناک بشارت ده».
۲ . اگرچه اینک بیشتر مردم مانند حیوانات تنها در اندیشهی زندگی دنیا هستند و دغدغهای جز خوردن، خوابیدن و جفتگیری ندارند، ولی برای تشکیل و حفظ حکومت مهدی، به اراده و اقدام مناسب همهی آنان نیازی نیست، بلکه اراده و اقدام مناسب شماری از آنان کفایت میکند؛ همان طور که برای تشکیل و حفظ سایر حکومتها در جهان، اراده و اقدام مناسب همهی مردم وجود نداشته، بلکه اراده و اقدام مناسب شماری از آنان وجود داشته و همین برای آنها کافی بوده است. روشن است که این شمار کافی از مردم، میتوانند با پیوستن به یکدیگر در صفی واحد و قرار گرفتن تحت تعلیم و هدایت عالمی کامل مانند منصور هاشمی خراسانی و سپس اقدامات مناسب فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره در جهان، برخی حاکمان ظالم را تحت فشار قرار دهند و به کنارهگیری از حکومت و سایر تمهیدات لازم برای ظهور مهدی وادار سازند. با این شیوه، انتظار میرود که مال، نفر و سلاح یک کشور بنا بر خواست بیشتر مردم آن در اختیار مهدی قرار گیرد و این برای قانع ساختن او به ظهور و قبول حکومت در آن کافی به نظر میرسد، تا از این طریق به توسعهی حکومت خود تا هر جایی که خداوند خواسته است بپردازد. این به معنای آن است که رویگردانی بیشتر مردم از اجابت دعوت منصور هاشمی خراسانی، تا هنگامی که شماری کافی از آنان آن را اجابت میکنند، مانع از ظهور مهدی نمیشود و اجابت شماری کافی از آنان بسیار محتمل و عملی است و با این وصف، جایی برای ناامیدی وجود ندارد و شما باید با اقتدا به منصور هاشمی خراسانی، همچنان به دعوت مردم ادامه دهید و پیام حق را به گوش همهی آنان برسانید تا شاید شماری کافی از آنان آن را اجابت کنند، پیش از اینکه عذاب خداوند بر آنان فرود آید و آنان را به غیر آنان تبدیل کند.
۳ . منصور هاشمی خراسانی برای رسیدن به آرمان اسلامی خود بر روی هیچ یک از عقاید و احکام اسلام پای نگذاشته و به همین دلیل است که با وجود احقّیّت آشکار و برخورداری از معقولترین و مشروعترین گفتمان در جهان اسلام، از کمترین حمایتها و امکانات برخوردار است، در حالی که اگر مانند دیگران برای رسیدن به آرمان خود، بر روی برخی عقاید و احکام اسلام پای میگذاشت، مانند آنان از حمایتها و امکانات دولتها و گروههای مختلف برخوردار میشد، ولی او برای خداوند تقوا پیش گرفته و بر همهی سختیها و مرارتهای ناشی از آن صبر پیشه کرده و با این وصف، تردیدی نیست که پیروزی نهایی برای اوست؛ چراکه خداوند وعده داده و فرموده است: ﴿فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۱]؛ «صبر پیشه کن؛ چراکه عاقبت برای اهل تقوا است». بنابراین، یاران منصور هاشمی خراسانی نیز باید به پیروی از معلّم خویش، تقوا پیش گیرند و صبر پیشه کنند و برای رسیدن به آرمان اسلامی خود بر روی برخی عقاید و احکام اسلام پای نگذارند، اگرچه آنان را به سختیها و مرارتهای بسیاری دچار کند و البته یقین داشته باشند که در این صورت، پیروزی نهایی برای آنان خواهد بود؛ چراکه آن وعدهی خداوند است و خداوند وعدهی خود را خلاف نخواهد کرد؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۲]؛ «وعده خداوند است، خداوند وعدهاش را خلاف نمیکند، ولی بیشتر مردم نمیدانند».