حقیقت در محاصره...

از یک طرف شیعیان غالی و منحرف! از یک طرف سنّی‌های ناصبی و متعصّب! از یک طرف بسیجی‌های دوآتشه و نادان! از یک طرف چپی‌های سکولار و بی‌باور! از یک طرف قرآنی‌های منافق و مرتد! از یک طرف مدّعیان دروغین و شیّاد! همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا این عالم آزاده و مظلوم را از میان بردارند! در حالی که این عالم آزاده و مظلوم جناب علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، در پرتو عقلانیّت اسلامی و با تکیه بر کتاب خدا و سنّت متواتر پیامبرش حرکت می‌کند و تسلیم فشارها، توهین‌ها، تهمت‌ها و شرارت‌ها نمی‌شود و برای خوش آمدن یا بد آمدن کسی حقّی را زیر پا نمی‌گذارد یا با باطلی سازش نمی‌کند! به راستی کسانی که نسبت به این بزرگوار بغض، کینه، نفرت و عناد دارند، آیا از خود نمی‌پرسند که چه گناهی از او سر زده است؟! آیا گناه او سر فرود نیاوردن در برابر طاغوت‌ها و دعوت به سوی حکومت الله است؟! آیا گناه او دعوت به سوی حکومت مهدی، به جای ولایت مطلقه‌ی فقیه و خلافت ابو بکر بغدادی و دموکراسی غربی و هم‌پیمانان روس و آمریکاست؟! آیا گناه او تأکید بر ضرورت تحصیل یقین در عقاید و احکام، به جای پیروی از ظنون، اوهام و خرافات است یا تأکید بر ضرورت تحقیق به جای تقلید کورکورانه است؟! اگر گناه او این‌هاست، بی‌گمان او از این‌ها دست بر نمی‌دارد، اگر چه شیعیان غالی و منحرف، سنّی‌های ناصبی و متعصّب، بسیجی‌های دوآتشه و نادان، چپی‌های سکولار و بی‌باور، قرآنی‌های منافق و مرتد، مدّعیان دروغین و شیّاد و دیگران و دیگران، از هر طرف به او فشار بیاورند و توهین کنند و تهمت بزنند و آزار برسانند؛ زیرا او کسی نیست که در اثر فشارها، توهین‌ها، تهمت‌ها و آزارهای آنان، به اسلام پشت کند و تابع اهواء آنان شود. من او را می‌شناسم و سال‌ها در محضر او شاگردی کرده‌ام. روزی از او شنیدم که در وصف مرام خویش می‌فرماید:

من از مردمی هستم که سرزنش بداندیشی آن‌ها را از راه خدا باز ندارد و از ملامت ملامت‌گری نمی‌هراسند؛ گفتارشان گفتار راستان و کردارشان کردار درستان است؛ آنان که تا هستند رهنمای گمگشتگانند و در زنده کردن کتاب خداوند و سنّت پیامبرش می‌کوشند؛ نه تکبّر می‌ورزند و نه برتری می‌جویند؛ نه زیادت می‌خواهند و نه به خیانت می‌پردازند؛ نه حق را وا می‌گذارند و نه به باطل می‌گرایند؛ آنان که هیچ‌گاه خاطر به پلیدی نمی‌آلایند؛ نه چرب‌زبانیِ چاپلوس آنان را می‌فریبد و نه بریدن مردم آنان را می‌ترساند؛ دل‌هاشان پیوسته در محلّ اعلی به پرواز است و لب‌هاشان همواره به قول أحسن باز!

این خصلت مردی است که پرچم قرآن و سنّت را بر دوش عقل نهاده و به جنگ جهل، تقلید، اهواء نفسانی، دنیاگرایی، تعصّب، تکبّر و خرافات برخاسته است، تا بدون هیچ ادّعا و چشم‌داشتی، زمینه را برای ظهور مهدی و تحقّق حاکمیّت الله بر جهان فراهم سازد. با این وصف، کسانی که با او بدون هیچ عذر موجّه و دلیل قانع‌کننده‌ای عداوت می‌ورزند، باید خود را برای مؤاخذه‌ی خداوند و عقوبت او در دنیا و آخرت مهیّا سازند؛ چراکه بدون شک از محکمه‌ی عدل او رهایی نخواهند یافت و به زودی تاوان ظلم خود را خواهند پرداخت؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ!