نویسندهی پرسش: حامد ستوده | تاریخ پرسش: ۱۳۹۴/۹/۲۰ |
اگر کسی بین دوراهی ندانستن و عمل نکردن مانده باشد انتخاب کردن کدام یک تبعات کمتری را برای دنیا و آخرت او به دنبال خواهد داشت؟ یعنی در نظر خداوند کدام یک معذورترند: کسی که به دنبال علم رفته و به آن عمل نمیکند یا کسی که توانایی کسب علم را دارد ولی از ترس عمل نکردن به دنبال کسب آگاهی نمیرود؟
پاسخ به پرسش شماره: ۴ | تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۴/۹/۲۷ |
عمل نکردن به علم، یک گناه است، ولی تحصیل نکردن علم دو گناه؛ زیرا تکلیف انسان، هم تحصیل علم و هم عمل به آن است و با این وصف، کسی که علم را تحصیل میکند، ولی به آن عمل نمیکند، یکی از دو تکلیف خود را انجام میدهد و دیگری را ترک میکند و کسی که عمداً و برای گریز از مسئولیت، در تحصیل علم کوتاهی میورزد، هیچ یک از دو تکلیف خود را به انجام نمیرساند و تبعاً گناهکارتر است. از اینجا دانسته میشود که جاهل مقصّر بر عالم بیعمل فضیلتی ندارد، بلکه از او بدبختتر و زیانکارتر است و هیچ یک در پیشگاه خداوند عذری ندارند.
آری، اگر جاهلی در زمین از تحصیل علم قاصر باشد، به این معنا که در اثر نقصان عقلی یا ضعف جسمی یا اسارت در بند ظالمان یا سکونت در مکانی دورافتاده و صعب العبور و فاقد کمترین امکانات لازم برای تحصیل علم یا مهاجرت به مکانی مناسب، توانایی تحصیل علم را نداشته باشد، بل از موضوعات و اختلافات علمی در میان مردم که مستلزم تحقیق و تحصیل علم است بیخبر باشد، گناهکار شمرده نمیشود یا قابل بخشایش است؛ چنانکه خداوند دربارهی چنین کسانی فرموده است: ﴿إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا﴾[۱]؛ «مگر مستضعفانی از مردان و زنان و کودکان که چارهای نمیتوانند و راهی پیدا نمیکنند؛ پس امید میرود که خداوند آنان را ببخشاید و خداوند بخشایندهای آمرزگار است».