نویسنده‌ی پرسش: علی راضی تاریخ پرسش: ۱۳۹۴/۷/۲۹

شیعه عدالت و امامت را علاوه بر توحید و نبوت و معاد جزء اصول دین می‌داند. نظر جناب علامه منصور هاشمی خراسانی در این مورد چیست؟

پاسخ به پرسش شماره: ۱ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۴/۸/۱

اعتقاد به توحید، نبوّت و معاد از اصول اسلام و اعتقاد به خلافت اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از اصول ایمان است و با این وصف، کسی که به خلافت اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اعتقاد ندارد، هرگاه به توحید، نبوّت و معاد معتقد باشد، مسلمان شمرده می‌شود و جان و مال و آبروی او محترم است، اگرچه مؤمن شمرده نمی‌شود. اعتقاد به توحید نیز اعتقاد به این است که خداوند در تکوین، تشریع و تحکیم یگانه است و شریکی ندارد. پس اگر کسی به یگانگی خداوند در تشریع و تحکیم اعتقاد نداشته باشد، هرگاه آن را پس از اینکه برایش تبیین شد انکار کند، مسلمان نیست؛ چراکه دو سوم توحید را انکار کرده است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ الْهَاشِمِيَّ الْخُرَاسَانِيَّ يَقُولُ: مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ فِي الْخَلْقِ وَالرَّزْقِ وَتَدْبِيرِ الْعَالَمِ وَشَهِدَ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ فَقَدْ أَسْلَمَ، وَلَكِنَّهُ لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ حَتَّى يُقِرَّ بِأَنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ لَا شَرِيكَ لَهُ فِي الْحُكْمِ وَالْمُلْكِ، لَا يُصْدِرُ حُكْمًا وَلَا يَبْعَثُ مَلِكًا إِلَّا هُوَ، فَإِنْ جَهِلَ ذَلِكَ فَهُوَ ضَالٌّ، وَإِنْ جَحَدَهُ فَهُوَ مُشْرِكٌ»[۱]؛ «شنیدم منصور هاشمی خراسانی می‌فرماید: هر کس خداوند را در آفریدن، روزی دادن و تدبیر کردن جهان یگانه بداند و گواهی دهد که پیامبر حقّ است، مسلمان است، ولی مؤمن نیست تا آن گاه که اقرار کند خداوند در حکم دادن و حکومت کردن نیز یکی است و شریکی ندارد، (به این معنا که) کسی جز او قانونی نمی‌گذارد و حاکمی بر نمی‌انگیزد، پس اگر این را نداند، گمراه است و اگر آن را انکار کند، مشرک است».

اعتقاد به عدالت نیز هرگاه به معنای عادل دانستن خداوند در افعالش باشد، از فروع توحید است و هرگاه به معنای عقلی دانستن حسن و قبح در برابر شرعی دانستن آن دو باشد، چنانکه به اهل آن «عدلیه» گفته می‌شود، از اصول اسلام نیست، بلکه از اصول ایمان نیز شمرده نمی‌شود؛ چراکه هر کس به توحید، نبوّت، معاد و خلافت اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم معتقد باشد، در حالی که به مبانی عملی اسلام ملتزم است، مؤمن محسوب می‌شود، اگرچه اعتقادی به حسن و قبح عقلی نداشته باشد.

↑[۱] . گفتار ۱۷۳، فقره‌ی ۱