نویسنده‌ی پرسش: علی راضی تاریخ پرسش: ۱۳۹۴/۷/۲۶

نذری دادن برای امام حسین (ع) و سایر اهل بیت (ع) در ایام محرم و صفر و سایر ایام سال چه حکمی دارد؟

پاسخ به پرسش شماره: ۱ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۴/۷/۲۷

نذر کردن عبادت است. بنابراین، باید برای خداوند باشد و نذر کردن برای غیر او جایز نیست و منعقد نمی‌شود و مراد از نذر کردن برای خداوند این است که نذر کننده نیّت کند: برای خداوند نذر می‌کنم که اگر فلان حاجت من را برآورده سازد در ماه محرّم هر سال به سوگواران امام حسین طعام بدهم. چنین نذری صحیح است و اشکالی ندارد، ولی اگر نیّت کند: برای امام حسین نذر می‌کنم، نذر او باطل است. به علاوه، بهتر است که نذر کننده برای انجام کارهای بهتر و سودمندتری مانند اطعام فقرا و سرپرستی از یتیمان و کمک به نکاح جوانان و حمایت از زمینه‌سازان ظهور مهدی نذر کند؛ چراکه سوگواران امام حسین، غالباً به طعام او نیازی ندارند و در ایّام سوگواری برای آن حضرت، از ایّام جشن و سرور خود بیشتر می‌خورند و می‌آشامند!

تعلیق شماره: ۱ نویسنده‌ی تعلیق: أمّ علي تاریخ تعلیق: ۱۴۰۰/۱۰/۴

من برای خدا و اهل بیت نذر کردم. آیا نذرم صحیح است؟

پاسخ به تعلیق: ۱ تاریخ پاسخ به تعلیق: ۱۴۰۰/۱۰/۹

نذر کردن عبادت است و از این رو، باید تنها برای خداوند باشد؛ چنانکه خود فرموده است: ﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا[۱]؛ «پس هر کس به دیدار پروردگارش امید دارد، باید عمل صالح انجام دهد و در عبادت پروردگارش کسی را شریک نسازد» و به نقل از همسر عمران فرموده است: ﴿رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۲]؛ «پروردگارا! من آنچه در شکم خویش دارم را برای تو نذر کردم، آزادشده (از غیر تو)، پس از من بپذیر، بی‌گمان تو شنوای دانا هستی». بنابراین، اگر نیّت شما نذر برای خداوند و اهل بیت با هم بوده، نذرتان باطل است، همان طور که اگر نیّت‌تان نماز و روزه برای خداوند و اهل بیت با هم باشد، نماز و روزه‌ی‌تان باطل است؛ به دلیل سخن خداوند که فرموده است: ﴿لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳]؛ «اگر (کسی دیگر را با خداوند) شریک سازی عملت نابود می‌شود و از زیان‌کاران خواهی بود» و روشن است که اولیاء خداوند بودن اهل بیت و شفیع بودن آنان در روز قیامت، دلیلی بر جواز عبادت آنان در کنار خداوند محسوب نمی‌شود؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ[۴]؛ «آگاه باشید که دین خالص برای خداوند است، و کسانی که جز او اولیائی گرفتند (می‌گویند) آنان را جز برای اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک کنند، نمی‌پرستیم. هرآینه خداوند میانشان درباره‌ی چیزی که در آن اختلاف می‌کنند حکم می‌نماید. هرآینه خداوند کسی که دروغگویی ناسپاس است را هدایت نمی‌کند» و فرموده است: ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ[۵]؛ «و جز خداوند کسانی را می‌پرستند که به آنان سود یا زیانی نمی‌رسانند و می‌گویند که این‌ها شفیعان ما نزد خداوند هستند، بگو آیا خداوند را از چیزی آگاه می‌کنید که در آسمان‌ها و زمین آگاه نیست؟! او منزّه و برتر از چیزی است که شریک قرار می‌دهند» و فرموده است: ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا ۖ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ ۚ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ[۶]؛ «عالمان و راهبانشان را خداوندگارانی جز خداوند گرفتند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که امر نشدند مگر به اینکه خدایی یگانه را بپرستند، خدایی جز او نیست، او از چیزی که شریک می‌گیرند منزّه است» و فرموده است: ﴿وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ[۷]؛ «و شما را امر نکند به اینکه فرشتگان و پیامبران را معبودانی بگیرید، آیا شما را به کفر امر می‌کند پس از اینکه شما مسلمان هستید؟!». همه‌ی این آیات صریحاً بر عدم جواز شریک نمودن پیامبران و صالحان در عبادت خداوند دلالت دارند و با این وصف، کسی که آنان را در عبادت خداوند شریک می‌کند، در حالی که خود را شیعه‌ی آنان می‌شمارد، دچار تناقض شده است؛ زیرا کاری را انجام می‌دهد که آنان از آن نهی می‌کردند، در حالی که شیعه‌ی فرد به کسی گفته می‌شود که از او تبعیّت کند؛ چنانکه از امام محمّد باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: «إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ تَابَعَنَا وَلَمْ يُخَالِفْنَا»[۸]؛ «شیعه‌‌ی ما کسی است که از ما پیروی کند و با ما مخالفت نکند» و از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَخَالَفَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَآثَارِنَا، وَلَكِنْ شِيعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَاتَّبَعَ آثَارَنَا وَعَمِلَ بِأَعْمَالِنَا، أُولِئَكَ مِنْ شِيعَتِنَا»[۹]؛ «شیعه‌ی ما نیست کسی که به گفتار زبانش موافق باشد، اما در عمل و روش با ما مخالفت کند، بلکه شیعه‌ی ما کسی است که با زبان و قلبش با ما همراهی کند و از روش ما پیروی نماید و به اعمال ما عمل کند. آنان شیعیان راستین ما هستند».

↑[۱] . الکهف/ ۱۱۰
↑[۲] . آل عمران/ ۳۵
↑[۳] . الزّمر/ ۶۵
↑[۴] . الزّمر/ ۳
↑[۵] . یونس/ ۱۸
↑[۶] . التّوبة/ ۳۱
↑[۷] . آل عمران/ ۸۰
↑[۸] . الأصول الستة عشر لعدة من المحدثين، ص۶۱؛ قرب الإسناد للحميري، ص۳۵۰؛ تفسير العيّاشي، ج۲، ص۱۱۷
↑[۹] . مستطرفات السرائر لابن إدريس، ص۲۶۴
تعلیق شماره: ۲ نویسنده‌ی تعلیق: أمّ علي تاریخ تعلیق: ۱۴۰۰/۱۰/۹

بابت پاسخی که به سؤالم دادید خیلی متشکرم. می‌خواهم بپرسم که چه کنم تا از نذری که کرده‌ام رهایی یابم؟ آیا کفّاره‌ای برایش هست؟ چون شما فرمودید که نذر برای خدا و اهل بیت با هم صحیح نیست. پس برای برائت ذمّه‌ام چه باید بکنم؟ بار دیگر بابت لطفتان سپاسگزارم.

پاسخ به تعلیق: ۲ تاریخ پاسخ به تعلیق: ۱۴۰۰/۱۰/۱۱

وفا کردن به نذر باطل یا کفّاره دادن برای آن واجب نیست، اما استغفار بابت آن واجب است؛ زیرا عمل ناروایی محسوب می‌شود، ولی اگر خداوند حاجتی که بابتش نذر باطلی کردید را برآورده کرده، مستحب است عبادتی که نذر کردید را به نیّت شکر و نه به نیّت وفای به نذر یا کفّاره انجام دهید، ولی اگر هنوز حاجت شما را برآورده نکرده است، اگر بخواهید می‌توانید نذرتان را به صورت صحیح اعاده کنید، هرچند افزودن بر دعا از نذر کردن بهتر است؛ چنانکه از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمود: «إِنَّ النَّذْرَ لَا يُقَدِّمُ شَيْئًا، وَإِنَّمَا يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنَ الْبَخِيلِ»[۱]؛ «نذر کردن چیزی را پیش نمی‌اندازد، بلکه تنها به وسیله‌ی آن چیزی از بخیل گرفته می‌شود» و در روایتی از آن حضرت و اهل بیتش آمده است: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الدُّعَاءُ»[۲]؛ «بهترین عبادت، دعاست».

↑[۱] . مسند عبد اللّه بن المبارك، ص۱۰۴؛ مسند أبي داود الطيالسي، ج۳، ص۳۹۱؛ مصنف عبد الرزاق، ج۸، ص۴۴۳؛ مسند ابن الجعد، ص۱۲۹؛ مصنف ابن أبي شيبة، ج۳، ص۹۴؛ مسند أحمد، ج۱۲، ص۱۴۲؛ مسند الدارمي، ج۳، ص۱۵۰۹؛ صحيح البخاري، ج۸، ص۱۲۴؛ صحيح مسلم، ج۵، ص۷۷؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۶۸۶؛ سنن أبي داود، ج۳، ص۲۲۷؛ سنن الترمذي، ج۳، ص۱۹۷؛ سنن النسائي، ج۷، ص۱۵
↑[۲] . الطبقات الكبرى لابن سعد، ج۵، ص۳۶۶؛ مسند خليفة بن خياط، ص۷۵؛ فهم القرآن للمحاسبي، ص۳۰۰؛ الأدب المفرد للبخاري، ص۲۴۹؛ الكافي للكليني، ج۲، ص۴۶۶؛ الفوائد الشهير بالغيلانيات لأبي بكر الشافعي، ج۱، ص۶۳۲؛ دعائم الإسلام لابن حيّون، ج۱، ص۱۶۶؛ ترتيب الأمالي الخميسية للشجري، ج۱، ص۲۹۵