نویسنده‌ی نقد: حسن علی تاریخ نقد: ۱۳۹۴/۴/۵

جناب منصور در صفحه‌ی ۲۴۹ کتاب «بازگشت به اسلام» گفته‌اند که هر چه بیشتر در پی مردمان شایسته گشته‌ام کمتر یافته‌ام! ایشان تاکنون به کجاها سفر نموده و با چه شخصیت‌هایی ملاقات نموده‌اند که به این نتیجه رسیده‌اند که گویا زمین از مردمان شایسته خالی است؟!!

پاسخ به نقد شماره: ۸ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۴/۴/۶

البته ایشان به جاهای بسیاری سفر کرده و با شخصیت‌های بسیاری گفتگو فرموده است و همچنان به این کار ادامه خواهد داد، ولی برای درک کم بودن مردمان شایسته در جهان، به استقراء تامّ جاها و شخصیّت‌ها نیازی نیست؛ چراکه خداوند از این واقعیّت تلخ خبر داده و آثار و تبعات آن مشهود است. آیا جناب‌عالی معتقدید که جهان از مردمان شایسته آکنده است؟! چگونه؟! در حالی که خداوند به روشنی فرموده است: ﴿فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ[۱]؛ «پس اندکی از آنان ایمان می‌آورند» و فرموده است: ﴿فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا[۲]؛ «پس جز اندکی از آنان ایمان نمی‌آورند» و فرموده است: ﴿تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ[۳]؛ «روی گرفتند مگر اندکی از آنان» و فرموده است: ﴿وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ[۴]؛ «و با او ایمان نیاوردند مگر اندکی» و فرموده است: ﴿وَقَلِيلٌ مِنَ الْـآخِرِينَ[۵]؛ «و اندکی از آیندگان» و فرموده است: ﴿وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ[۶]؛ «و اندکی از بندگانم شکرگزارند»؛ چنانکه شرق و غرب از ظلم آکنده شده و جهل و کفر و فساد بر جهان حاکم است. وانگهی اگر شماری کافی از مسلمانان بودند که از مهدی در صورت ظهورش حمایت کنند، بدون شک آن حضرت ظهور می‌کرد، ولی واقع آن است که شماری کافی از آنان وجود ندارند و جناب منصور در صدد ایجاد آن‌هاست و این کار را با گردآوری و تربیت استعدادها انجام می‌دهد که امید می‌رود شما یکی از آن‌ها باشید.

↑[۱] . البقرة/ ۸۸
↑[۲] . النّساء/ ۱۵۵
↑[۳] . البقرة/ ۲۴۶
↑[۴] . هود/ ۴۰
↑[۵] . الواقعة/ ۱۴
↑[۶] . سبأ/ ۱۳
تعلیق شماره: ۱ نویسنده‌ی تعلیق: حسن علی تاریخ تعلیق: ۱۳۹۴/۴/۱۹

با عرض خدا قوت، به عرض می‌رسانم که بنده از پاسخ شما قانع شدم، ولی این بدان معنی نمی‌باشد که سؤال دیگری نداشته باشم یا در مورد موضوعات مطرح‌شده هیچ سؤال دیگری ننمایم. فلذا هر چند می‌دانم موجبات زحمات شما را فراهم می‌نمایم، ولی قبول بفرمایید برای برطرف شدن هر گونه شبهه و شکی باید سؤالاتم را بپرسم. ضمناً برای بنده بیشتر از پاسخ، همین توجه به سؤال است و در بیشتر موارد داشتن روحیه‌ی پاسخ به سؤال و تعهّد به پاسخگویی برای اقناع طرف مقابل کافی است، هر چند رفع شبهه نیز باید انجام گیرد. توفیق خدمت‌گزاران دین را از خداوند مسألت دارم. ملتمس دعا

پاسخ به تعلیق: ۱ تاریخ پاسخ به تعلیق: ۱۳۹۴/۴/۲۰

از توفیقات خداوند مهربان به این پایگاه علمی و اسلامی آن است که تاکنون هیچ پرسشی برایش ارسال نشده، مگر اینکه در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با استناد به محکم‌ترین ادلّه‌ی عقلی و شرعی به آن پاسخ داده و این رویّه‌ی مبارکی است که تحت عنایات عالم کامل حضرت منصور هاشمی خراسانی و با همّت اساتید برجسته و مخلص در بخش پاسخگویی به پرسش‌ها ادامه خواهد یافت ان شاء الله. با این وصف، جناب‌عالی می‌توانید آزادانه و بدون نگرانی، پرسش‌های خود را با ما در میان بگذارید؛ چراکه پرسیدن کلید دانایی است، هرگاه با هدف دانستن باشد، نه با هدف مجادله و ممارات؛ با توجّه به اینکه پرسیدن با هدف مجادله و ممارات، وقت را ضایع می‌کند و نیرو را هدر می‌دهد و فایده‌ای در پی ندارد؛ همچنانکه کنجکاوی درباره‌ی چیزهایی که نیازی به آگاهی از آن‌ها نیست یا ظرفیّتی برای درک آن‌ها وجود ندارد، پسندیده نیست و مورد نهی خداوند است؛ آنجا که فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ ... قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ[۱]؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! از چیزهایی نپرسید که اگر برایتان آشکار شود شما را بد می‌آید ... پیش از شما قومی آن را پرسیدند و سپس به آن کافر گردیدند».

خداوند همه‌ی مسلمانان را از جهل رهایی دهد و به علم برساند؛ چراکه فقری دامن‌گیرتر از جهل و ثروتی گران‌بهاتر از علم نیست.

↑[۱] . المائدة/ ۱۰۱-۱۰۲