نویسنده‌ی نقد: محمّد تاریخ نقد: ۱۳۹۳/۱۲/۱۶

بسم ربّ الشّهداء و الصدّیقین

ضمن تشکر از یاور مهدی سیّد خراسانی در خصوص انتشار این کتاب، من این کتاب بسیار با ارزش را خوانده‌ام و اعلام می‌کنم که والله این کتاب حق است و جز حق نگفته است. مهدی حق است و ظهورش بسیار نزدیک. چه خوششان بیاید و چه نیاید، به زودی زود می‌آید و انتقام اهل بیت پیغمبر را می‌گیرد.

بیایید با خودسازی، خود را برای ظهور آقا آماده کنیم.

برای سلامتی مولایمان و تمام رزمندگان حقیقی اسلام صلوات…

پاسخ به نقد شماره: ۳ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۳/۱۲/۱۷

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَآلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».

خداوند شما برادر مؤمن را حفظ کند و بر توفیق شما بیفزاید؛ چراکه به شما توفیق ایمان را ارزانی داشته است و امید می‌رود که توفیق عمل صالح را نیز ارزانی دارد؛ با توجّه به اینکه ایمان بدون عمل صالح مانند جسم بدون روح است و جسم بدون روح، به سوی زوال می‌گراید.

بی‌گمان هر کس به خداوند و روز قیامت ایمان دارد و از معیار عقل برخوردار و از موانع شناخت برکنار است می‌داند که کتاب شریف «بازگشت به اسلام» نوشته‌ی حضرت منصور هاشمی خراسانی، حقّ است و جز حق را نگفته است؛ چراکه در هیچ فرازی از خود مبتنی بر ظنون و اوهام نیست، بلکه در همه‌ی فرازهایش مبتنی بر یقین است و از کتاب خداوند و سنّت متواتر پیامبرش مایه می‌گیرد و به سوی استوارترین عقیده و عمل فرا می‌خواند، ولی کسانی که به خداوند و روز قیامت ایمان ندارند یا از معیار عقل رویگردان و به موانع شناخت گرفتارند، این واقعیّت را انکار می‌کنند و در برابر آن جبهه می‌گیرند. آنان کسانی هستند که با ظنّیات و وهمیّات خود، به جنگ یقینیّات و مسلّمات این کتاب بر می‌خیزند، در حالی که ظنّیات و وهمیّات آنان در تقابل با یقینیّات و مسلّمات این کتاب، مانند شیشه‌ها و سفال‌ها در برخورد با آهن‌ها و سنگ‌هاست. آنان کسانی هستند که در باتلاق جهل و تقلید و تعصّب و اهواء نفسانی فرو رفته‌اند و چندان که بیشتر تقلّا می‌کنند، بیشتر فرو می‌روند و فرجام آنان جز هلاکت نیست؛ چراکه آنان ندای حق را شنیدند و تکذیب کردند و پرچم هدایت را دیدند و روی برتافتند و چندان که برایشان آشکارتر شد، طاغی‌تر شدند؛ چنانکه حضرت منصور هاشمی خراسانی در خلال خطبه‌ای خطاب به آنان فرمود:

زنده باد سری که به قدر خویش داناست و پاینده باد دلی که به عیب خویش شناساست. ناشنوای حقیقی آن است که به آواز حق ناشنواست و نابینای واقعی آن است که به جلوه‌ی حق نابیناست. بی‌تردید حق را نشانتان دادم و نخواستید ببینید و سرودش را بر شما خواندم اما نشنیدید و راهش را برایتان هموار ساختم ولی نپیمودید. به راستی می‌گویم که شما را اندرز دادم و به سوی خیر دعوت نمودم؛ دانش را برایتان پیراسته کردم و حکمت را جویده در دهانتان نهادم؛ با حجّت‌هایی که از فولاد استوارتر است و بیّناتی که از برف پاکیزه‌تر؛ مانند ستاره‌ای که در شب درخشان می‌شود و مانند چراغی که در تاریکی روشن؛ تا گمگشتگان کوهستان‌ها راه یابند و سرگشتگان بیابان‌ها شاد شوند؛ با تزکیه‌ها و تعلیم‌ها و مثل‌ها و نصیحت‌ها؛ بدون مزدی که بر شما گران آید یا ادّعایی که شما را بترساند؛ ولی با این حال، از من گریختید و با من ستیزه جُستید! وای بر شما! آیا در انتظار چیزی بهتر از این هستید که من برای شما آوردم؟! در حالی که بهتر از یقین چیزی نیست و فراتر از آن چیزی نخواهد آمد! من کتاب خداوند را بر شما خواندم و سنّت پیامبرش را به شما آموختم و پهلوی باطل را شکافتم و حق را از درونش بیرون کشیدم و کسی جز من جرأت آن را نداشت! اگر شما با من همراه شوید من شما را از گمراهان می‌رهانم و به مهدی می‌رسانم و این برای شما خوب است و اگر با من همراه نشوید من را بر شما سلطه‌ای نیست؛ آن گاه بر فراز این قلّه یا درون آن درّه‌ی خود می‌مانم و از گیاه زمین و آب آسمان تغذیه می‌کنم و پروردگارم را می‌پرستم تا هنگامی که من را به نزد خویش برد یا برای من حکم فرماید؛ چراکه او مهربان‌ترین مهربانان و برترین حکم‌کنندگان است.[۱]

این ندای منصور هاشمی خراسانی است که مسلمانان جهان را به همراهی با خود دعوت می‌کند تا زمینه‌ی ظهور مهدی را فراهم سازد، ولی بیشتر آنان ندای او را نمی‌شنوند یا می‌شنوند و اجابت نمی‌کنند؛ چراکه یا در زندگی‌های روزمرّه‌ی خود فرو رفته‌اند و به اوضاع نکبت‌بار خود عادت کرده‌اند، یا تحت تأثیر تبلیغات ظالمان و مدّعیان دروغین قرار گرفته‌اند و به حقّانیت این عالم صادق اطمینان نمی‌یابند. کسانی از آنان که به حقّانیت او اطمینان یافته‌اند نیز گروهی سست و فرومایه‌اند که به تصدیق او اکتفا کرده‌اند و به یاری او نمی‌پردازند؛ چراکه برای آنان حفظ جان و مال و آبروشان از حفظ اسلام مهم‌تر است و جز گریه، دعا و صلوات برای مهدی، کار دیگری نمی‌شناسند، در حالی که مهدی به صرف گریه، دعا و صلوات آنان ظاهر نمی‌شود، بلکه با حفاظت، اعانت و اطاعت آنان ظاهر می‌شود و اگر آنان هزار سال دیگر به گریه، دعا و صلوات‌شان ادامه دهند، برای آنان کفایت نخواهد کرد، تا آن گاه که دست از فرومایگی و سستی بردارند و به میدان نصرت و نصیحت وارد شوند و با منصور هاشمی خراسانی در این راه همراهی کنند؛ خصوصاً در این هنگامه‌ی پرفتنه که منافقان کوردل، در سایه‌ی حمایت حاکمان ظالم، مشغول بازداشتن مردم از همراهی با او و واداشتن آنان به دشمنی با او هستند و از هیچ تلاش رذیلانه و ناجوان‌مردانه‌ای برای سدّ راه او و جلوگیری از نشر دعوتش فروگذار نمی‌کنند و با تبلیغاتی آکنده از دروغ و بهتان و تحریف پیشگویی‌های اسلامی، در سایه‌ی سرکوب کامل و حبس یاران و حامیان او، به گمراه کردن جوانان بی‌اطلاع و ساده‌لوح و ترویج بدبینی و بدگمانی نسبت به او می‌پردازند و سخن خداوند را به یاد نمی‌آورند که فرموده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ[۲]؛ «هرآینه کسانی که کافر شدند و از راه خداوند باز داشتند و پیامبر را به مشقّت انداختند پس از آنکه هدایت برایشان آشکار شد، هرگز به خداوند زیانی نمی‌رسانند و اعمالشان را نابود خواهد کرد» و فرموده است: ﴿الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ[۳]؛ «کسانی که کافر شدند و از راه خداوند باز داشتند، آنان را به سبب فسادی که می‌انگیختند، عذابی بر روی عذاب می‌افزاییم» و فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ[۴]؛ «و کسانی که درباره‌ی آیات ما می‌کوشند تا عاجز سازند، آنان در عذاب حاضر خواهند شد».

البته چیزی که زمینه‌ی این شرارت و شیطنت بزرگ را برای این منافقان کوردل فراهم ساخته، افزون بر حمایت و تحریض حاکمان ظالم، سکوت عالمان و سفاهت بسیاری از مردم است؛ چراکه عالمان خائن و خودفروخته، با اقتدا به کاهنان بنی اسرائیل، به کتمان حق و پوشاندن آن با باطل روی آورده‌اند و به جای خلیفه‌ی خداوند در زمین، پشتیبان حاکمان خودکامه و ستمگر شده‌اند و آنان را بر ضدّ زمینه‌ساز ظهور آن حضرت یاری می‌کنند؛ همچنانکه بسیاری از مردم، در تقلید کورکورانه از این عالمان و جانبداری متعصّبانه از این حاکمان، بر یکدیگر پیشی می‌گیرند و با ساده‌لوحی و زودباوری کودکانه‌ای، از القائات و تزیینات منافقان اثر می‌پذیرند و به تحقیق و بررسی آزادانه اقدام نمی‌کنند. در چنین ورطه‌ی خطرناکی، کسانی که به حقیقت راه یافته‌اند نیز به راهنمایی مردم نمی‌پردازند و در گوشه‌ای به تماشای گمراهی و تباهی آنان می‌نشینند؛ گویی که تکلیفی در قبال آنان ندارند و تنها مکلّف به نجات خود هستند و نجات آنان تنها بر عهده‌ی همراهان اندک و شاگردان مستضعف جناب منصور است! این است که گردابی هائل برای غرق شدن مردم شکل می‌گیرد و آتشی بزرگ برای سوختن آنان شعله‌ور می‌شود و ابرهای شبهه آسمان را می‌پوشاند و سیل فتنه زمین را فرا می‌گیرد و امکان رستگاری باقی نمی‌ماند، مگر برای کسانی که از آزادگی بهره‌ای تام دارند و از عقلانیّت حظّی وافر و آنان بسیار انگشت‌شمارند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ[۵]؛ «و اندکی از بندگانم شکرگزارند»؛ چراکه بیشتر آنان در چنین هنگامه‌ی پرآشوبی گمراه می‌شوند و از این همه شبهه و فتنه، جان سالم به در نمی‌برند و هر کس که خداوند او را هدایت نکند، برایش هدایت کننده‌ای نخواهد بود.

این گره کوری است که هم‌اکنون پدید آمده و رشته‌ای از آن در دست منافقان کوردل و رشته‌ای از آن در دست حاکمان ظالم و رشته‌ای از آن در دست عالمان خائن و رشته‌ای از آن در دست مردمان ساده‌اندیش است که هر یک آن را در جهتی می‌کشند و کورتر می‌سازند. در این میان، تنها کاری که اکنون از ما ساخته است بیان حقیقت بر پایه‌ی کتاب خداوند و سنّت یقینی پیامبر او در روشنایی عقل است، تا آنان که از آزادگی بهره‌ای تام و از عقلانیّت حظّی وافر دارند، از دیگران متمایز شوند و به یکدیگر بپیوندند و از دور و نزدیک به یاری منصور هاشمی خراسانی بشتابند و مانند مصیبت‌زدگان، پرچم‌های سیاه را برافرازند و بر زمین نگذارند مگر هنگامی که انتقام خود را از منافقان کوردل و حاکمان ظالم و عالمان خائن بگیرند و مردمان ساده‌اندیش را از بند آنان رهایی دهند و زمینه‌ی ظهور مهدی را فراهم سازند؛ ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ[۶].

↑[۲] . محمّد/ ۳۲
↑[۳] . النّحل/ ۸۸
↑[۴] . سبأ/ ۳۸
↑[۵] . سبأ/ ۱۳
↑[۶] . الشّعراء/ ۲۲۷