۱ . أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْقَاسِمِ الطِّهْرَانِيُّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الْمَنْصُورِ وَأَنَا حَزِينٌ، فَقَالَ: مَا أَحْزَنَكَ؟ قُلْتُ: عَرَضْتُ هَذَا الْأَمْرَ عَلَى خَمْسِينَ رَجُلًا فَأَضْرَطُوا بِهِ، وَقَدْ كَانُوا يُنْسَبُونَ إِلَى الْعِلْمِ! قَالَ: وَهَلْ يُنْسَبُ إِلَى الْعِلْمِ إِلَّا كُلُّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ؟! ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: «مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَةِ أَنْ يُرْفَعَ الْعِلْمُ»، وَصَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، فَإِنَّكَ لَا تَكَادُ تَجِدُ عَالِمًا فِي النَّاسِ، وَلَوْ جَرَّبْتَ مَنْ يُسَمُّونَهُ عَالِمًا لَوَجَدْتَهُ أَجْهَلَ مِنْهُمْ؛ لِأَنَّهُ جَاهِلٌ يَتَكَبَّرُ، وَهُمْ جُهَّالٌ لَا يَتَكَبَّرُونَ، وَلَوْ عَرَضْتَ عَلَيْهِمُ الْعِلْمَ لَوَجَدْتَهُ عَلَيْهِمْ هَيِّنًا، وَهُمْ إِلَى اللَّغْوِ رَاغِبُونَ، ﴿فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ[۱].

ترجمه‌ی گفتار:

حسن بن قاسم طهرانی ما را خبر داد، گفت: بر منصور وارد شدم در حالی که اندوهگین بودم، پس فرمود: چه چیزی تو را اندوهگین ساخته است؟ گفتم: این امر را به پنجاه نفر عرضه کردم، پس آن را استخفاف نمودند، در حالی که منسوب به علم بودند! فرمود: مگر (امروز) جز هر منکر لجوجی به علم منسوب می‌شود؟! سپس فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «از نشانه‌های قیامت این است که علم برداشته می‌شود» و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم راست فرمود؛ زیرا (امروز) نزدیک نیست که بین مردم عالمی را بیابی و اگر کسی که عالمش می‌نامند را بیازمایی، او را از آنان جاهل‌تر می‌یابی؛ زیرا او جاهلی است که تکبّر می‌کند و آنان جاهلانی هستند که تکبّر نمی‌کنند و اگر علم را به آنان عرضه کنی، آن را نزدشان بی‌اهمّیّت می‌یابی، در حالی که به بیهودگی راغب هستند، «پس آنان را در غفلتشان واگذار تا زمانی».

۲ . أَخْبَرَنَا ذَاكِرُ بْنُ مَعْرُوفٍ الْخُرَاسَانِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: مَا زَالَ هَذَا الْعِلْمُ عَزِيزًا حَتَّى وَقَعَ فِي الْكُتُبِ، فَتَنَاوَلَهُ غَيْرُ أَهْلِهِ، ثُمَّ وَقَعَ فِي الْإِنْتَرْنِتِ، فَابْتَذَلُوهُ وَتَلَاعَبُوا بِهِ، وَلَوْ عِشْتُمْ لَوَجَدْتُمُوهُ أَهْوَنَ عَلَى النَّاسِ مِنْ طَنِينِ الذُّبَابِ!

ترجمه‌ی گفتار:

ذاکر بن معروف خراسانی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: همواره این علم عزیز بود تا آن گاه که در کتاب‌ها افتاد، پس کسانی که اهلش نبودند به آن دست یافتند، سپس در اینترنت افتاد، پس آن را مبتذل نمودند و به بازی گرفتند و اگر زنده بمانید خواهید دید که برای مردم از وزوز مگس بی‌اهمّیّت‌تر شده است!

↑[۱] . المؤمنون/ ۵۴