نویسنده‌ی پرسش: صادق تاریخ پرسش: ۱۴۰۰/۴/۲۸

آیا اباضیه که ظاهراً تنها فرقه‌ی باقی مانده از خوارج هستند، ناصبی و دشمن اهل بیت محسوب می‌شوند و ارتباط با آن‌ها حرام است؟

پاسخ به پرسش شماره: ۱۵ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۴۰۰/۵/۶

«اباضیة» که اکنون اکثریّت ساکنان عمّان را تشکیل می‌دهند، فرقه‌ای منسوب به عبد الله بن اباض تمیمی (د.۸۰ق) هستند که با خوارج درباره‌ی علی علیه السلام هم‌نظرند؛ به این معنا که معتقدند او با قبول حکمیّت در جنگ صفّین گمراه شده و در جنگ با اهل نهروان به خطا رفته است. از این رو، می‌توان آنان را از جمله‌ی خوارج دانست؛ چراکه این باور، مهم‌ترین و معروف‌ترین مشخّصه‌ی خوارج بوده است. هر چند گویا آنان خود را از جمله‌ی خوارج نمی‌دانند، با این استدلال که درباره‌ی برخی موضوعات بنیادین، نظری دیگر دارند؛ مانند کفرِ مرتکب کبیره که به نظر آنان -بر خلاف نظر سایر خوارج- کفر نعمت است، نه کفری که مباح‌کننده‌ی جان و مال است.

به هر حال، این فرقه حتّی اگر -چنانکه خود می‌پندارند- از خوارج محسوب نشوند، قطعاً از نواصب محسوب می‌شوند و از این رو، چاره‌ای جز برائت از آنان نیست؛ چراکه بنا بر قاعده، هر کس یکی از امامان اهل بیت خصوصاً علی علیه السلام را کافر یا گمراه یا مستحقّ عقوبت بداند، ناصبی است و ناصبی از اسلام بیگانه است؛ زیرا چیزی از آن را انکار می‌کند که از ظاهر قرآن و صریح سنّتِ متواتر معلوم است، بلکه بنا بر روایاتی مشهور از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، منافق محسوب می‌شود و تبعاً برائت از او با دل، زبان و دست واجب است و آن به معنای تنفّر از او و اظهار مخالفت با او و قطع هر گونه ارتباط دوستانه با اوست؛ بر خلاف کاری که حاکمان ریاکار و سودجوی ایران -به رغم ادّعای تشیّع- با حاکمان عمّان می‌کنند، در حالی که می‌دانند آنان ناصبی هستند! هر چند نباید از این کارشان تعجّب کرد؛ چراکه بنا بر قاعده، اینان خود نیز از نواصب محسوب می‌شوند؛ زیرا ناصبی تنها کسی نیست که یکی از امامان اهل بیت را کافر یا گمراه یا مستحقّ عقوبت می‌داند، بل هر کس مسلمانی را کافر یا گمراه یا مستحقّ عقوبت بداند که به سوی یکی از امامان اهل بیت مانند مهدی علیه السلام دعوت می‌کند بدون اینکه عقیده‌ای بر خلاف ضروری اسلام یا ادّعایی بدون دلیل درباره‌ی خود اظهار نماید، او نیز ناصبی است؛ با توجّه به اینکه موضعش با دوست داشتن امامان اهل بیت قابل جمع نیست، بلکه معنایی جز دشمنی با آنان ندارد؛ چنانکه در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام خطاب به یارانش آمده است: «لَيْسَ النَّاصِبُ مَنْ نَصَبَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، لِأَنَّكَ لَا تَجِدُ رَجُلًا يَقُولُ: أَنَا أُبْغِضُ مُحَمَّدًا وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَلَكِنَّ النَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَكُمْ وَهُوَ يَعْلَمُ أَنَّكُمْ تَتَوَلَّوْنَا وَأَنَّكُمْ مِنْ شِيعَتِنَا»[۱]؛ «ناصبی (تنها) کسی نیست که با ما اهل بیت دشمنی می‌کند؛ زیرا تو (غالباً) کسی را نمی‌یابی که بگوید: من محمّد و آل محمّد را دشمن می‌دارم، بل ناصبی کسی است که با شما (یاران ما) دشمنی می‌کند در حالی که می‌داند شما ما را دوست می‌دارید و از پیروان ما هستید» و این کاری است که حاکمان ایران آشکارا و بدون هیچ شرمی انجام می‌دهند؛ زیرا در حالی که هم‌پیمان و دوست نزدیک خوارج و نواصب هستند، با علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی دشمنی می‌کنند و او را گمراه و مستحقّ عقوبت می‌شمارند، با آنکه می‌دانند او به سوی یکی از امامان اهل بیت یعنی مهدی علیه السلام دعوت می‌کند بدون اینکه عقیده‌ای بر خلاف ضروری اسلام یا ادّعایی بدون دلیل درباره‌ی خود اظهار نماید و با این اوصاف، شکّی نیست که آنان از نواصب محسوب می‌شوند؛ با این تفاوت که بر خلاف حاکمان عمّان، ناصبی‌گری خود را در پشت نقابی از تشیّع پنهان کرده‌اند، تا شیعیان احساساتی و ساده‌لوح را بفریبند و در خدمت سیاست‌های جاهلانه و ظالمانه‌ی خود قرار دهند. بر این اساس، می‌توان گفت که حاکمان ایران، بدترین نواصب هستند.

↑[۱] . علل الشرائع لابن بابويه، ج۲، ص۶۰۱