نویسندهی پرسش: رضا | تاریخ پرسش: ۱۴۰۰/۴/۲۳ |
لطفاً دربارهی شرک و این آیهی شریفه توضیح دهید: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» (الجاثیة/ ۲۳)؛ [«آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را خدای خود گرفته و خدا او را با وجود علم گمراه کرده و بر گوشش و دلش مهر نهاده و بر روی چشمش پردهای کشیده است؟ پس چه کسی بعد از خدا او را هدایت میکند؟ آیا پند نمیگیرید؟»]
متشکرم.
پاسخ به پرسش شماره: ۳۷ | تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۴۰۰/۴/۲۸ |
این آیهی شریفه دربارهی «خودپرستان» است و آنان کسانی هستند که بر اساس آراء و اهواء خود بدون هدایتی از جانب خداوند زندگی میکنند، با اینکه میدانند آراء و اهوائشان از جانب خداوند نازل نشده است؛ مانند پیروان حکومتهای استبدادی که مطابق با آراء و اهواء اقلّیّت (یک شخص یا یک گروه) زندگی میکنند و پیروان حکومتهای دموکراتیک که مطابق با آراء و اهواء اکثریّت زندگی میکنند، در حالی که میدانند آراء و اهواء اقلّیّت و اکثریّت، لزوماً با احکام خداوند مطابقت ندارد. آنان کسانی هستند که آراء و اهواء خود را به جای خداوند قرار دادهاند و آگاهانه راه خداوند را رها کردهاند و از این رو، خداوند توفیق دیدن، شنیدن و درک حقیقت را از آنان گرفته است، تا حدّی که به بیماری جزماندیشی و بدیهیانگاری دربارهی مبنا و رویکردشان مبتلا شدهاند و مخالفانشان که از آراء و اهواء اقلّیّت و اکثریّت پیروی نمیکنند و تنها پیرو احکام خداوند هستند را منحرف و فتنهگر میشمارند، در حالی که خودشان منحرف و فتنهگر هستند و نمیدانند؛ مانند پیروان ولایت فقیه که مطابق با آراء و اهواء یک آخوند زندگی میکنند، در حالی که میدانند او معصوم نیست و از این رو، آراء و اهوائش لزوماً با احکام خداوند مطابقت ندارد. پس او را به جای خداوند قرار دادهاند و عجیب آنکه بر این بتسازی و بتپرستیِ آشکار، نام دین نهادهاند و مخالفانشان که از آراء و اهواء بتشان پیروی نمیکنند و تنها پیرو احکام خداوند هستند را منحرف و فتنهگر میشمارند، در حالی که خودشان منحرف و فتنهگر هستند و نمیدانند و مانند کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند، ولی نه از آن رو که ولایت کسی جز خداوند است، بل از این رو که ولایت کسی جز اکثر مردم است. پس به سوی زندگی مطابق با آراء و اهواء اکثر مردم دعوت میکنند، در حالی که میدانند اکثر مردم معصوم نیستند و از این رو، آراء و اهوائشان لزوماً با احکام خداوند مطابقت ندارد. پس اکثر مردم را به جای خداوند قرار دادهاند و عجیب آنکه بر این بتسازی و بتپرستیِ آشکار، نام آزادی و حقوق بشر نهادهاند و مخالفانشان که از آراء و اهواء بتشان پیروی نمیکنند و تنها پیرو احکام خداوند هستند را منحرف و فتنهگر میشمارند، در حالی که خودشان منحرف و فتنهگر هستند و نمیدانند. هدایتیافتگان تنها کسانی هستند که مطابق با احکام خداوند زندگی میکنند، خواه با آراء و اهواء یک آخوند یا اکثر مردم مطابقت داشته باشد و خواه مطابقت نداشته باشد و آنان منصور هاشمی خراسانی و یاران صدّیق او هستند که نه جِبتِ ولایت فقیه را میپرستند و نه طاغوتِ اکثر مردم را، بل تنها خداوند را میپرستند که یگانه است و شریکی ندارد؛ یعنی تنها از کسی پیروی میکنند که خداوند به خلافت و نمایندگی از جانب خود تعیین و منصوب کرده و او تنها امام آخر الزمان حضرت مهدی علیه السلام است که به باور آنان اکنون زنده و سالم است و توانایی حکومت را دارد، ولی مردم از او حمایت نمیکنند؛ چراکه یا حامی اقلّیّت هستند یا حامی اکثریّت و آن دو را بر خداوند و خلیفهاش ترجیح دادهاند و از این رو، در ذلّت و مسکنت به سر میبرند و همواره در این حال خواهند بود تا آن گاه که از خواب عمیق و طولانی خود بیدار شوند و جبت و طاغوت را واگذارند و به سوی خداوند و خلیفهاش بازگردند. از همین روست که ما به دعوت آنان برخاستهایم و علّت فعّالیتهای تعلیمی و تربیتی ما همین است، در حالی که پیروان جبت و طاغوت با وجود اختلاف نظرشان با یکدیگر، بر دشمنی با ما متّفق شدهاند و دست به دست یکدیگر دادهاند تا دعوت ما را خفه کنند و فعّالیتهای تعلیمی و تربیتیمان را بیاثر گردانند، غافل از آنکه نور توحید با مکر آنان خاموش نخواهد شد و تا روشن کردن همهی جهان تداوم و گسترش خواهد یافت، اگرچه آنان کراهت داشته باشند. این سنّت خداوند است که تغییر نمیپذیرد و وعدهی اوست که خلاف نمیشود و او بر هر کاری تواناست.
برای آگاهی بیشتر در این باره، به گفتار ۱۷۳ مراجعه کنید.