نویسنده‌ی نقد: عبد الرحمن انوری تاریخ نقد: ۱۳۹۹/۱۲/۱۷

در نوشته‌های شما خواندم که اختلاف مسلمانان در مورد نسب مهدی اهمّیّت چندانی ندارد؛ چراکه نتیجه یکسان است. سؤال اینجاست که پیروان ادیان گذشته، در مورد نسب پیامبر آخر الزمان اختلاف داشتند؛ چنانکه یهودیان توقّع داشتند که پیامبر آخر الزمان از بنی اسرائیل باشد، ولی مولانا محمّد (ص) از بنی اسماعیل بود. این تفاوت سبب شد که یهودیان آن حضرت را نپذیرند. حالا در مورد مهدی که درباره‌ی نسبش اختلاف است، آیا آن چنان نخواهد شد؟

پاسخ به نقد شماره: ۱۲ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۹/۱۲/۲۳

اختلاف مسلمانان درباره‌ی نسب مهدی، تا جایی که به زمینه‌سازی برای ظهور او مربوط می‌شود، اهمّیّتی ندارد؛ چراکه ضرورت و کیفیّت زمینه‌سازی برای ظهور او، یک امر عقلایی است و از نسب و سایر مشخّصات ظاهری او که جنبه‌ی روایی دارند، تبعیّت نمی‌کند. بعد از ظهور او نیز چیزی که موجب شناخت او خواهد شد، نسب او نخواهد بود؛ با توجّه به اینکه منسوبان به حسن بن علی یا حسین بن علی در میان مردم بسیارند و شماری از آنان حتّی ادّعای مهدویّت نیز دارند و با این حال، نمی‌توان هیچ یک از آنان را به یقین مهدی دانست. چیزی که موجب شناخت مهدی بعد از ظهورش خواهد شد، پیش از هر چیز معجزات آشکاری خواهد بود که خداوند به دست او ظاهر خواهد ساخت؛ مانند ندای آسمانی به نام او و فرو رفتن دشمنانش در زمین و این چیزی است که موجب یقین به مهدی بودن او خواهد شد، حتّی اگر نسب او مجهول یا بر خلاف نسب روایت‌شده برای مهدی در خبر واحد یا ظاهراً بر خلاف نسب روایت‌شده برای مهدی در خبر متواتر باشد؛ با توجّه به اینکه معجزاتِ آشکار، امری یقینی هستند، ولی خبر واحد و نسب ظاهری که صرفاً مبتنی بر شجره‌نامه‌ای ادّعایی یا نظر نسب‌شناسان یا شهرت میان مردم است، امری ظنّی هستند و امر ظنّی هرگز نمی‌تواند بر امر یقینی سایه بیندازد، بل این امر یقینی است که امر ظنّی را روشن می‌سازد، به این معنا که درستی یا نادرستی آن را آشکار می‌نماید؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: إِذَا جَاءَنِي رَجُلٌ يَزْعُمُ أَنَّهُ الْمَهْدِيُّ بِمَاذَا أَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْ عِتْرَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ؟! فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَتُرِيدُ أَنْ تَأْكُلَ مِنَ الْقَفَا؟! لَا تَعْلَمُ ذَلِكَ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ الْمَهْدِيُّ! ثُمَّ قَالَ: إِنَّ الْمَهْدِيَّ إِذَا جَاءَ لَا يَخْفَى عَلَيْكُمْ، مَعَهُ آيَةٌ مِنَ اللَّهِ وَآيَةٌ مِنْ رَسُولِهِ»؛ «به منصور گفتم: هرگاه مردی به نزدم آمد که مدّعی بود مهدی است، چگونه بدانم که او از عترت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و از نسل فاطمه است؟! پس فرمود: سبحان الله! آیا می‌خواهی (لقمه را) از پشت سر بخوری؟! این را نخواهی دانست تا آن گاه که بدانی او مهدی است! سپس فرمود: مهدی هرگاه بیاید بر شما پوشیده نمی‌ماند، به همراه او آیتی از خداوند و آیتی از پیامبر اوست».

از اینجا دانسته می‌شود که اختلاف مسلمانان درباره‌ی نسب مهدی، نه پیش از ظهور او تأثیر چندانی دارد و نه پس از ظهور او؛ چراکه پیش از ظهور او، مانع زمینه‌سازی برای ظهور او و پس از ظهور او مانع شناخت او نمی‌شود؛ مگر برای جاهلان کوته‌فکر و بهانه‌جویی مانند یهودیان که امری یقینی یعنی معجزات را به خاطر امری ظنّی یعنی نسب، نادیده می‌گیرند و شکّی نیست که آنان در گمراهی دوری هستند.