در خبرها آمده که آمریکا تحریم‌هایی را علیه شماری از مسؤولان چینی به سبب نقش داشتن در سرکوب گسترده‌ی مسلمانان اویغور وضع کرده؛ چراکه این روزها، حکومت چین، با قساوتی عجیب و بی‌پرده، در حال بازداشت دسته‌جمعی، سرکوب مذهبی و عقیم‌سازی اجباری مسلمانان اویغور است! البته بعید است که این اقدام آمریکا از سر دلسوزی و خیرخواهی برای مسلمانان مظلوم و مستضعف اویغور بوده باشد، ولی از سر هر چیزی که بوده باشد، عرق شرم را بر پیشانی هر مسلمان غیور و آزاده‌ای در جهان می‌نشاند! به راستی، مسلمانان غیور و آزاده کجا هستند؟! مگر هر جا مسلمان مظلوم و مستضعفی نیاز به یاری دارد، سایر مسلمانان نباید به یاری او بشتابند؟! راستی، دولت‌های اسلامی چه کار می‌کنند؟! مگر آن‌ها مرده‌اند که دولت آمریکا پرچم حمایت از مسلمانان مظلوم و مستضعف اویغور را به دست گرفته است؟!

البته از حاکمان عرب که این روزها سرگرم نزدیک شدن به اسرائیل و کشتن زنان و کودکان بی‌پناه در یمن هستند، نمی‌توان توقّعی داشت، ولی کجاست حکومتی که حاکمان عرب را سرزنش، تحقیر و گاهی هم توهین می‌کند و مدّعی داشتن رویکردی متفاوت با رویکرد آن‌هاست؟! کجاست حکومتی که داعیه‌ی دفاع از مستضعفان جهان را دارد و با بهانه‌ی حمایت از مسلمانان مظلوم، به حمایت از دیکتاتورها می‌پردازد و با فرستادن سلاح و مستشار نظامی و پول دادن به گروه‌های وابسته به خود در کشورهای اسلامی، آتش جنگ میان مسلمانان را روشن نگاه می‌دارد تا نفوذ خود را در منطقه بگستراند؟! اگر این حکومت در شعارهای خود صادق است و به دنبال سیاست‌بازی و تأمین منافع دنیوی‌اش نیست، چرا در برابر نسل‌کشی و ظلم عظیم حکومت کمونیست چین به مسلمانان مظلوم و بی‌دفاع این کشور نمی‌ایستد؟! بلکه هر روز بر وابستگی سیاسی و اقتصادی خود به این حکومت بی‌دین و مستکبر می‌افزاید و حتّی از یک انتقاد و تذکّر جدّی به آن می‌پرهیزد تا مبادا باعث رنجش آن شود و حمایتش را از دست بدهد؟! آیا ذلّت و وابستگی از این آشکارتر؟! آیا ریاکاری و دروغگویی از این بیشتر؟! به نظر می‌رسد که این کافی نبوده است؛ زیرا اکنون خبر می‌رسد که این حکومت، دور از چشمان مردم، در حال بستن قراردادی ۲۵ ساله با حکومت چین است!

چه بی‌شرمند کسانی که با وجود چنین ذلّت، وابستگی، ریاکاری و دروغگویی آشکاری، همچنان لاف استکبارستیزی می‌زنند و خود را مدافع مظلومان و مستضعفان جهان و نماینده‌ی اسلام ناب محمّدی می‌شمارند! به راستی بستن قرارداد ۲۵ ساله با حکومت چین، همزمان با سرکوب شدید مسلمانان مظلوم و مستضعف در این کشور، چه معنایی دارد و چه پیامی را به مسلمانان جهان مخابره می‌کند؟! کاش این جماعت منافق، کمی حیا می‌داشتند تا دست کم این قدر شعار ندهند و ادای عزّتمندان و آزادگان را درنیاورند! بعد از بوسیدن دست چین و پای روسیه از یک سو و در افتادن با نهضت بازگشت به اسلام که مسلمانان جهان را به سوی اتّحاد برای حمایت از امام مهدی علیه السلام فرا می‌خواند از سوی دیگر، بهتر بود که صادقانه و شجاعانه، نام «الله» را از پرچم خود پاک کنند و کلمه‌ی «اسلامی» را از روی خود بردارند، نه اینکه وقیحانه سر خود را بالا بگیرند و بیش از پیش لاف دین بزنند و شعارهای دینی سر بدهند!

هیچ گاه در طول تاریخ، این همه تناقض در یک حکومت جمع نشده است! وابستگی به شرق برای ایستادگی در برابر غرب، نه عزّت و استقلال است و نه استکبارستیزی، بلکه صرفاً یک حماقت است! مانند کسی که برای حفظ یک دست خود، دست دیگرش را قطع می‌کند! یا برای نیفتادن در یک چاه، خود را در چاهی دیگر می‌اندازد! یا برای رهایی از یک گرگ، به سوی گرگی دیگر می‌دود! یا برای شکستن یک بت، در برابر بتی دیگر سجده می‌کند!

اگر توان دشمنی با غرب بدون وابستگی به شرق را ندارید، غلط می‌کنید که با غرب دشمنی می‌کنید! آیا ارتباط عادی با غرب بدون وابستگی به شرق، عزّتمندانه‌تر نیست؟! کدام عاقل، نیزه را در شکم خود فرو می‌کند تا کسی که پشت سر او نشسته است را بکشد؟! این چه دیوانگی است که حاضرید پای چین را ببوسید، ولی به آمریکا دست ندهید؟! اگر انگیزه‌ی شما اسلامی است، اسلام میان چین و آمریکا تفاوتی نمی‌بیند، بلکه چین را بدتر از آمریکا می‌داند؛ چراکه چین بی‌دین است و مسلمانان را سرکوب می‌کند و آمریکا مسیحی است و آزادی بیشتری به مسلمانان می‌دهد و اگر انگیزه‌ی شما منافع دنیوی است، منافع دنیوی در داشتن ارتباط عادی با هر دو کشور بدون وابستگی به هیچ یک از آن دو است! از اینجا دانسته می‌شود که شما نه آخرت را به دست آورده‌اید و نه دنیا را، بلکه هم دنیا را از دست داده‌اید و هم آخرت را: ﴿خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْـآخِرَةَ ۚ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ[۱]!

این به آن سبب است که شما نادان هستید و سود و زیان خود را تشخیص نمی‌دهید و به سخن دانایان نیز گوش نمی‌سپارید. به همین سبب است که با بهترین دوست خود که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است، دشمنی می‌کنید، در حالی که شما را به سوی بزرگ‌ترین خیر یعنی ظهور و حکومت امام مهدی علیه السلام دعوت می‌کند، بدون اینکه از شما چیزی برای خودش مطالبه کند. آیا با کمونیست‌ها دوستی می‌کنید، ولی با عالمی مسلمان که شما را به سوی امام مهدی علیه السلام دلالت می‌کند، دشمنی می‌کنید؟! واضح است که شما در گمراهی آشکار و خطای عظیمی هستید، ولی از فرط تکبّر اقرار نمی‌کنید و تغییر رویّه نمی‌دهید. بدون شک، نجات دهنده‌ی شما از ظلم غرب، حکومت کمونیست چین نیست، بلکه حکومت خداوند و خلیفه‌‌ی او مهدی است؛ چنانکه علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه اللّه تعالی، می‌فرماید:

هان، ای امّت نادان! در پیِ چه می‌گردی؟! و به دنبالِ که می‌روی؟! پیشوای تو مهدی است. آرامشِ شب‌ها و خرّمیِ روزهای تو مهدی است. شادیِ ماندگار و شیرینیِ روزگارِ تو مهدی است. خوش‌بختیِ دنیا و رستگاریِ آخرت تو مهدی است. پس چه چیزی تو را از او باز داشته است؟! یا چه کسی تو را از او بی‌نیاز کرده است؟![۲]

بدون شک مسلمانان روزی می‌فهمند که نجات دهنده‌ی‌شان، نه آمریکا است و نه چین، بلکه مهدی است، ولی ممکن است آن روز دیگر دیر شده باشد. از این رو، ما در تلاش هستیم که بیداری آنان را تسریع کنیم تا امروز که فرصتی هست، به سوی مهدی بازگردند. هر چند تلاش‌های ما تا امروز ره به جایی نبرده است؛ چراکه جهل، تقلید و تعصّب عمیق در آنان و تکبّر و دنیاطلبی شدید در حاکمانشان، همزمان با سکوت و بی‌عملی عالمان خائن و حقیرشان که از فرط ضلالت یا جُبن با ما همراهی نمی‌کنند، امکانی برای بیداری آنان باقی نگذاشته است. ما در میانه‌ی این میدان تنها هستیم. با این حال، هنوز ناامید نشده‌ایم و هر روز بیشتر از دیروز، به تلاش‌های‌مان ادامه می‌دهیم، تا آن گاه که خداوند آنان را هدایت کند یا میان ما و آنان حکم فرماید؛ چراکه او أحکم الحاکمین است.

↑[۱] . الحجّ/ ۱۱