نویسندهی نقد: ابو حسن الحساني | تاریخ نقد: ۱۳۹۶/۴/۳۱ |
آیا ختنه کردن بچه تغییری دائم در خلق او نخواهد بود؟ در حالی که بنا بر مبنای علامه، در کتاب خداوند آمده: «وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَـآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَـآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» و خداوند مخلوقات را با بهترین شیوه خلق کرده و سنت حکم عام را تخصیص نمیزند و خاص را عام نمیکند. لذا ممکن است بفرمایید حکم ختان چیست؟
پاسخ به نقد شماره: ۰ | تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۶/۵/۴ |
«ختنه» به معنای بریدن پوستی که سر آلت تناسلی مرد را میپوشاند، از مبانی دین یهود است و در مسیحیت پولسی اختیاری است، ولی دربارهی حکم آن میان مسلمانان اختلاف وجود دارد؛ به این صورت که بسیاری از آنان آن را واجب و بیشتر آنان آن را سنّت میشمارند و با این وصف، دربارهی مشروعیّت آن میان ادیان ابراهیمی اختلافی نیست و این به سبب آن است که همهی آنان آن را سنّت ابراهیم علیه السلام میدانند؛ با توجّه به اینکه در تورات از قول خداوند خطاب به او آمده است: «این است عهد من که باید آن را نگاه دارید، عهدی میان من و شما و نسل تو، پس از تو: هر فرزند ذکوری از شما باید ختنه شود. گوشت قُلَفَهی خود را ختنه کنید و این نشان عهدی خواهد بود که میان من و شماست. هر پسر هشت روزهای از شما باید ختنه شود، هر فرزند ذکوری در نسلهای شما، خواه خانهزاد، خواه زرخریدی که از فرزندان شخص بیگانه باشد و نه از نسل تو؛ خواه خانهزادِ تو و خواه زرخریدِ تو، باید حتماً ختنه شود. بدینسان، عهد من عهدی جاودانی در گوشت تن شما خواهد بود. هر فرزند ذکورِ نامختون که گوشت تن او ختنه نشده باشد، از میان قوم خود منقطع خواهد شد، زیرا عهد مرا شکسته است»[۱] و این خبری است که اصل آن در انجیل[۲] و روایات متواتر اسلامی[۳] تصدیق شده و مسلّم است و با این وصف، میتوان «ختنه» را از «آیین ابراهیم علیه السلام» دانست، در حالی که خداوند فرموده است: ﴿قُلْ صَدَقَ اللَّهُ ۗ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۴]؛ «بگو خداوند راست فرمود، پس از آیین ابراهیم پیروی کنید که حنیف بود و از مشرکان نبود» و فرموده است: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا﴾[۵]؛ «و چه کسی بهدینتر از کسی است که روی خود را برای خداوند تسلیم کرده در حالی که نیکوکار است و از آیین ابراهیم پیروی کرده است که حنیف بود و خداوند ابراهیم را خلیل گرفت»؛ همچنانکه از روایات اسلامی صرف نظر از روایات یهودی و مسیحی دانسته میشود که همهی پیامبران پس از ابراهیم علیه السلام بر این عمل مراقبت داشتهاند، در حالی که خداوند فرموده است: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ﴾[۶]؛ «آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده است، پس به هدایتشان اقتدا کن» و از این رو، ختنه سنّت محسوب میشود، بلکه میتوان آن را به منزلهی عملی واجب دانست؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنِ الْخِتَانِ أَهُوَ وَاجِبٌ؟ فَقَالَ: إِنَّهُ مِنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ ﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ﴾[۷]؟!»؛ «از منصور دربارهی ختنه پرسیدم که آیا آن واجب است؟ پس فرمود: آن از آیین ابراهیم است <و چه کسی از آیین ابراهیم روی بر میتابد جز کسی که کمخرد باشد؟!>».
حال پرسش این است که آیا بریدن تکّهای از پوست بدن، تغییری دائمی در آفرینش خداوند محسوب نمیشود؟ پاسخ این است که محسوب میشود، ولی تغییری دائمی در آفرینش خداوند هنگامی شیطانی است که خداوند خود به آن امر نکرده باشد؛ مانند بریدن گوش چهارپایان و شبیهسازی جانوران و اجارهی رحم زنان و ایجاد نقوش دائمی در بدن که خداوند به آنها امر نکرده است، در حالی که تغییری دائمی در آفرینش خداوند هرگاه با امر خداوند باشد، اشکالی ندارد؛ چراکه در واقع تغییری دائمی در آفرینش خداوند توسّط خداوند است و تردیدی نیست که خداوند آفرینش خود را با هر وسیلهای که بخواهد انجام میدهد؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۸]؛ «و پروردگارت هر چیزی که بخواهد را میآفریند و اختیار میکند، آنان را اختیاری نیست، خداوند منزّه و برتر از چیزی است که شریک قرار میدهند» و فرموده است: ﴿يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ﴾[۹]؛ «هر چیزی که بخواهد را در آفرینش میافزاید». بنابراین، تغییری دائمی در آفرینش خداوند مانند بریدن پوستی که سر آلت تناسلی مرد را میپوشاند، بنا بر امر خداوند جایز است و امر خداوند به آن برای نقصانی در آفرینش او نیست؛ چنانکه منافعی در پوست مذکور وجود دارد، بلکه میتواند برای امتحان بندگانش باشد تا ببیند چه کسی از آنان تسلیم میشود و چه کسی از آنان تمرّد میکند و میتواند برای ازالهی چیزی از بدن باشد که مصلحت آن مانند بند ناف موقّت به دوران جنینی یا کودکی است و میتواند برای جلوگیری از مفسدهای باشد که بعداً عارض میشود و ابتدائاً وجود ندارد و میتواند برای کاهش یک نیاز یا افزایش یک نیرو در موحّدان باشد.
بنابراین، ختنه عملی شیطانی محسوب نمیشود، بل سنّتی حسنه است که میتوان آن را به منزلهی عملی واجب دانست؛ چراکه مسلّماً از آیین ابراهیم علیه السلام بوده و خداوند پیروی از آیین ابراهیم علیه السلام را واجب کرده است و این تخصیص قرآن با سنّت نیست، بل تبیین مصداق یکی از عمومات قرآن با سنّت متواتر است که اشکالی ندارد[۱۰]؛ همچنانکه آیهی ﴿وَلَـآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ﴾[۱۱]؛ «و هرآینه آنان را امر میکنم، پس آفرینش خداوند را تغییر میدهند»، قطعاً شامل تغییری که خداوند خود آن را تکوین یا تشریع کرده است نمیشود؛ خصوصاً با توجّه به اینکه ضرر مهمّی در ختنه هرگاه با شیوهی صحیحی انجام شود، وجود ندارد و منافع بهداشتی متعدّدی برای آن شناخته شده است که با افزایش سن اهمّیت پیدا میکند.