تاریخ در روزگاری نه چندان دور، چنین قضاوت خواهد کرد. چهل سال در ایران، ملّتی که شیطان انحراف مهلکشان را برایشان زینت داده بود، به رسم قوم یهود، قدر و جایگاه امام زمانشان را به عالمان و راهبانشان عطا کردند و با تقلید کورکورانه و پیروی مطلق از فقها، آنان را به مثابهی خداوندگارانی من دون الله پرستش کردند و در مجالس و مساجدشان، در تمام همین دوران چهل ساله، با لعن و تکفیر مخالفان عقیدهی شوم و بیاساسشان یعنی «ولایت مطلقهی فقیه»، با شعار «مرگ بر ضدّ ولایت فقیه»، در حقیقت صاحب اصلی این جایگاه و مخالفترین شخص با غاصبان آن یعنی شخص مهدی علیه السلام را، مانند علی علیه السلام در روزگارش، لعن کردند، تا نشان دهند که کوفیصفتی در کوفه و خیانت در شام محصور نمیماند، بل مانند کرونا مرضی مسری است که میتواند از نسلی به نسل دیگر و از سرزمینی به سرزمین دیگر منتقل شود و با جاهلپروری و گسترش تقلیدگرایی و دور نگه داشتن مردم از سؤال و تحقیق و دعوت آنان به تبعیّت چشم و گوش بسته از عدّهای قدرتطلب، همهی جهان را به کوفه و شام تبدیل کند!
مشاهدهی تکرار تاریخ، مانند تحمّل درد جراحتی عمیق در حال هوشیاری است که بر آن نمک پاشیده میشود، در حالی که ناله و فریاد هم جرم به حساب میآید!