نویسنده‌ی پرسش: پناهی تاریخ پرسش: ۱۳۹۸/۸/۲۳

خداوند را بزرگ می‌شمارم که حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و یاران فرهیخته‌ی ایشان را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خود که همان نور هدایت است، به ما عطا فرموده است. سؤالی از محضرتان دارم که سپاسگزار می‌شوم اگر پاسخ آن را بدهید. در ایران مرسوم است که گوش فرزندان دختر را سوراخ می‌کنند. آیا این کار هم مانند بریدن گوش چهارپایان، از اعمال شیطانی محسوب می‌شود؟ قطعاً جواب مستدل شما می‌تواند راهنمای جامعه‌ی کثیری از مسلمانان باشد.

پاسخ به پرسش شماره: ۱۰ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۸/۹/۲

عالمان مسلمان به استثنای شماری اندک مانند غزالی، ابن جوزی و ابن عقیل، سوراخ کردن گوش دختر برای آویختن گوشواره را جایز دانسته‌اند؛ چراکه این کار شکل یا رنگ یا اندازه‌ی گوش او را تغییر نمی‌دهد تا تغییر خلقت خداوند محسوب شود و ضرر مهمّی هم به او نمی‌رساند، بلکه منافعی عقلایی برای او دارد، مانند زینت برای شوهر، تا حدّی که شاید بتوان آن را از مصادیق ضرورت دانست. به علاوه، در زمان پیامبر هم معمول بوده، ولی نهیی از او نرسیده؛ چنانکه روایت شده است: «إِنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ أَتَى النِّساءَ وَمَعَهُ بِلالٌ فَأَمَرَهُنَّ بِالصَّدَقَةِ فَجَعَلَتِ الْمَرْأَةُ تُلْقِي قُرْطَها»؛ «پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به سوی زنان آمد در حالی که بلال با او بود، پس آنان را به صدقه امر کرد، پس هر زن گوشواره‌ی خود را درمی‌آورد» و روایت شده است: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَظَ النِّساءَ وَذَكَّرَهُنَّ وَأَمَرَهُنَّ بِالصَّدَقَةِ فَأَهْوَيْنَ إِلَى آذانِهِنَّ وَحُلُوقِهِنَّ فَتَصَدَّقْنَ بِهِ»؛ «رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم زنان را موعظه کرد و پند داد و به صدقه امر فرمود، پس دستان خود را به گوش‌ها و گردن‌هاشان بردند و زینت‌شان را صدقه دادند»[۱]، بلکه در روایاتی از اهل بیت[۲] و روایتی از ابن عباس[۳] آمده که سوراخ کردن گوش کودک، سنّت است. با این همه، اگر استفاده از گوشواره بدون سوراخ کردن گوش -مثلاً از طریق بستن یا چسباندن آن- عسر و حرجی نداشته باشد، بهتر است که از سوراخ کردن گوش اجتناب شود؛ چراکه در این صورت، آزاری غیر ضروری است؛ همچنانکه سوراخ کردن گوش پسر در زمان یا مکانی که استفاده‌ی او از گوشواره متعارف نیست، وجهی ندارد.

↑[۱] . برای این روایات، بنگرید به: مسند أبي داود الطيالسي، ص۳۴۶؛ مسند أحمد، ج۱، ص۳۶۸؛ مسند الدارمي، ج۱، ص۳۷۸؛ صحيح البخاري، ج۷، ص۵۴ و ۵۵؛ سنن أبي داود، ج۱، ص۲۵۵؛ السنن الكبرى للبيهقي، ج۳، ص۳۰۰.
↑[۲] . قرب الإسناد للحميري، ص۱۰؛ الكافي للكليني، ج۶، ص۳۴، ۳۵ و ۳۶؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۷، ص۴۴۴
↑[۳] . المعجم الأوسط للطبراني، ج۱، ص۱۷۶