نویسنده‌ی پرسش: پناهی تاریخ پرسش: ۱۳۹۸/۸/۱۶

سلام بر بندگان مخلص خداوند که همواره با مستدل‌ترین پاسخ‌ها راهنمایی بودید برای مسلمانانی که عقل‌ها را به کار می‌بندند و اما بعد..

سؤالی دارم که ممنون می‌شوم پاسخ آن را بدهید. برخی می‌گویند که زن و شوهر پس از مرگ به یکدیگر حرام می‌شوند. لطفاً حکم اسلام در این خصوص را توضیح دهید. با تشکر از زحمات شما

پاسخ به پرسش شماره: ۹ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۸/۸/۲۴

سلام بر شما و بر همه‌ی بندگان صالح خداوند و اما بعد..

مسلّم است که مرد می‌تواند پس از مرگ زنش، با خواهر او ازدواج کند یا اگر زن چهارم او بوده است، زنی دیگر بگیرد؛ همچنانکه زن باید پس از مرگ شوهرش عدّه‌ی وفات نگاه دارد و این‌ها همه به معنای زوال زوجیّت میان آن دو است و روشن است که پس از زوال زوجیّت، علّتی برای بقاء محرمیّت نیست. بنابراین، حق آن است که مرگ، محرمیّت زوجین را از بین می‌برد و با این وصف، آن دو نمی‌توانند یکدیگر را غسل دهند، مگر در حال ضرورت و از روی لباس و این قول ابو حنیفه، ثوری، أوزاعی، أبو یوسف و یکی از دو روایت رسیده از احمد و روایت صحیح‌تر از اهل بیت است؛ چنانکه در روایت أبو بصیر آمده است: «قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ: يُغَسِّلُ الزَّوْجُ امْرَأَتَهُ فِي السَّفَرِ وَالْمَرْأَةُ زَوْجَها فِي السَّفَرِ إِذا لَمْ يَكُنْ مَعَهُمْ رَجُلٌ»[۱]؛ «امام صادق علیه السلام فرمود: شوهر در سفر زنش را غسل می‌دهد و زن در سفر شوهرش را غسل می‌دهد هرگاه به همراهشان مردی نباشد» و در صحیحه‌ی منصور بن حازم آمده است: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه عَلَيْهِ السَّلامُ عَنِ الرَّجُلِ يَخْرُجُ فِي السَّفَرِ ومَعَهُ امْرَأَتُه يُغَسِّلُهَا؟ قَالَ: نَعَمْ وأُمَّهُ وأُخْتَهُ ونَحْوَ هَذَا يُلْقِي عَلَى عَوْرَتِهَا خِرْقَةً»[۲]؛ «از امام صادق علیه السلام درباره‌ی مردی پرسیدم که به سفر می‌رود و زنش به همراه اوست، آیا زنش را غسل بدهد؟ فرمود: آری و همین طور مادرش و خواهرش و مانند آن‌ها را، بر روی عورتشان پارچه‌ای می‌اندازد» و در صحیحه‌ی حلبی از امام صادق علیه السلام آمده است: «أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يَمُوتُ ولَيْسَ عِنْدَهُ مَنْ يُغَسِّلُهُ إِلَّا النِّسَاءُ، فَقَالَ: تُغَسِّلُهُ امْرَأَتُهُ أَوْ ذَاتُ قَرَابَةٍ إِنْ كَانَتْ لَهُ وتَصُبُّ النِّسَاءُ عَلَيْهِ الْمَاءَ صَبّاً وفِي الْمَرْأَةِ إِذَا مَاتَتْ يُدْخِلُ زَوْجُهَا يَدَهُ تَحْتَ قَمِيصِهَا فَيُغَسِّلُهَا»[۳]؛ «از او درباره‌ی مردی پرسیده شد که از دنیا می‌رود، در حالی که جز زن‌ها کسی به همراهش نیست تا غسلش دهد، فرمود: اگر زنش یا یکی از زن‌های نزدیکش هست او را غسل می‌دهد و زن‌ها بر او آب می‌ریزند و زن هرگاه بمیرد، شوهرش دست خود را به زیر پیراهنش داخل می‌کند و او را غسل می‌دهد» و در روایت عبد الرحمن بن أبی عبد الله آمده است: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه عَلَيْهِ السَّلامُ عَنِ الرَّجُلِ يَمُوتُ ولَيْسَ عِنْدَهُ مَنْ يُغَسِّلُهُ إِلَّا النِّسَاءُ هَلْ تُغَسِّلُهُ النِّسَاءُ؟ فَقَالَ: تُغَسِّلُهُ امْرَأَتُهُ أَوْ ذَاتُ مَحْرَمِهِ وتَصُبُّ عَلَيْهِ النِّسَاءُ الْمَاءَ صَبّاً مِنْ فَوْقِ الثِّيَابِ»[۴]؛ «از امام صادق علیه السلام درباره‌ی مردی پرسیدم که می‌میرد و به همراهش جز زن‌ها کسی نیست که غسلش دهد، آیا زن‌ها غسلش بدهند؟ فرمود: زنش یا یکی از محارمش او را غسل می‌دهد و زن‌ها بر او آب می‌ریزند از روی لباس» و در صحیحه‌ی عبد الله بن سنان آمده است: «سَمِعْتُ أَبا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ يَقُولُ: إِذا ماتَ الرَّجُلُ مَعَ النِّساءِ غَسَّلَتْهُ امْرَأَتُهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنِ امْرَأَتُهُ مَعَهُ غَسَّلَتْهُ أَوْلاهُنَّ بِهِ وتَلَفُّ عَلَى يَدَيْها خِرْقَةً»[۵]؛ «شنیدم امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هرگاه مرد به همراه زن‌ها بمیرد، زنش او را غسل می‌دهد، پس اگر زنش به همراهش نبود نزدیک‌ترین آن‌ها به او غسلش می‌دهد و به دستان خود پارچه‌ای می‌پیچد» و در صحیحه‌ی محمّد بن مسلم آمده است: «سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُغَسِّلُ امْرَأَتَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ مِنْ وَرَاءِ الثَّوْبِ»[۶]؛ «از او درباره‌ی مرد پرسیدم که آیا زنش را غسل می‌دهد؟ فرمود: آری، از روی لباس» و در صحیحه‌ی سماعه آمده است: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ إِذَا مَاتَتْ فَقَالَ: يُدْخِلُ زَوْجُهَا يَدَهُ تَحْتَ قَمِيصِهَا ويُغَسِّلُها إِلَى الْمَرَافِقِ»[۷]؛ «از او درباره‌ی زن پرسیدم که از دنیا برود، پس فرمود: شوهرش دست خود را به زیر پیراهنش داخل می‌کند و او را تا مرافق (یعنی تا آرنج‌ها یا تا عورت) غسل می‌دهد». هر چند روایتی نیز رسیده است حاکی از اینکه غسل دادن زن توسّط شوهرش مطلقاً جایز است، ولی آن خبری واحد و مخالف با سایر روایات است و از این رو، بر غسل دادن در حال ضرورت و از روی لباس حمل می‌شود؛ چنانکه غسل دادن فاطمه علیها السلام توسّط علی علیه السلام در حال ضرورت و از روی لباس بوده، بلکه با کمک أسماء بنت عمیس انجام شده، بلکه در روایتی آمده است: «أَنَّ عَلِيًّا عَلَيْهِ السَّلامُ أَمَرَ أَسْماءَ فَغَسَّلَتْ فاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلامُ وأَمَرَ الْحَسَنَ والْحُسَيْنَ عَلَیْهِمَا السَّلامُ يُدْخِلانِ الْماءَ»[۸]؛ «علی علیه السلام أسماء را امر کرد که فاطمه علیها السلام را غسل بدهد و حسن و حسین علیهما السلام را امر کرد که آب بیاورند»؛ صرف نظر از روایت مشهوری که در آن آمده است فاطمه علیها السلام پیش از وفات، خود غسل کرد و لباس نو پوشید و روی به قبله خوابید و فرمود: «إِنِّي مَقْبُوضَةٌ الْـآنَ وَقَدْ تَطَهَّرْتُ فَلا يَكْشِفُنِي أَحَدٌ»[۹]؛ «من هم‌اکنون از دنیا می‌روم و غسلم را کرده‌ام، پس کسی لباسم را کنار نزند». روایاتی نیز رسیده است حاکی از اینکه غسل دادن شوهر توسّط زن مطلقاً جایز است؛ چراکه زن پس از مرگ شوهر نمی‌تواند ازدواج کند تا آن گاه که عدّه‌اش سپری شود؛ چنانکه در صحیحه‌ی زراره از امام صادق علیه السلام آمده است: «فِي الرَّجُلِ يَمُوتُ ولَيْسَ مَعَهُ إِلَّا النِّساءَ قالَ: تُغَسِّلُهُ امْرَأَتُهُ لِأَنَّها مِنْهُ فِي عِدَّةٍ وإِذا ماتَتْ لَمْ يُغَسِّلْها لِأَنَّهُ لَيْسَ مِنْها فِي عِدَّةٍ»[۱۰]؛ «درباره‌ی مردی که می‌میرد و به همراهش جز زن‌ها نیستند، فرمود: زنش او را غسل می‌دهد؛ چراکه نسبت به او در عدّه است و اگر زن بمیرد، شوهرش او را غسل نمی‌دهد؛ چراکه نسبت به او در عدّه نیست» و در روایتی دیگر آمده است: «سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُغَسِّلُ امْرَأَتَهُ؟ قالَ: نَعَمْ مِنْ وَراءِ الثَّوْبِ لا يَنْظُرُ إِلَى شَعْرِها ولا إِلَى شَيْءٍ مِنْها، والْمَرْأَةُ تُغَسِّلُ زَوْجَها لِأَنَّها إِذا ماتَ كانَتْ فِي عِدَّةٍ مِنْهُ وَإِذا ماتَتْ هِيَ فَقَدِ انْقَضَتْ عِدَّتُها»[۱۱]؛ «از او درباره‌ی مرد پرسیده شد که آیا زنش را غسل می‌دهد؟ فرمود: آری، از روی لباس و به موی او و به چیزی از بدنش نگاه نمی‌کند و زن شوهرش را غسل می‌دهد؛ چراکه او پس از مرگ شوهرش در عدّه است، در حالی که پس از مرگ زن عدّه‌اش منتفی می‌شود». با این حال، احتیاط آن است که زن هم از غسل دادن شوهرش جز در حال ضرورت و از روی لباس خودداری کند؛ خصوصاً با توجّه به اینکه عدّه‌ی وفات مانند عدّه‌ی طلاق رجعی نیست، بلکه مانند عدّه‌ی طلاق باین است. هر چند همواره در این زمینه تسامحی میان مسلمانان وجود داشته که می‌توانسته است ناشی از عدم وجود ریبه در رابطه با اموات باشد؛ همچنانکه نظیر آن در مورد نگاه کردن و دست زدن به بدن زنان و مردان سالخورده وجود داشته است.

↑[۱] . تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۰
↑[۲] . الكافي للكليني، ج۳، ص۱۵۸؛ من لا يحضره الفقيه لابن بابويه، ج۱، ص۱۵۵؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۹
↑[۳] . الكافي للكليني، ج۳، ص۱۵۷؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۷
↑[۴] . الكافي للكليني، ج۳، ص۱۵۷؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۹
↑[۵] . تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۴۴
↑[۶] . الكافي للكليني، ج۳، ص۱۵۷؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۸
↑[۷] . الكافي للكليني، ج۳، ص۱۵۸؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۸
↑[۸] . كشف الغمّة للإربلي، ج۲، ص۱۲۲
↑[۹] . مسند أحمد، ج۶، ص۴۶۲؛ تاريخ المدينة لابن شبة، ج۱، ص۱۰۹؛ الذرية الطاهرة النبوية للدولابي، ص۱۵۵؛ ناسخ الحديث ومنسوخه لابن شاهين، ص۵۸۷؛ الأمالي للطوسي، ص۴۰۰؛ أسد الغابة لابن الأثير، ج۵، ص۵۹۰
↑[۱۰] . تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۳۷
↑[۱۱] . تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۴۰ و ۴۴۱