أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الطَّالَقَانِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: الْيَقِينِ وَالْحُبِّ وَالْإِخْلَاصِ وَالتَّسْلِيمِ.

ترجمه‌ی گفتار:

احمد بن عبد الرحمن طالقانی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: ایمان بر چهار ستون استوار است: یقین، حُبّ، اخلاص و تسلیم.

شرح گفتار:

از این حکمت نورانی دانسته می‌شود که ایمان بدون چهار خصلت وجود ندارد:

یکم یقین به معنای اعتقاد عالمانه به خداوند و هر چیزی که نازل کرده است، بر کنار از هر گونه شک؛ چنانکه فرموده است: ﴿لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ[۱]؛ «تا کسانی که کتاب داده شدند یقین کنند» و فرموده است: ﴿قَدْ بَيَّنَّا الْـآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۲]؛ «آیات را برای گروهی تبیین کرده‌ایم که یقین می‌کنند» و فرموده است: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۳]؛ «و چه کسی بهتر از خداوند برای گروهی که یقین دارند، حکم می‌کند؟» و فرموده است: ﴿هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۴]؛ «این مایه‌ی بصیرتی برای مردم و هدایت و رحمتی برای گروهی است که یقین می‌کنند». نشانه‌ی یقین، استقامت بر عقیده در گذر زمان و در برابر هجمه‌ها و آزارهای گوناگون است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۵]؛ «هرآینه کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و سپس استقامت کردند، نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین خواهند شد» و فرموده است: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ ۚ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ ۝ وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ[۶]؛ «و از مردم کسی است که می‌گوید به خداوند ایمان آوردیم، پس چون درباره‌ی خداوند آزار می‌بیند، فتنه‌ی مردم (یعنی فشارها و هجمه‌های آنان) را مانند عذاب خداوند می‌پندارد و اگر نصرتی از پروردگارت برسد می‌گوید که ما با شما بودیم! آیا خداوند به چیزی که در سینه‌های جهانیان است داناتر نیست؟! و بی‌گمان خداوند کسانی که ایمان دارند را می‌شناسد و منافقان را می‌شناسد». بنابراین، نشانه‌ی ایمان، استقامت در برابر فشارها و شبهه‌ها و سست نشدن به مرور زمان است.

دوم حُب به معنای دوست داشتن خداوند بیش از هر چیز دیگر؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ[۷]؛ «و برخی از مردم جز خداوند انبازانی می‌گیرند که آنان را مانند خداوند دوست می‌دارند و کسانی که ایمان آوردند، بیش از هر چیز خداوند را دوست می‌دارند» و نشانه‌ی دوست داشتن خداوند، پیروی از خلیفه‌ی اوست که انسان را محبوب خداوند و مشمول مغفرت او می‌کند؛ چنانکه فرموده است: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۸]؛ «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است». بنابراین، ایمان هر کس، به اندازه‌ی پیروی او از خداوند و خلیفه‌ی او در زمین است و از این رو، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی فرموده است: «إِنَّ النَّاسَ أَمْوَاتٌ وَمَا حَيَاتُهُمْ إِلَّا الْمَعْرِفَةُ، وَالطَّاعَةُ مِيزَانُ الْمَعْرِفَةِ»[۹]؛ «هرآینه مردم مردگانند و حیات آنان جز معرفت نیست و اطاعت، میزان (سنجش) معرفت است».

سوم اخلاص به معنای عمل کردن تنها برای خداوند؛ چنانکه فرموده است: ﴿إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ[۱۰]؛ «مگر بندگان مخلص خداوند» و فرموده است: ﴿فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[۱۱]؛ «پس خداوند را با خالص کردن دین برای او بخوانید، اگرچه کافران کراهت داشته باشند». نشانه‌ی اخلاص این است که انسان از کسی جز خداوند نترسد و بر کسی جز خداوند توکّل نداشته باشد؛ چنانکه فرموده است: ﴿أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۲]؛ «آیا از آنان می‌ترسید؟! پس خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مؤمن هستید» و فرموده است: ﴿فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۳]؛ «پس از آنان نترسید و از من بترسید اگر مؤمن هستید» و فرموده است: ﴿وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۴]؛ «و بر خداوند توکّل داشته باشید اگر مؤمن هستید» و فرموده است: ﴿وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۱۵]؛ «و مؤمنان باید بر خداوند توکّل داشته باشند».

چهارم تسلیم به معنای پذیرش هر حکمی از جانب خداوند و خلیفه‌اش با رضایت قلبی؛ چنانکه فرموده است: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۶]؛ «پس نه به پروردگارت سوگند، ایمان نیاورده‌اند تا آن گاه که تو را در چیزی که میانشان درگیرد داور سازند، سپس در خودشان تشویشی از چیزی که قضاوت کنی نیابند و کاملاً تسلیم شوند» و فرموده است: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ[۱۷]؛ «آن از این روست که آنان چیزی که خداوند نازل کرد را خوش نداشتند، پس اعمالشان را باطل ساخت».

این‌ها ستون‌های ایمان هستند و هر کس بهره‌ی بیشتری از آن‌ها دارد، ایمان بیشتر و هر کس بهره‌ی کمتری از آن‌ها دارد، ایمان کمتری دارد و یاران مهدی علیه السلام کسانی هستند که بیشترین ایمان را دارند و آنان وارثان زمین خواهند بود.

↑[۱] . المدّثّر/ ۳۱
↑[۲] . البقرة/ ۱۱۸
↑[۳] . المائدة/ ۵۰
↑[۴] . الجاثیة/ ۲۰
↑[۵] . الأحقاف/ ۱۳
↑[۶] . العنکبوت/ ۱۰-۱۱
↑[۷] . البقرة/ ۱۶۵
↑[۸] . آل عمران/ ۳۱
↑[۹] . گفتار ۷، فقره‌ی ۴
↑[۱۰] . الصّافّات/ ۴۰
↑[۱۱] . غافر/ ۱۴
↑[۱۲] . التّوبة/ ۱۳
↑[۱۳] . آل عمران/ ۱۷۵
↑[۱۴] . المائدة/ ۲۳
↑[۱۵] . آل عمران/ ۱۶۰
↑[۱۶] . النّساء/ ۶۵
↑[۱۷] . محمّد/ ۹