نویسندهی پرسش: سید علی موسوی | تاریخ پرسش: ۱۳۹۸/۴/۳۱ |
لطفاً در مورد به اصطلاح «برهان شرّ» که ملحدین بر اساس آن به عدم وجود خداوند معتقد شدهاند توضیح دهید. آنان این گونه بیان میکنند که شرّ در جهان وجود دارد؛ چه شرّ طبیعی و چه شرّ اخلاقی. این که خداوند مانع این شرور نمیشود، پس نعوذ بالله یا نمیداند که این با علم مطلق خداوند در تناقض است، یا میداند و نمیتواند که این با قدرت مطلق خداوند در تناقض است و یا میداند و میتواند اما نمیخواهد که این با خیرخواه بودن خداوند در تناقض است.
از پاسخگویی شما بزرگواران بسیار متشکرم.
پاسخ به پرسش شماره: ۲۰ | تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۸/۵/۴ |
چیزی که «برهان شر» نامیده میشود، مغالطهای ساده و عامیانه است؛ چراکه شر حقیقتاً وجود ندارد، بلکه استعارهای از عدم خیر است؛ مانند تاریکی که چیزی جز عدم نور نیست و مانند سرما که چیزی جز عدم حرارت نیست و مانند مرگ که چیزی جز عدم حیات نیست و مانند جهل که چیزی جز عدم علم نیست. بنابراین، شر در کنار خیر آفریده نشده تا پرسیده شود که علّت آفرینش آن چه بوده، بل چیزی که آفریده شده، خیر بوده است و شر بر عدم آن اطلاق میشود و عدم آن، مقتضای محدودیّت قهری آن است؛ با توجّه به اینکه هیچ موجودی جز خداوند نمیتواند کامل باشد و این ناتوانی در ذات موجودات است، نه خداوند؛ چراکه موجودات به اقتضای حدوث خود، ظرفیّت و قابلیّت کمال را ندارند؛ با توجّه به اینکه حادث بودن با کامل بودن در تضادّ است و قابل جمع نیست و با این وصف، آفرینش موجودات بدون محدودیّت، محال است و انجام ندادن محال، ناتوانی محسوب نمیشود، همان طور که به معنای عدم خیرخواهی نیست.
از اینجا دانسته میشود محدودیّتهای طبیعی که شر نامیده میشوند، با وجود یا صفات خداوند منافاتی ندارند؛ خصوصاً با توجّه به اینکه آسیب دیدن از آنها، عموماً ناشی از سوء اختیار انسان است و از کارهای نادرست او اثر میپذیرد؛ مانند آسیب دیدن از زلزله به سبب سست ساختن خانهها و آسیب دیدن از سیل به سبب ساختن شهرها در مسیل و آسیب دیدن از خشکسالی به سبب از بین بردن مراتع و جنگلها و آسیب دیدن از گرمای زمین به سبب مصرف بیرویّهی سوختهای فسیلی و آسیب دیدن از بیماری به سبب کوتاهی در اقدامات پیشگیرانه و آسیب دیدن از ظلم به سبب حاکم ساختن ظالمان و خلاصه آسیب دیدن از انواع بلایا به سبب گناهان گوناگون، در حالی که خداوند برای انسان عقل قرار داده و پیامبر فرستاده و با این شیوه، امکانات لازم برای محفوظ ماندنش از آسیبهای مادّی و معنوی را فراهم ساخته و با این وصف، میتوان گفت که تا حدّ لزوم، مانع از شرور شده است؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ﴾[۱]؛ «و هر مصیبتی که به شما میرسد، ناشی از چیزی است که دستانتان کسب کرده است و از بسیاری چشم میپوشد» و فرموده است: ﴿ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾[۲]؛ «آن به سبب چیزی است که دستانتان پیش فرستاده است و خداوند به بندگان ستمکار نیست».
تعلیق شماره: ۱ | نویسندهی تعلیق: صادق | تاریخ تعلیق: ۱۳۹۸/۷/۱ |
در پاسخ فوق فرمودهاید که شرور مقتضای محدودیت ذاتی مخلوقات خداوند هستند و آفرینش مخلوقات بدون محدودیت ممکن نیست. حال با این استدلال، خلقت بهشت که قرآن آن را دار السلام نامیده و منزه از هر گونه شرّ است، چگونه ممکن شده است؟
پاسخ به تعلیق: ۱ | تاریخ پاسخ به تعلیق: ۱۳۹۸/۷/۴ |
هیچ مخلوقی بدون محدودیت نیست. بهشت هم محدودیتهایی دارد که بسته به اعمال بهشتیان در دنیا متفاوت است؛ چراکه برای آن درجاتی وجود دارد و نعمتهای موجود در هر درجهی آن، از نعمتهای موجود در درجهی بالاتر محدودتر است و این یعنی در درجهی بالاتر نعمتهایی هست که در درجهی پایینتر وجود ندارد و طبعاً عدم وجود آن نعمتها، نوعی شر محسوب میشود که ناشی از سوء اختیار اهل درجهی پایینتر است؛ چراکه اگر آنان بهتر یا بیشتر عمل میکردند، به آن نعمتها دست مییافتند. وانگهی محدودیتها در زندگی دنیا به این صورت است که برخی از مردم سالم هستند و برخی از آنان بیمار و برخی از مردم قدرتمند هستند و برخی از آنان ضعیف و برخی از مردم ثروتمند هستند و برخی از آنان فقیر و چنین محدودیتهایی در آخرت هم وجود دارد؛ چراکه برخی از مردم بهشتی هستند و برخی از آنان دوزخی و دوزخ نسبت به بهشت، مانند بیماری نسبت به سلامت و مانند ضعف نسبت به قدرت و مانند فقر نسبت به ثروت است.