نویسنده‌ی نقد: هادی رحمتی تاریخ نقد: ۱۳۹۷/۸/۲۴

بسیاری از کسانی که دعوت جناب خراسانی را اجابت نمی‌کنند و به نهضت زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام ملحق نمی‌شوند، به روایاتی نظر دارند که از همراهی با خروج‌کنندگان نهی کرده‌اند و گفته‌اند: «کونوا أحلاس بیوتکم» یعنی گلیم خانه‌هاتان باشید. نظر شما درباره‌ی این روایات چیست؟

پاسخ به نقد شماره: ۰ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۷/۸/۲۷

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

۱ . نخستین کسی که حدیثی با مضمون «کونوا أحلاس بیوتکم» روایت کرد، ابو موسی أشعری بود[۱] که پیش از جنگ جمل مردم را با آن از پیوستن به علیّ بن أبی طالب علیه السلام باز می‌داشت[۲]. سایر روایات رسیده با این مضمون نیز ضعیف هستند؛ زیرا در سند یکی از آن‌ها[۳] حسن بن علیّ بن أبی حمزه است که کذّاب است و در سند دیگری[۴] إرسال است و در سند دیگری[۵] علیّ بن یوسف و صالح بن أبی الأسود هستند که مجهولند و در سند دیگری[۶] علی بن صباح بن ضحاک و أبو مرهف هستند که مجهولند و در سند دیگری[۷] یوسف بن کلیب مسعودی و حکم بن سلیمان و محمد بن کثیر هستند که مجهولند و در سند دیگری[۸] جعفر بن محمد بن مالک است که برخی او را از جاعلان حدیث دانسته‌اند و در سند دیگری[۹] عبید الله بن موسی علوی است که مهمل است و در سند دیگری[۱۰] سهل بن زیاد آدمی و عبید الله بن عبد الله دهقان واسطی است که ضعیفند و در سند دیگری[۱۱] أحمد بن محمّد علوی است که مجهول است. بنابراین، هیچ روایت معتبری با این مضمون نرسیده است.

۲ . روایات رسیده با این مضمون، با کتاب خداوند تعارض دارند؛ چراکه کتاب خداوند به کناره‌گیری در هنگام تقابل دو گروه از مسلمانان امر نکرده، بلکه به حمایت از گروه حق در برابر گروه باطل امر کرده و فرموده است: ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ[۱۲]؛ «و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر جنگ کردند، میانشان را اصلاح کنید، پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد، با کسی که ستم می‌کند بجنگید تا آن گاه که به امر خداوند بازگردد». بنابراین، کناره‌گیری در هنگام تقابل دو گروه از مسلمانان که یکی بر حق و دیگری بر باطل است، جایز نیست و مسلّم است که گروه دعوت‌کننده به سوی امام مهدی علیه السلام و زمینه‌ساز برای ظهور او بر حق است و گروهی که در برابر آن ایستاده است بر باطل و با این وصف، حمایت از آن بنا بر کتاب خداوند واجب است و روایات نهی‌کننده از این کار به دیوار زده می‌شوند؛ چنانکه اهل بیت علیهم السلام فرموده‌اند: «مَا أَتَاكُمْ عَنَّا مِنْ حَدِيثٍ لَا يُصَدِّقُهُ كِتَابُ اللَّهِ فَهُوَ بَاطِلٌ»[۱۳]؛ «هر حدیثی از ما به شما رسید که کتاب خداوند آن را تصدیق نمی‌کند، آن باطل است» و فرموده‌اند: «كُلُّ حَدِيثٍ لَا يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ»[۱۴]؛ «هر حدیثی که با کتاب خداوند موافقت ندارد، مزخرف است».

۳ . روایات رسیده با این مضمون، با روایات متواتر و مشهور تعارض دارند؛ زیرا روایات متواتر و مشهور بر وجوب پیوستن به پرچم‌های سیاه خراسانی «وَلَوْ حَبْوًا عَلَى الثَّلْجِ»؛ «اگرچه چهار دست و پا بر روی برف» دلالت دارند[۱۵] و با این وصف، روایاتی که از همراهی با خروج‌کنندگان نهی کرده‌اند و گفته‌اند: «کونوا أحلاس بیوتکم» یعنی گلیم خانه‌هاتان باشید -بر فرض صحّت- به وسیله‌ی این روایات متواتر و مشهور تخصیص می‌خورند و حاصل جمعشان آن می‌شود که همراهی با هیچ یک از خروج‌کنندگان جایز نیست، مگر خراسانی که به سوی امام مهدی علیه السلام فرا می‌خواند و برای ظهور آن حضرت زمینه‌سازی می‌کند[۱۶].

۴ . کسانی که در حال حاضر دعوت جناب خراسانی را اجابت نمی‌کنند و به نهضت زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام ملحق نمی‌شوند، به روایاتی که از همراهی با خروج‌کنندگان نهی کرده‌اند نیز عمل نمی‌کنند؛ چراکه این روایات، از خروج پیش از ندای آسمانی نهی کرده‌اند و خروج به معنای قیام مسلّحانه است، در حالی که دعوت جناب خراسانی و زمینه‌سازی او برای ظهور امام مهدی علیه السلام در حال حاضر، خروج به معنای قیام مسلّحانه نیست، بل کاری فرهنگی در چهارچوب امر به معروف و نهی از منکر است که بنا بر آیه‌ی ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ[۱۷]؛ «باید از شما گروهی باشند که به سوی خیر فرا خوانند» انجام می‌شود و همکاری با آن، بنا بر آیه‌ی ﴿وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى[۱۸]؛ «و با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا همکاری کنید» واجب است؛ خصوصاً با توجّه به اینکه خروج پس از ندای آسمانی، در صورتی که پیش از آن کاری فرهنگی در چهارچوب امر به معروف و نهی از منکر انجام نشده باشد، ممکن نیست و با این وصف، پنهان شدن در پشت روایات نهی‌کننده از همراهی با خروج‌کنندگان، تنها یک بهانه برای فرار از تکلیف است که ویژگی قاعدین و منافقین محسوب می‌شود.

↑[۱] . بنگرید به: سنن أبي داود، ج۲، ص۳۰۵.
↑[۲] . بنگرید به: شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار لابن حيّون، ج۱، ص۳۸۴.
↑[۳] . الغيبة للنعماني، ص۲۰۰
↑[۴] . همان، ص۲۰۰ و ۲۰۳
↑[۵] . همان، ص۲۰۱
↑[۶] . همان، ص۲۰۳
↑[۷] . همان
↑[۸] . همان، ص۲۰۶
↑[۹] . همان، ص۲۰۷
↑[۱۰] . معاني الأخبار لابن بابويه، ص۲۶۶
↑[۱۱] . أمالي الطوسي، ص۴۱۲
↑[۱۲] . الحجرات/ ۹
↑[۱۳] . المحاسن للبرقي، ج۱، ص۲۲۱
↑[۱۴] . المحاسن للبرقي، ج۱، ص۲۲۱؛ الكافي للكليني، ج۱، ص۶۹
↑[۱۶] . بنگرید به: نقد و بررسی ۳۲.
↑[۱۷] . آل عمران/ ۱۰۴
↑[۱۸] . المائدة/ ۲