سه شنبه ۲۹ اسفند (حوت) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «ولایت فقیه؛ آخرین حربه‌ی شیطان» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
پرسش و پاسخ
 

آیا ماهی صید شده از دریا باید از دست مسلمان گرفته شود و اگر کافر صید کرده باشد حرام است؟ آیا گرفتن ماهی از دست مسلمان کافی است؟ اگر به لفظ بگوید مسلمان هستم کافی است؟ داعشی‌ها هم می‌گویند ما مسلمانیم و شهادتین می‌گویند. آن‌ها چطور؟

آیا می‌توان حیوانات حرام گوشت را به بلاد کفر فروخت با این توجیه که برای ما حرام است، ولی برای آنان حلال است؟ آیا توری که برای ماهی‌گیری انداخته می‌شود و ماهی حلال و حرام داخلش می‌آید، می‌توان ماهی‌های حرامش را به کافران فروخت؟

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

۱ . ماهی -خواه فلس‌دار باشد و خواه بدون فلس- حلال است؛ چراکه خداوند آن را در جمله‌ی محرّمات نام نبرده و این قول مالک، شافعی، اوزاعی، لیث بن سعد، ابن أبی لیلی و بیشتر عالمان مسلمان است، ولی ماهی بدون فلس -بنا بر روایاتی از اهل بیت- مکروه است[۱]، هر چند شیعه آن را حرام پنداشته و این پندار یهودیان است، در حالی که تورات در سفر لاویان آن را مکروه شمرده و محتمل است که نهیش از آن تنزیهی باشد، نه تحریمی؛ چنانکه فرموده است: «از هر آنچه در آب‌ها است، این‌ها را می‌توانید بخورید: هر آنچه را در آب‌ها که باله و فلس دارد، خواه در دریا و خواه در رودخانه، می‌توانید بخورید. اما هر چه در دریا یا رودخانه که باله و فلس نداشته باشد، از جنبندگان کوچک آبزی گرفته تا دیگر جاندارانی که در آب‌ها هستند، بر شما مکروه است. از آن‌ها کراهت داشته باشید؛ از گوشت آن‌ها مخورید و لاشه‌ی آن‌ها را مکروه بدارید. هر آنچه در آب‌ها که باله و فلس نداشته باشد، بر شما مکروه است»[۲]. آری، در سفر تثنیه آن را حرام شمرده و فرموده است: «از هر آنچه در آب است، این‌ها را می‌توانید بخورید: هر چه را که باله و فلس دارد بخورید، اما هر چه را که باله و فلس ندارد نخورید؛ بر شما حرام است»[۳] و با این وصف، می‌توان حرمت آن برای یهودیان را ثابت دانست، ولی واضح است که حرمت آن برای آنان مستلزم حرمت آن برای مسلمانان نیست؛ چراکه خداوند فرموده است: ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا[۴]؛ «پس به سبب ظلمی از یهودیان، چیزهای پاکیزه‌ای که برایشان حلال بود را بر آنان حرام کردیم و به سبب بازداشتن فراوانشان از راه خداوند».

۲ . آیا زنده گرفتن ماهی از آب در حلال بودن آن شرط است؟ در این باره دو روایت و دو قول است، ولی روایت و قول صحیح‌تر شرط بودن آن است؛ چراکه خداوند در کتاب خود میته را مطلقاً حرام کرده و فرموده است: ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَلِكُمْ فِسْقٌ[۵]؛ «مردار و خون و گوشت خوک و چیزی که نام غیر خداوند بر آن برده شده و خفه شده و زده شده و پرتاب شده و شاخ زده شده و چیزی که درنده خورده مگر آنچه تذکیه کنید و چیزی که بر بت‌ها ذبح شده و اینکه با تیرها قسمت کنید بر شما حرام شد، آن‌ها فسقند» و با این وصف، ماهی مرده در آب یا خشکی با اسبابی مانند خفه شدن یا زده شدن یا پرتاب شدن یا دریده شدن بدون دخالت انسان، حرام است؛ چراکه مردار محسوب می‌شود و تخصیص کتاب خداوند با روایات ممکن نیست[۶]. آری، ماهی مرده با دخالت انسان، خواه در آب مرده باشد و خواه در خشکی، مردار محسوب نمی‌شود، بلکه شکار محسوب می‌شود و از این رو، حلال است؛ چراکه خداوند با اطلاق فرموده است: ﴿أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ[۷]؛ «شکار دریایی و خوردن آن برای شما حلال شد» و با این وصف، خوردن ماهی‌هایی که در تور یا سایر ابزارهای مرسوم ماهی‌گیری درون آب مرده‌اند، اشکالی ندارد، ولی خوردن ماهی‌هایی که به سبب جستن از آب یا فرو نشستن آن در بیرون آن مرده‌اند، اشکال دارد؛ چراکه شکار محسوب نمی‌شوند، بلکه مردارند.

۳ . بیشتر عالمان مسلمان بر آنند که در صید ماهی، بردن نام خداوند شرط نیست و از این رو، می‌توان ماهی صید شده توسّط یهودی، مسیحی و حتّی زرتشتی را خورد، ولی حق آن است که بردن نام خداوند در صید هر حیوانی از جمله ماهی شرط است؛ چراکه خداوند به صورت مطلق فرموده است: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ[۸]؛ «و از چیزی که نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید و هرآینه آن فسق است» و تردیدی نیست که «چیزی» شامل ماهی نیز می‌شود و با این وصف، حلّیّت ماهی صید شده توسّط یهودی، مسیحی و زرتشتی، به دلیل عدم شرطیّت بردن نام خداوند در صید ماهی نیست، بلکه به دلیل حلّیّت طعام اهل کتاب است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ[۹]؛ «امروز چیزهای پاک برای شما حلال شد و طعام کسانی که پیش از شما کتاب داده شدند برای شما حلال است»، اگرچه به سبب فراموشی یا جهل به وجوب، نام خداوند را بر آن نبرده باشند؛ چراکه آنان به خداوند باور دارند و برای او شریکی نمی‌گیرند و از این رو، نام غیر خداوند را بر صید و ذبیحه‌ی خود نمی‌برند و با این وصف، صید و ذبیحه‌ی آنان حرام نیست؛ چراکه خداوند فرموده است: ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ[۱۰]؛ «تنها مردار و خون و گوشت خوک و چیزی که نام غیر خداوند بر آن برده شده را بر شما حرام کرده» و این به معنای آن است که خوردن از گوشت حیوانات ذبح شده یا صید شده توسّط موحّدان، جایز است؛ بر خلاف گوشت حیوانات ذبح شده یا صید شده توسّط ملحدان یا مشرکان که به خداوند باور ندارند یا برای او شریک می‌گیرند و از این رو، نام نبردنشان از خداوند به سبب فراموشی یا جهل به وجوب نیست، بلکه به سبب عدم اعتقادشان به خداوند یا اعتقادشان به خدایانی جز اوست و از این رو، خوردن از گوشت حیوانات ذبح شده یا صید شده توسّط آنان، حرام است؛ مگر آنکه بگوییم نام بردن از خداوند تنها برای ذبح واجب است تا از قربانی کردن مشرکان برای بت‌هایشان تمایز یابد، در حالی که ماهی -با توجّه به اینکه خون جهنده ندارد- ذبح نمی‌شود و از این رو، نام بردن از خداوند برای صید آن واجب نیست و تبعاً خوردن آن هرگاه توسّط ملحدان یا مشرکان صید شده باشد، اشکالی ندارد، ولی این سخن با سخن خداوند ناسازگار است؛ چراکه خداوند نام بردن از خود را تنها برای ذبح واجب ندانسته، بلکه برای صید نیز واجب دانسته و درباره‌ی آن فرموده است: ﴿وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۱۱]؛ «و نام خداوند را بر آن ببرید و از خداوند پروا کنید که خداوند سریع الحساب است». بنابراین، ماهی صید شده باید از دست مسلمان یا کتابی گرفته شود که به خداوند یکتا اقرار دارند.

۴ . فروش گوشت خوک، مردار و حیوانی که برای غیر خداوند ذبح یا صید شده برای خوردن، حرام است؛ چراکه إعانت بر گناه و ستم شمرده می‌شود، در حالی که خداوند فرموده است: ﴿وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۱۲]؛ «و به یکدیگر در گناه و ستم یاری نرسانید و از خداوند پروا کنید که خداوند شدید العقاب است»، اگرچه خریدار از اهل کتاب باشد؛ چراکه حلّیّت گوشت خوک، مردار و حیوانی که برای غیر خداوند ذبح یا صید شده برای اهل کتاب ثابت نیست، بلکه خلاف آن ثابت است؛ چنانکه در تورات آمده است: «و خوک اگرچه شکافته‌سُم است ولی نشخوار نمی‌کند، از این رو بر شما حرام است. از گوشت آن‌ها مخورید و به لاشه‌ی آن‌ها دست مزنید؛ بر شما حرام است»[۱۳] و آمده است: «هیچ مُرداری را نخورید»[۱۴] و آمده است: «پس گوشت حیوانی را که جانوران وحشی دریده‌اند مخورید؛ آن را نزد سگان بیندازید»[۱۵] و آمده است: «اگر حیوانی که می‌توان خورد بمیرد، هر که به لاشه‌ی آن دست بزند تا شامگاه نجس خواهد بود. هر که از آن لاشه بخورد باید جامه‌ی خود را بشوید و تا شامگاه نجس باشد»[۱۶] و آمده است: «از چربی حیوان مرده یا حیوان دریده شده می‌توان برای هر کاری استفاده کرد، اما به هیچ وجه نباید آن را خورد. ... نیز هر جا که ساکن هستید خون مخورید، خواه خون پرندگان و خواه خون چارپایان. هر کس که هر نوع خون بخورد، آن شخص باید از میان قوم خود منقطع شود»[۱۷] و در انجیل آمده است: «قوم اسرائیل را بنگرید: آیا آنان که از قربانی‌ها می‌خوردند در مذبح شریک نمی‌شدند؟ آیا مقصودم این است که خوراکِ تقدیمی به بت چیزی است، یا اینکه بت چیزی است؟ نه، مقصود این است که قربانی‌های بت‌پرستان تقدیم دیوها می‌شود نه تقدیم خدا و من نمی‌خواهم شما شریک دیوها باشید. نمی‌توانید هم از جام خداوند بنوشید هم از جام دیوها؛ نمی‌توانید هم از سفره‌ی خداوند بهره یابید، هم از سفره‌ی دیوها. آیا می‌خواهیم غیرت خداوند را برانگیزیم؟ آیا از او تواناتریم؟»[۱۸] و آمده است: «اگر شخصی بی‌ایمان شما را به صرف غذا دعوت می‌کند و شما نیز مایل به رفتن هستید، هر آنچه در برابرتان می‌گذارد بدون نظر به وجدان بخورید، مگر اینکه کسی به شما بگوید: <این گوشت به بت‌ها تقدیم شده است> تنها در این صورت، به خاطر کسی که این را به شما گفت و به خاطر وجدان، از آن مخورید»[۱۹]. بنابراین، فروش این چیزها به اهل کتاب برای خوردن، إعانت بر گناه و ستم شمرده می‌شود که حرام است، بلکه فروش آن‌ها به ملحدان و مشرکان نیز برای خوردن جایز نیست؛ چراکه آنان نیز اگرچه از نظر خود مجاز به خوردن این چیزها هستند، از نظر خداوند مجاز به آن نیستند، بل مکلّف هستند که به خداوند ایمان آورند و از پیامبر او پیروی کنند؛ چنانکه به آنان فرموده است: ﴿فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۲۰]؛ «پس به خداوند و فرستاده‌ی او پیامبر امّی که به خداوند و کلمات او باور دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که هدایت یابید»، بلکه صریحاً آنان را به سبب عدم رعایت حلال و حرامش توبیخ و تهدید کرده و فرموده است: ﴿وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا يَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ ۚ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ۝ وَقَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا ۖ وَإِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ ۚ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ ۚ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ[۲۱]؛ «و گویند این چهارپایان و زراعتی است که ممنوع است و جز کسی که خود بخواهیم از آن نمی‌خورد -به خیال خودشان- و چهارپایانی است که سوار شدنشان حرام شده و چهارپایانی است که نام خداوند را بر آن نمی‌برند از روی دروغ بستن بر او، به زودی کیفر دروغی که می‌بستند را به آنان می‌دهد و گویند چیزی که در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست و بر زنانمان حرام است و اگر مردار باشد آنان در آن شریک هستند، به زودی سزای وصف‌شان را می‌دهد، بی‌گمان او حکیمی داناست». بنابراین، فروش چیزهایی که خداوند خوردنشان را حرام کرده به ملحدان و مشرکان برای خوردن، إعانت بر گناه و ستم است که جایز نیست و تبعاً پول حاصل از آن، سُحت شمرده می‌شود؛ زیرا اگر آنان نمی‌دانند و انکار می‌کنند که خوردن این چیزها حرام است، مسلمانان می‌دانند و ایمان دارند و با این وصف، بایسته است که آنان را از آن بازدارند، نه اینکه بر آن إعانت کنند! مگر اینکه بگوییم مال آنان محترم نیست و فروش چیزهای حرام به آنان برای گرفتن مالشان از باب غنیمت است نه از باب معامله، ولی این سخن درستی نیست؛ زیرا غنیمت، گرفتن مال آنان از طریق جهاد شرعی است که به بازداشتن آنان از نافرمانی خداوند یاری می‌کند، نه از طریق فروختن چیزهای حرام که به نافرمانی آنان از خداوند یاری می‌کند. به علاوه، این سخن یهودیان است که خداوند آن را دروغ شمرده و درباره‌اش فرموده است: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ۗ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ[۲۲]؛ «و از اهل کتاب کسی است که اگر او را بر مالی هنگفت امین شماری آن را به تو بر می‌گرداند و از آنان کسی است که اگر او را بر یک دینار امین شماری آن را به تو بر نمی‌گرداند، مگر اینکه پیوسته نزدش بایستی، این از آن روست که آنان می‌گویند بر ما مسؤولیّتی درباره‌ی غیر یهودیان نیست و بر خداوند دروغ می‌بندند در حالی که می‌دانند»؛ مگر اینکه بگوییم آنان مانند حیوانات هستند؛ چنانکه خداوند درباره‌ی‌شان فرموده است: ﴿أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ[۲۳]؛ «آنان مانند چهارپایانند، بلکه آنان گمراه‌ترند» و با این وصف، خوراندن این چیزها به آنان مانند خوراندنشان به حیوانات اشکالی ندارد، ولی این سخن درستی نیست؛ چراکه هر چند آنان مانند حیوانات هستند، ولی نباید باشند و از این رو، فروختن این چیزها به آنان -مانند فروختن شراب و اسباب لهو- إعانت آنان بر کاری است که نباید انجام دهند و این إعانت بر گناه و ستم است که جایز نیست؛ همچنانکه سودجویی از جهل و کفر است که جایی در اسلام ندارد و بر خلاف مقاصد آن است، هر چند در یهودیّت روا شمرده شده و به عنوان نمونه آمده است: «هیچ مُرداری را نخورید. می‌توانید آن را به غریبی که در یکی از شهرهای شماست بدهید تا بخورد، یا آن را به بیگانه‌ای بفروشید. زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدّسید»[۲۴] و در روایتی واحد از اهل بیت آمده است: «يَبِيعُهُ مِمَّنْ يَسْتَحِلُّ الْمَيْتَةَ ويَأْكُلُ ثَمَنَهُ فَإِنَّهُ لَا بَأْسَ بِهِ»[۲۵]؛ «آن را به کسی که مردار را حلال می‌شمارد می‌فروشد و پولش را می‌خورد؛ چراکه این اشکالی ندارد»، در حالی که روایت واحد -خصوصاً هرگاه بر خلاف مبانی باشد- حجّت نیست[۲۶].

↑[۱] . بنگرید به: گفتار ۷۰.
↑[۲] . لاویان، فصل ۱۱، آیات ۹ تا ۱۲
↑[۳] . تثنیه، فصل ۱۴، آیات ۹ و ۱۰
↑[۴] . النّساء/ ۱۶۰
↑[۵] . المائدة/ ۳
↑[۷] . المائدة/ ۹۶
↑[۸] . الأنعام/ ۱۲۱
↑[۹] . المائدة/ ۵
↑[۱۰] . النّحل/ ۱۱۵
↑[۱۱] . المائدة/ ۴
↑[۱۲] . المائدة/ ۲
↑[۱۳] . لاویان، فصل ۱۱، آیات ۷ و ۸
↑[۱۴] . تثنیه، فصل ۱۴، آیه‌ی ۲۱
↑[۱۵] . خروج، فصل ۲۲، آیه‌ی ۳۱
↑[۱۶] . لاویان، فصل ۱۱، آیات ۳۹ و ۴۰
↑[۱۷] . لاویان، فصل ۷، آیات ۲۴، ۲۶ و ۲۷
↑[۱۸] . قرنتیان، فصل ۱۰، آیات ۱۸ تا ۲۲
↑[۱۹] . قرنتیان، فصل ۱۰، آیات ۲۷ و ۲۸
↑[۲۰] . الأعراف/ ۱۵۸
↑[۲۱] . الأنعام/ ۱۳۸-۱۳۹
↑[۲۲] . آل عمران/ ۷۵
↑[۲۳] . الأعراف/ ۱۷۹
↑[۲۴] . تثنیه، فصل ۱۴، آیه‌ی ۲۱
↑[۲۵] . الكافي للكليني، ج۶، ص۲۶۰؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۱، ص۴۱۴
↑[۲۶] . در این باره، بنگرید به: نقد و بررسی ۵۴.
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن پرسش
کاربر گرامی! شما می‌توانید پرسش‌های خود درباره‌ی آثار و اندیشه‌های علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش پاسخ داده شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی پرسش، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که به پرسش شما در پایگاه پاسخ داده شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن پرسش خود، پرسش‌ها و پاسخ‌های مرتبط را مرور یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . از ثبت و ارسال پرسش جدید پیش از دریافت پاسخ پرسش قبلی، خودداری کنید.
۳ . از ثبت و ارسال بیش از یک پرسش در هر نوبت، خودداری کنید.
۴ . اولویّت ما، پاسخگویی به پرسش‌های مرتبط با امام مهدی علیه السلام و زمینه‌سازی برای ظهور اوست؛ چراکه در حال حاضر، از هر چیزی مهم‌تر است.