سه شنبه ۲۹ اسفند (حوت) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «ولایت فقیه؛ آخرین حربه‌ی شیطان» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
پرسش و پاسخ
 

اینان بعضی از قسمت‌های نماز را آهسته و بعضی را بلند می‌خوانند. این حکم با توجه به آیه قرآن که می‌گوید نماز را نه بلند و نه آهسته بخوانید چگونه است؟

میان مسلمانان اختلافی نیست که نمازگزار در نماز صبح، مغرب و عشاء به «جهر» یعنی صدای بلند و در نمازهای ظهر و عصر به «اخفات» یعنی صدای آهسته قرائت می‌کند، تا حدّی که می‌توان آن را از مسلّمات آنان در همه‌ی ادوار اسلامی دانست، در حالی که خداوند در کتاب خود فرموده است: ﴿وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا[۱]؛ «و نمازت را به جهر و به اخفات نخوان و میانه‌ی آن دو راهی پیدا کن» و از اینجا دانسته می‌شود که برداشت مسلمانان از این آیه مخالف با رویّه‌ی آنان در قرائت نماز نبوده است و این می‌تواند به یکی از دو دلیل بوده باشد: یکی آنکه «صلاة» در این آیه را به معنای نمازهای پنج‌گانه ندانسته باشند؛ چنانکه از کسانی مانند عائشه، زبیر، ابو هریره، عبد الله بن شداد، ابراهیم نخعی، عطاء، مجاهد، أبو عیاض و مکحول روایت شده است که آن را به معنای مطلق «دعا» دانسته‌اند، در حالی که نمی‌تواند به این معنا باشد؛ زیرا خداوند به اخفات بلکه إخفاء دعا امر کرده و فرموده است: ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً[۲]؛ «پروردگارتان را با تضرّع و در پنهانی بخوانید» و فرموده است: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْـآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ[۳]؛ «و پروردگارت را در دلت با تضرّع و ترس و بدون بالا بردن صدا در سخن یاد کن در صبح‌گاهان و شام‌گاهان و از غافلان نباش» و دیگری آنکه جهر و اخفات در این آیه را به معنای جهر و اخفات مرسوم ندانسته باشند؛ چنانکه از کسانی مانند ابن عباس، ابن مسعود، سعید بن جبیر، قتاده، ضحاک، ابن سیرین و مقاتل روایت شده است که آن دو را به معنای جهر بیش از حد و اخفات بیش از حد دانسته‌اند و این قول حقّی است؛ چراکه قرائت نماز نه با صدای بلند و نه با صدای آهسته ممکن نیست، مگر اینکه حدّ خاصّی از آن دو مراد باشد و این مروی از اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم[۴] و قول علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا، قَالَ: لَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ كُلَّ الْجَهْرِ فَتُؤْذِي بِذَلِكَ قَرِينَكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا كُلَّ الْإِخْفَاتِ فَلَا تَسْمَعُ نَفْسُكَ! ثُمَّ قَالَ: إِذَا قَرَأَ الرَّجُلُ فِي صَلَاتِهِ قِرَائَةً لَا يَسْمَعُهَا يَقُولُ لَهُ الْمَلَكُ وَهُوَ مُقَرِّبٌ أُذُنَهُ: مَا تَقُولُ يَا أَحْمَقُ؟! فَلَا يَكْتُبُ لَهُ شَيْئًا»[۵]؛ «از منصور درباره‌ی سخن خداوند بلندمرتبه پرسیدم که می‌فرماید: <و نمازت را به جهر و به اخفات نخوان و میانه‌ی آن دو راهی پیدا کن>، فرمود: نمازت را بیش از حد با جهر نخوان تا کسی که نزدیک توست را بیازاری و آن را بیش از حد با اخفات نخوان که خودت هم آن را نشنوی! سپس فرمود: هرگاه مرد در نمازش به گونه‌ای قرائت کند که خودش هم آن را نشنود، فرشته (اعمال) در حالی که گوشش را نزدیک می‌آورد، به او می‌گوید: چه می‌گویی ای احمق؟! پس چیزی برای او نمی‌نویسد».

همچنانکه یکی دیگر از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«ذُكِرَ عِنْدَ الْمَنْصُورِ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا، فَقَالَ: لَمْ يَجْهَرْ بِصَلَاتِهِ مَنْ لَمْ يُؤْذِ قَرِينَهُ وَلَمْ يُخَافِتْ بِهَا مَنْ أَسْمَعَ أُذُنَيْهِ»[۶]؛ «نزد منصور سخن خداوند بلندمرتبه یاد شد که می‌فرماید: <و نمازت را به جهر و به اخفات نخوان>، پس فرمود: نمازش را به جهر نخوانده کسی که همنشین خود را نیازرده و آن را به اخفات نخوانده کسی که به گوش خود رسانده است».

این به معنای آن است که نماز هرگاه به قدری آهسته خوانده شود که خود نمازگزار آن را نشنود، باطل است؛ چراکه مطلوب خداوند خواندن آن بدون چنین اخفاتی است و این مطلوب تحقّق نیافته؛ خصوصاً با توجّه به اینکه قرائت قرآن در آن را واجب دانسته و فرموده است: ﴿فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ[۷]؛ «پس هر چه از قرآن میسّر شود را قرائت کنید»، در حالی که قرائت قرآن ظاهر در رساندن آن دست کم به گوش خود است و بدون این کار بیشتر تصوّر آن دانسته می‌شود تا قرائت آن! همچنانکه هرگاه به قدری بلند خوانده شود که برای افراد نزدیک آزار دهنده باشد، به نحوی که مثلاً گوش‌شان را بخراشد یا حواس‌شان را پرت کند نیز بعید نیست که باطل باشد؛ خصوصاً با توجّه به تحریم آن پیش از تحریم اخفات در سخن خداوند که به حرمت بیشتر آن إشعار دارد و سخن دیگر او که فرموده است: ﴿وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ[۸]؛ «و صدایت را پایین آور، هرآینه ناپسندترین صداها صدای خران است».

آری، این حکم شامل همه‌ی نمازهای پنج‌گانه می‌شود و با این وصف، قرائت هر یک از آن‌ها هرگاه نه بیش از حد بلند و نه بیش از حد آهسته باشد، صحیح است، اگرچه در همه‌ی آن‌ها یکسان یا در برخی از آن‌ها بلندتر و در برخی دیگر آهسته‌تر باشد؛ جز آنکه مستحبّ است در نماز صبح، مغرب و عشاء بلندتر و در نماز ظهر و عصر آهسته‌تر باشد و این قول مشهور اهل سنّت و جماعت[۹] و قول ابن جنید، شریف مرتضی و برخی دیگر از شیعه[۱۰] و روایت صحیح‌تر از اهل بیت است[۱۱] و روایت دیگر از آنان وجوب آن است[۱۲] که قول مشهور شیعه[۱۳] و قول حنفیّه در خصوص جماعت است[۱۴]، ولی با اطلاق سخن خداوند سازگار نیست؛ زیرا اطلاق سخن او مقتضی صحّت هر نمازی است که نه بیش از حد بلند و نه بیش از حد آهسته خوانده می‌شود و نسخ یا تخصیص آن به وسیله‌ی سنّت ممکن نیست. آری، سنّت -هرگاه متواتر باشد- می‌تواند بلندتر خواندن برخی از نمازها و آهسته‌تر خواندن برخی دیگر را مستحبّ مؤکّد قرار دهد[۱۵] و با این وصف، می‌توان گفت که قرائت در نماز صبح، مغرب و عشاء با صدای بلندتر و در نماز ظهر و عصر با صدای آهسته‌تر، مستحبّ مؤکّد است؛ چراکه التزام به آن با تواتر از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است؛ البته تنها در نماز جماعت و برای امام، با توجّه به اینکه نوع روایات رسیده از آن حضرت در این باره، ناظر به نماز جماعت و امام است، نه نماز منفرد و در برخی روایات رسیده از اهل بیت او علّت آن آگاه کردن مردم از نماز جماعت در تاریکی صبح، مغرب و عشاء دانسته شده است که در روشنایی ظهر و عصر ضرورت ندارد[۱۶] و با این وصف، قرائت در نماز صبح، مغرب و عشاء با صدای بلندتر، برای منفرد سنّت نیست؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: لَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَأَنْتَ مُنْفَرِدٌ فَإِنَّمَا سُنَّ الْجَهْرُ لِلْجَمَاعَةِ وَلْتَكُنْ قِرَائَتُكَ لِنَفْسِكَ وَلَا تُحَدِّرْ تَحْدِيرًا»[۱۷]؛ «منصور به من فرمود: نمازت را در حالی که منفرد هستی به جهر نخوان؛ چراکه جهر برای جماعت سنّت شد و باید قرائتت برای خودت باشد و (در آن) شتاب بسیار نکن».

هر چند خواندن آن به جهر یعنی با صدای بلندتر نیز اشکالی ندارد، بلکه اگر در اوقات صبح، مغرب و عشاء مزاحم کسی نباشد خالی از استحباب نیست؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِنَّمَا تَجْهَرُ بِالْقِرَائَةِ فِي الصُّبْحِ وَالْمَغْرِبِ وَالْعِشَاءِ إِذَا كُنْتَ إِمَامًا وَأَمَّا إِذَا كُنْتَ مُنْفَرِدًا فَإِنْ شِئْتَ جَهَرْتَ وَإِنْ شِئْتَ لَمْ تَجْهَرْ وَلَوْ جَهَرْتَ لَكَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ إِلَّا أَنْ يَكُونَ عِنْدَكَ مَنْ لَا يَسْتَمِعُ لِقِرَائَتِكَ»[۱۸]؛ «شنیدم منصور می‌فرماید: تنها هنگامی که امام هستی در نماز صبح و مغرب و عشاء به جهر قرائت می‌کنی، امّا هنگامی که منفرد هستی پس اگر می‌خواهی به جهر قرائت کن و اگر می‌خواهی به جهر قرائت نکن و اگر به جهر قرائت کنی نزد من محبوب‌تر است مگر اینکه نزدت کسی باشد که به قرائتت گوش نمی‌سپارد».

البته این استحباب تنها برای مردان است و برای زنان -هرگاه احتمال بدهند که صدای‌شان به گوش نامحرمی برسد- صدای آهسته‌تر بهتر است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«مَرَّ الْمَنْصُورُ عَلَى امْرَأَةٍ وَهِيَ تَقْرَأُ فِي صَلَاتِهَا بِشَيْءٍ مِنَ الْجَهْرِ فَقَالَ لَهَا وَهِيَ فِي الصَّلَاةِ: اخْفِضِي مِنْ صَوْتِكِ أَيَّتُهَا الْمُسْلِمَةُ وَلَا تَجْهَرِي كَجَهْرِ الرِّجَالِ، فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يَجِدَ فِي صَوْتِ الْمَرْأَةِ خِفْضَةً كَمَا يُحِبُّ أَنْ يَجِدَ فِي صَوْتِ الرَّجُلِ رِفْعَةً»[۱۹]؛ «منصور بر زنی گذشت که در نمازش تا حدّی بلند قرائت می‌کرد، پس به او در حالی که در نماز بود فرمود: صدایت را پایین‌تر بیاور ای زن مسلمان و مانند مردان بلند نخوان؛ زیرا خداوند دوست می‌دارد که در صدای زنان پایین بودنی بیابد همان طور که دوست می‌دارد در صدای مردان بلند بودنی».

آری، همه‌ی کسانی که «صلاة» در آیه‌ی جهر و اخفات را به معنای نماز دانسته‌اند، آن را بر خصوص قرائت حمل کرده‌اند و این قولی است که خالی از وجه نیست؛ چراکه اطلاق «صلاة» بر «قرآن» مانند اطلاق «قرآن» بر «صلاة» از باب اطلاق کل بر جزء و جزء بر کل جایز است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا[۲۰]؛ «نماز را از زوال آفتاب تا اوج تاریکی شب به جای آور و قرآن صبح را؛ چراکه قرآن صبح مشهود است»، با توجّه به اینکه مراد از «قرآن صبح» نماز صبح است که در آن قرآن خوانده می‌شود، ولی انصاف آن است که عموم سخن خداوند در آیه‌ی جهر و اخفات، ادعیه و اذکار رکوع، سجود، قیام و قعود در نماز را مانند قرائت در آن شامل می‌شود و با این وصف، گفتن آن‌ها نیز با صدایی بیش از حد بلند یا بیش از حد آهسته جایز نیست. آری، گفتن آن‌ها با صدایی آهسته -بدون تفریط- برای امام و منفرد در همه‌ی نمازها مستحبّ است؛ چراکه آن‌ها چیزی جز «دعا» و «ذکر» خداوند نیستند و خداوند فرموده است: ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً[۲۱]؛ «پروردگارتان را با تضرّع و در پنهانی بخوانید» و فرموده است: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ[۲۲]؛ «و پروردگارت را در دلت با تضرّع و ترس و بدون بالا بردن صدا در سخن یاد کن»؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«صَلَّيْتُ خَلْفَ الْمَنْصُورِ صَلَاةَ الْفَجْرِ فَجَهَرَ بِالتَّكْبِيرِ كُلِّهِ وَالْقِرَائَةِ وَسَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ وَالتَّسْلِيمِ الْـآخِرِ وَخَافَتَ بِالْقَوْلِ فِي الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ وَالتَّشَهُّدِ وَانْصَرَفَ عَنْ يَمِينِهِ»[۲۳]؛ «پشت سر منصور نماز صبح را به جای آوردم، پس همه‌ی تکبیرها و قرائت و سمع الله لمن حمده و سلام آخر را بلند گفت و سخن در رکوع و سجود و تشهّد را آهسته گفت و از طرف راستش منصرف شد».

حاصل آنکه قرائت در نماز صبح، مغرب و عشاء با صدایی بلند بدون افراط و در نماز ظهر و عصر با صدایی آهسته بدون تفریط برای امام جماعت سنّت مؤکّد و برای منفرد اختیاری است و سایر اذکار و ادعیه با صدایی آهسته بدون تفریط برای امام و منفرد در همه‌ی نمازها افضل است، به استثنای اذکار و ادعیه‌ای مانند تکبیرات و «سمع الله لمن حمده» و سلام آخر که به منظور آگاه کردن مأموم در نماز جماعت با صدایی بلند بدون افراط گفته می‌شوند.

↑[۱] . الإسراء/ ۱۱۰
↑[۲] . الأعراف/ ۵۵
↑[۳] . الأعراف/ ۲۰۵
↑[۴] . تفسير العيّاشي، ج۲، ص۳۱۹؛ الكافي للكليني، ج۳، ص۳۱۶؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۲، ص۲۹۰
↑[۵] . گفتار ۱۱۲، فقره‌ی ۱
↑[۶] . گفتار ۱۱۲، فقره‌ی ۲
↑[۷] . المزّمّل/ ۲۰
↑[۸] . لقمان/ ۱۹
↑[۹] . المغني لابن قدامة، ج۱، ص۶۰۶؛ المجموع شرح المهذب للنووي، ج۳، ص۳۸۹
↑[۱۰] . المعتبر للمحقق الحلي، ج۲، ص۱۷۶؛ بحار الأنوار للمجلسي، ج۸۲، ص۷۱
↑[۱۱] . مسائل علي بن جعفر، ص۲۳۷؛ قرب الإسناد للحميري، ص۲۰۵؛ الإستبصار للطوسي، ج۱، ص۳۱۳؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۲، ص۱۶۲
↑[۱۲] . من لا يحضره الفقيه لابن بابويه، ج۱، ص۳۴۴؛ الإستبصار للطوسي، ج۱، ص۳۱۳؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۲، ص۱۶۲
↑[۱۳] . مختلف الشيعة لابن المطهّر الحلّي، ج۲، ص۱۵۳
↑[۱۴] . المبسوط للسرخسي، ج۱، ص۱۷؛ تحفة الفقهاء للسمرقندي، ج۱، ص۱۳۰؛ بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع للكاساني، ج۱، ص۱۶۰؛ البحر الرائق لابن نجيم، ج۱، ص۵۸۶
↑[۱۶] . بنگرید به: علل الشرائع لابن بابويه، ج۱، ص۲۶۳؛ من لا يحضره الفقيه لابن بابويه، ج۱، ص۳۱۰.
↑[۱۷] . گفتار ۱۱۲، فقره‌ی ۳
↑[۱۸] . گفتار ۱۱۲، فقره‌ی ۴
↑[۱۹] . گفتار ۱۱۲، فقره‌ی ۵
↑[۲۰] . الإسراء/ ۷۸
↑[۲۱] . الأعراف/ ۵۵
↑[۲۲] . الأعراف/ ۲۰۵
↑[۲۳] . گفتار ۱۱۲، فقره‌ی ۶
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن پرسش
کاربر گرامی! شما می‌توانید پرسش‌های خود درباره‌ی آثار و اندیشه‌های علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش پاسخ داده شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی پرسش، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که به پرسش شما در پایگاه پاسخ داده شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن پرسش خود، پرسش‌ها و پاسخ‌های مرتبط را مرور یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . از ثبت و ارسال پرسش جدید پیش از دریافت پاسخ پرسش قبلی، خودداری کنید.
۳ . از ثبت و ارسال بیش از یک پرسش در هر نوبت، خودداری کنید.
۴ . اولویّت ما، پاسخگویی به پرسش‌های مرتبط با امام مهدی علیه السلام و زمینه‌سازی برای ظهور اوست؛ چراکه در حال حاضر، از هر چیزی مهم‌تر است.