سه شنبه ۲۹ اسفند (حوت) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «ولایت فقیه؛ آخرین حربه‌ی شیطان» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
پرسش و پاسخ
 

مردی شیعه که صاحب فرزند نمی‌شود، سرپرستی یک دختر دوساله را با رضایت پدر او برعهده گرفته و برای اینکه در آینده به او محرم باشد، او را با رضایت پدر او به مدّت یک ساعت به عقد نکاح پدر خود درآورده است. حال که دختر به سنّ بلوغ رسیده، برای پدرخوانده تردید پیدا شده که آیا عقد نکاح دختر با پدر او صحیح بوده و سبب محرمیّت شده است یا نه؟ و اگر سبب محرمیّت نشده، چگونه می‌توان دختر را به او محرم کرد تا نیازی به حفظ حجاب از او نداشته باشد، با توجّه به اینکه دختر، او را پدر خود می‌داند؟ ضمناً پدر دختر و پدر پدرخوانده هر دو در قید حیات هستند و همسر پدرخوانده، خاله‌ی دختر محسوب می‌شود.

لطفاً نظر حضرت علامه خراسانی را در این باره بفرمایید.

دخترخوانده‌ی مرد هیچ گاه دختر او نمی‌شود و با این عنوان از او ارث نمی‌برد، اگرچه او را پدر بنامد؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ۚ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ ۖ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ[۱]؛ «او فرزندخواندگان شما را فرزندان شما قرار نداده، آن فقط سخن شما با دهان‌هاتان است، در حالی که خداوند حق را می‌گوید و راه را نشان می‌دهد». با این حال، دختری که به عقد نکاح پدر پدرخوانده‌ی خود درآمده، به پدرخوانده‌ی خود محرم است، مشروط به اینکه عقد نکاح او، متعارف و به منظور تمتّع از او اگرچه در حدّ نظر به او برای لذّت بوده باشد، نه غیر متعارف و صرفاً به منظور محرم شدن پدرخوانده به او؛ چراکه مقصود از عقد نکاح در شرع و عرف، جواز تمتّع زوجین از یکدیگر است و حصول محرمیّت از آثار آن شمرده می‌شود و با این وصف، عقد نکاحی که قصد تمتّع زوجین از یکدیگر با هیچ صورتی در آن وجود ندارد، غیر شرعی و غیر عقلایی است و تبعاً موجب محرمیّت نمی‌شود؛ خصوصاً در مورد مذکور که تمتّع زوجین از یکدیگر عقلاً یا شرعاً متعذّر است و این ظاهر سخن خداوند است که می‌فرماید: ﴿وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا[۲]؛ «و با کسانی از زنان که پدرانتان نکاح کردند نکاح نکنید مگر چیزی که گذشته؛ چراکه آن کاری زشت و ناپسند و راهی بد است»، با توجّه به اینکه متبادر از آن زنانی هستند که به نحو متعارف و برای تمتّع به نکاح پدران درآمده‌اند و لفظ «نساء» در عرف و لغت از دخترکان نابالغ انصراف دارد و اصل نیز عدم حصول محرمیّت است و عدم محرمیّت استصحاب می‌شود و با این وصف، چنین نکاحی در حکم لغو است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«لَا تُزَوَّجُ مُتْعَةً مَنْ لَا يُسْتَمْتَعُ بِهَا لِصِغَرِهَا، قُلْتُ: أَرَأَيْتَ إِنْ تَزَوَّجَهَا لِيُحَرِّمَهَا عَلَى ابْنِهِ أَوْ أَبِيهِ، أَيَحِلُّ لَهُ ذَلِكَ؟ قَالَ: لَا يُحَرِّمُهَا حَتَّى يَتَزَوَّجَهَا لِيَسْتَمْتِعَ بِهَا»[۳]؛ «کسی که به خاطر خردسالی‌اش از او تمتّع برده نمی‌شود، نکاح متعه نمی‌شود، گفتم: نظرتان چیست اگر او را نکاح کند تا او را به پسر یا پدر خود محرم سازد، آیا این کار برای او حلال است؟ فرمود: او را محرم نمی‌سازد تا آن گاه که با او به قصد تمتّع از او نکاح کند».

آری، در صورتی که پدر پدرخوانده دخترک را با اذن ولیّ او، به قصد تمتّع از او بعد از رسیدنش به سنّ بلوغ، دواماً یا برای مدّتی که عادتاً در آن بالغ می‌شود نکاح کند، نکاح او صحیح است و موجب محرمیّت او به پدرخوانده‌اش می‌شود، اگرچه پس از رسیدنش به سنّ بلوغ و پیش از تمتّع از او، طلاقش دهد یا مدّت را به او ببخشد. همچنین، در صورتی که پدر پدرخوانده، دختر را پس از رسیدنش به سنّ کمال، به منظور تمتّع از او نکاح کند، نکاح او صحیح است و موجب محرمیّت او به پدرخوانده‌اش می‌شود، جز آنکه در این صورت بهتر است تمتّع مورد نظر را پیش از جدایی او انجام دهد و مثلاً به موی او بنگرد یا دست او را لمس کند تا از نکاح صوری جلوگیری شود؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْقِدُ عَلَى امْرَأَةٍ لِيُحَرِّمَهَا عَلَى ابْنِهِ أَوْ أَبِيهِ، لَا يُرِيدُ غَيْرَ ذَلِكَ، فَقَالَ: لَيْسَ لَهُ ذَلِكَ حَتَّى يَنَالَ مِنْهَا مَا يَحِلُّ لِزَوْجِهَا، قُلْتُ: أَيَكْفِيهِ أَنْ يَغْمِزَ يَدَهَا أَوْ يَنْظُرَ إِلَى شَعْرِهَا وَبَدَنِهَا؟ قَالَ: يَكْفِيهِ»[۴]؛ «از آن جناب درباره‌ی مردی پرسیدم که زنی را عقد می‌کند تا او را بر پسر یا پدر خود محرم سازد و قصدی جز این ندارد، پس فرمود: این برای او نیست تا آن گاه که از او به چیزی برسد که برای شوهر او حلال است، گفتم: آیا برای او کافی است که دست او را بفشارد یا به موی و بدن او بنگرد؟ فرمود: برای او کافی است».

↑[۱] . الأحزاب/ ۴
↑[۲] . النّساء/ ۲۲
↑[۳] . گفتار ۵۵، فقره‌ی ۲
↑[۴] . گفتار ۵۵، فقره‌ی ۳
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
تعلیقات
پرسش‌ها و پاسخ‌های فرعی
پرسش فرعی ۱
نویسنده: حکیمی
تاریخ: ۱۳۹۴/۸/۳۰

با توجّه به نظر حضرت آقا، چند سؤال مهم پیش آمده است که استدعا دارم پاسخ بفرمایید:

اول اینکه آیا پدر پدرخوانده‌ی دختر می‌تواند او را بدون اطّلاع خود دختر نکاح کند؟ با توجّه به اینکه اطّلاع دختر در این سنّ بلوغ، تبعاتی روحی و عاطفی برای او دارد.

دوم اینکه آیا حضور پدر حقیقی دختر برای نکاح او با پدر پدرخوانده واجب است با توجّه به اینکه معتاد است و حضور او مشکلاتی ایجاد می‌کند؟

سوم اینکه فرضاً این محرمیت به ترتیبی که حضرت آقا فرموده‌اند حاصل شود، آیا با ازدواج دائم دختر با فردی دیگر، محرمیت او با پدرخوانده‌اش از بین می‌رود؟

چهارم اینکه بعد از گذر از همه‌ی این مراحل، دختر باید در آینده ازدواج کند. آیا برای ازدواجش شرعاً واجب است که پدر حقیقی‌اش حاضر باشد یا حضور پدرخوانده‌اش کفایت می‌کند؟ چون ظاهر شدن پدر حقیقی‌اش با توجّه به اعتیاد و حالت نامناسبی که دارد، به آبرو و آینده‌ی دختر صدمه می‌زند.

پنجم اینکه فرضاً بشود همه‌ی این چیزها را برای همیشه پنهان نگه داشت و حتی نام فامیل دختر را عوض کرد و شناسنامه‌ی او را هم تغییر داد. آیا اساساً این کار درست و جایز است و موجب اشتباه در نسل و نسب نمی‌شود؟ به طور کلّی نظر اسلام درباره‌ی فرزندخواندگی با لحاظ این تبعاتی که دارد چیست؟

پاسخ به پرسش فرعی ۱
تاریخ: ۱۳۹۴/۸/۳۰

پاسخ پرسش‌های شما به ترتیب زیر است:

۱ . عقد عبارت از ایجاب یک طرف و قبول طرف دیگر است و با این وصف، یک طرف نمی‌تواند هم ایجاب و هم قبول را انجام دهد. بنابراین، قبول دختر برای انعقاد نکاح، ضروری است و آن بدون آگاهی او از ایجاب پدر پدرخوانده امکان ندارد. آری، پدر دختر در صورتی که سفیه نباشد و مصلحت دختر تشخیص دهد، می‌تواند ایجاب پدر پدرخوانده را از طرف دختر قبول کند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ[۱]؛ «گفت من می‌خواهم یکی از دو دخترم را به نکاح تو درآورم در ازای آنکه هشت سال برای من مزدوری کنی» و فرموده است: ﴿إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ[۲]؛ «مگر آنکه زنان (مهر را) ببخشند یا مردی که عقد نکاح به دست اوست ببخشد»؛ جز آنکه در این صورت، تمتّع پدر پدرخوانده از دختر بدون آگاهی او از عقد نکاح خالی از حرج نیست، مگر اینکه در حدّ نظر به موی یا روی او در حین غفلت باشد.

۲ . برای نکاح دختر، اذن پدر او کافی است و حضورش در مکان عقد ضرورت ندارد.

۳ . محرمیّت پدرخوانده به دختر، پس از زوال زوجیّت او با پدر پدرخوانده، از بین نمی‌رود.

۴ . برای نکاح دختر، اذن پدرش ضروری است و اذن پدرخوانده‌اش کفایت نمی‌کند، ولی اگر تحصیل اذن پدرش -ولو بدون حضور او در مکان عقد- عسر و حرج یا مفسده‌ای بیّن داشته باشد، رضایت دختر برای انعقاد نکاح کافی است؛ جز آنکه در این صورت پدر می‌تواند نکاح را پس از آگاهی از آن، هرگاه بر خلاف مصلحت دختر باشد، نقض کند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: هَلْ يَحِلُّ لِلْعَذْرَاءِ أَنْ تَتَزَوَّجَ بِغَيْرِ إِذْنِ أَبِيهَا؟ قَالَ: لَا وَلَا كَرَامَةَ، قُلْتُ: وَإِنْ كَانَتْ رَشِيدَةً؟ قَالَ: وَإِنْ كَانَتْ رَشِيدَةً، قُلْتُ: فَإِنْ تَزَوَّجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِ أَبِيهَا فَتَرَى أَنَّ زَوَاجَهَا بَاطِلٌ؟ قَالَ: لَا، إِلَّا أَنْ تَزَوَّجَتْ بِغَيْرِ كُفْوٍ وَجَاءَ أَبُوهَا يُخَاصِمُهَا، فَلَهُ أَنْ يَنْقُضَ النِّكَاحَ»[۳]؛ «به منصور گفتم: آیا برای باکره حلال است که بدون اذن پدرش ازدواج کند؟ فرمود: نه و ارزشی ندارد، گفتم: اگرچه رشیده باشد؟ فرمود: اگرچه رشیده باشد، گفتم: پس اگر بدون اذن پدرش ازدواج کند، ازدواج او را باطل می‌دانید؟ فرمود: نه، مگر آنکه با غیر کفو ازدواج کند و پدرش بیاید و با او مخاصمه کند، پس (پدرش) می‌تواند نکاح را نقض کند».

با این وصف، نکاح باکره بدون اذن پدرش، در صورتی که رشید باشد، حرام است، ولی باطل نیست.

۵ . سرپرستی از کودکی که دارای پدر و مادر است، وجهی ندارد، مگر اینکه پدر و مادرش به سبب عذری قادر به سرپرستی از او نباشند یا به سبب عیبی اهلیّت آن را نداشته باشند و در این صورت، بر سرپرست واجب است که کودک را پس از رسیدنش به سنّ تمییز، از پدر و مادرش آگاه کند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿ادْعُوهُمْ لِـآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ[۴]؛ «آنان را به نام پدرانشان بخوانید، آن نزد خداوند عادلانه‌تر است» و با این وصف، بی‌خبر نگاه داشتن کودک از پدر و مادرش جایز نیست؛ همچنانکه منسوب کردن او به خود حرام است و برای او محرمیّت و سهمی از ارث ایجاد نمی‌کند. البته سرپرستی از کودکان بی‌سرپرست با رعایت این احکام، اشکالی ندارد، بلکه کار بسیار پسندیده‌ای است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ ۖ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ[۵]؛ «از تو درباره‌ی یتیمان می‌پرسند، بگو ساماندهی به آنان بهتر است و اگر با آنان (در زندگی‌تان) آمیخته شوید، برادران (و خواهران دینی) شما هستند».

↑[۱] . القصص/ ۲۷
↑[۲] . البقرة/ ۲۳۷
↑[۳] . گفتار ۵۶، فقره‌ی ۱
↑[۴] . الأحزاب/ ۵
↑[۵] . البقرة/ ۲۲۰
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
پرسش فرعی ۲
نویسنده: محمّدزاده
تاریخ: ۱۳۹۴/۹/۱۴

با عرض خسته نباشید. برای یکی از نزدیکان بنده مشکلی شرعی پیش آمده است و به سبب آشنایی ایشان با کتاب شریف «بازگشت به اسلام» از من خواسته‌اند که نظر جناب علامه را در این خصوص بپرسم.

خانواده‌ای هستند که به سبب نداشتن فرزند، دختر بچه‌ای را به فرزندی قبول کرده‌اند، اما از آنجا که سنّ کودک از دوران شیرخوارگی گذشته است و همچنین پدر پدرخوانده هم در قید حیات نمی‌باشند، هیچ یک از راه‌های فوق برای محرم شدن دختر به پدرخوانده‌اش وجود ندارد. آیا می‌توان در این مورد از طریقی دیگر مشکل محرمیت را حل نمود؟ لطفاً در این خصوص بنده را راهنمایی کنید.

با تشکر

پاسخ به پرسش فرعی ۲
تاریخ: ۱۳۹۴/۹/۱۵

اگر پدرخوانده پسری می‌داشت، می‌توانست دختر را با رعایت شروطی که در بالا ذکر شد، به نکاح پسرش درآورد تا با او محرم شود؛ چنانکه خداوند در ذکر محارم فرموده است: ﴿وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ[۱]؛ «و همسران پسرانتان که از پشت شما هستند»، ولی در فرض پرسش که پدرخوانده فاقد فرزند است و پدرش از دنیا رفته است و دخترخوانده در سنّ شیر خوردن نیست، راهی برای محرم شدن وجود ندارد و با این وصف، بر دخترخوانده پس از بلوغ واجب است که از پدرخوانده حجاب بگیرد و بر پدرخوانده واجب است که از لمس دخترخوانده و نظر به او جز در حدّ دست و روی یا در موارد ضرورت بپرهیزد.

از اینجا دانسته می‌شود که شایسته است کسانی که می‌خواهند دختر یا پسری را به فرزندخواندگی بگیرند، نخست درباره‌ی احکام و تبعات آن در اسلام اطّلاع حاصل کنند تا خود را از روی بی‌اطّلاعی در سختی قرار ندهند و اگر شیطان آنان را به غفلت انداخت و از روی بی‌اطّلاعی در سختی قرار گرفتند، بایسته است که بر آن صبر پیش گیرند و تقوا پیشه کنند تا خداوند به آنان پاداش دهد؛ چراکه خداوند به هر چه انجام می‌دهند آگاه است و بازگشت‌شان به سوی اوست.

↑[۱] . النّساء/ ۲۳
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن پرسش
کاربر گرامی! شما می‌توانید پرسش‌های خود درباره‌ی آثار و اندیشه‌های علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش پاسخ داده شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی پرسش، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که به پرسش شما در پایگاه پاسخ داده شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن پرسش خود، پرسش‌ها و پاسخ‌های مرتبط را مرور یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . از ثبت و ارسال پرسش جدید پیش از دریافت پاسخ پرسش قبلی، خودداری کنید.
۳ . از ثبت و ارسال بیش از یک پرسش در هر نوبت، خودداری کنید.
۴ . اولویّت ما، پاسخگویی به پرسش‌های مرتبط با امام مهدی علیه السلام و زمینه‌سازی برای ظهور اوست؛ چراکه در حال حاضر، از هر چیزی مهم‌تر است.