سه شنبه ۲۹ اسفند (حوت) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «ولایت فقیه؛ آخرین حربه‌ی شیطان» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
گفتار
 

شماری از یارانمان ما را خبر دادند، گفتند: روزی در مسجد نزد منصور هاشمی خراسانی نشسته بودیم. پس یکی از یارانمان روی به آن جناب کرد و گفت: «به خدا سوگند نزدیک است که قلب من از جای کنده شود، پس آیا مرا اذن می‌دهی که سخنی بگویم؟!» آن جناب به سوی او نگریست و اشاره فرمود که بگوی! پس گفت: «گواهی می‌دهم که صدای تو به حق برخاسته و صدایی در جهان مانند صدای تو نیست، ولی کیست که صدای تو را بشنود؟! در حالی که از هر سو صدایی برخاسته و هر یک بلندتر از دیگری است؛ زیرا در هر خیابان خطیبی است که استماع می‌شود و در هر شهر عالمی است که تقلید می‌شود و در هر کشور حاکمی است که پرستش می‌شود! علاوه بر فیلسوفک‌هایی که فلسفه‌ها می‌بافند و فقیهک‌هایی که فتواها می‌دهند و محدّثک‌هایی که حدیث‌ها کشف می‌کنند و شیطانک‌هایی که شبهه‌ها می‌افکنند و هر یک مردم را حیران‌تر می‌گردانند و در میان آنان ده‌ها فرقه‌اند و هر فرقه را امامی است که از او اطاعت می‌کند و اطاعتش را اطاعت خداوند می‌پندارد و مردم را به سویش فرا می‌خواند، نه با اظهار کفر و فسق، بلکه با تشبّث به آیه و حدیث و ادّعای کرامت و معجزه، در حالی که هر یک گستاخ‌تر از دیگری است و دروغ‌های بزرگ‌تری می‌بافد، با القابی عریض و طویل که از القاب پیامبران خداوند بیشتر است! دیگر هر خری را امام می‌نامند و به خداوند و پیامبرش می‌چسبانند و از سویدای دل دوست می‌دارند و مال و جان تقدیم می‌کنند! پس کاش این غوغاگران که جهان را از صدا پر کرده‌اند، سر من را می‌بریدند و در عوض ساعتی سکوت می‌کردند تا صدای تو در جهان شنیده شود؛ چراکه به خدا سوگند صدای تو به حق برخاسته و صدایی در جهان مانند صدای تو نیست»!

در این هنگام او را گریه گرفت و منتظر ماند تا آن جناب سخنی بگوید، ولی آن جناب سخنی نگفت، تا اینکه ساعتی گذشت و وقت نماز فرا رسید و مردم به مسجد آمدند. پس آن جناب برخاست و آنان را نماز داد و سپس به منبر برآمد و اشاره‌ای نمود تا نزدیک آیند. آن گاه خداوند را ستود و بر پیامبرش درود فرستاد و سپس فرمود:

ای مردم! به صدای من گوش بسپارید و صداهای گوناگون شما را از شنیدنش باز ندارند؛ چراکه درباره‌ی مرگ و زندگی سخن می‌گویم و چیزی که می‌گویم مانند آب حیاتی است. هرآینه زندگی شما کاستی یافته و به سوی نابودی سرازیر است و اکنون جز با امامی از جانب خداوند کمال نمی‌پذیرد؛ چراکه کمالی جز از جانب خداوند نیست و امامانی که از جانب او نیستند، کاهنده و نابودگرند، اگرچه مهرشان را به دل سپرده باشید. پس امامان خویش را وا نهید و امامی از جانب خداوند بجویید، باشد که در زمین کام یابید یا تا زمانی بهره‌مند شوید.

اینک خداوند عهد خود با ابراهیم را به یاد آورده و وعده‌اش با محمّد را وفا کرده و مردی از خاندان آن دو را امامی برای شما قرار داده و او همانا مهدی است که شما را درباره‌اش علمی رسیده است. پس او را امام بگیرید و امامانی جز او نگیرید که شما را درباره‌ی آنان علمی نرسیده است؛ مبادا شما را از او مشغول سازند و به راه‌های تاریک برند و در درّه‌های هلاکت اندازند، در حالی که یاری‌کننده‌ای برایتان نیست!

پس اینک هوشیار باشید؛ زیرا شیطان که پدرتان را از بهشت درآورد، شما را با یک امام نمی‌گذارد تا بر او گرد آیید، بل دجّالانی از ذرّیّه‌ی خود را به میانتان می‌فرستد تا بگویند که ما امامانی برای شما جز مهدی هستیم. پس هنگامی که شما را فرا می‌خوانند و می‌گویند که خواب‌های بسیار دیده‌ایم و روایت‌های درست شنیده‌ایم و نکته‌های نغز گفته‌ایم تا ما را امامی جز مهدی بگیرید، آنان را اجابت نکنید؛ چراکه شما را جز مهدی امامی نیست و آنان لعبت‌های شیطانند که شما را با آنان بازی می‌دهد، تا شما را با آنان سرگرم سازد و از امامتان بازدارد؛ بلکه اگر از آنان معجزاتی شنیدید یا با چشم‌های خود دیدید و گفتند که ما امامی جز مهدی هستیم تا از ما مانند او اطاعت کنید، سخن آنان را نشنوید و بر رویشان خاک بپاشید؛ چراکه خداوند -پروردگارتان- آنان را فتنه‌ای برایتان قرار می‌دهد، تا شما را با آنان بیازماید و ببیند که آیا به عهد او وفا می‌کنید یا آن را می‌شکنید، در حالی که هر کس به عهد او وفا کند، به سود خودش وفا کرده و هر کس عهد او را بشکند، به زیان خودش شکسته و او را عذابی عظیم است. پس به عهد او وفادار مانید و جز مهدی امامی نگیرید، اگرچه سخنان آراسته گویند و کارهای شگفت‌انگیز کنند و شما را بترسانند که اگر به آنان نگروید به عذاب خداوند دچار خواهید شد؛ چراکه سخنان آنان از روی فریب و کارهای آنان از سر جادوست و عذاب خداوند به آنان نزدیک‌تر است؛ هنگامی که ادّعاهای گزاف می‌کنند و روایت‌های نادرست می‌خوانند و خواب‌های پریشان می‌بینند و از ارواح خبیث مدد می‌گیرند و سخنان وسوسه‌انگیز می‌گویند، تا دل‌های سست را بلرزانند و خِرَدهای کم را بلغزانند و به سوی این کفر بکشانند که امامانی از جانب خداوند هستند، در حالی که امامانی از جانب خداوند نیستند و عهد او با آنان نیست. پس زنهار آنان را امام نخوانید؛ چراکه خداوند آنان را امام نخوانده و حجّتی برایشان نازل نکرده است! آیا پس خداوند را از چیزی آگاه می‌کنید که در آسمان‌ها و زمین آگاه نیست یا بر او چیزی می‌بندید که به آن علمی ندارید؟! بی‌گمان این شرکی است که شیطان برایتان آراسته است تا شما را با آن گمراه سازد، در حالی که می‌پندارید هدایت یافته‌اید. آگاه باشید که من شما را به سوی امامتان فرا می‌خوانم و از امامان ساختگی بر حذر می‌دارم، باشد که نجات یابید.

در این هنگام، نگاهی به مردم انداخت و آنان را دید که با شگفتی به او می‌نگرند، چنانکه گویی سخن او را در نمی‌یابند. پس خواست که از منبر به زیر آید، ولی یکی از آنان با خشم سر خود را پیچاند و گفت: «پیوسته از جایی به جای دیگری می‌روی و درباره‌ی امامی از جانب خداوند سخن می‌گویی! آیا جز این خواسته‌ای نداری که امامان موجود را واگذاریم و از امامی پیروی کنیم که موجود نیست؟! این مهدی در کجاست و چرا او را در میان خود نمی‌شناسیم اگر راست می‌گویی؟!» پس آن جناب به سوی او نگریست و فرمود:

وای بر شما! آیا می‌پندارید که خداوند زمین را به عبث آفریده و اهل آن را به خودشان وا نهاده و برای اصلاح آن کسی را باقی نگذاشته است؟! چه بد گمانی است که به پروردگارتان دارید! چنین نیست، بلکه وعده‌ی او حقّ است و زمینش از امامی که او قرار دهنده‌اش باشد خالی نیست؛ پس کسانی که یقین نمی‌دارند شما را سبکسار نکنند که سرهای خود را بپیچانید و بگویید: «مهدی در کجاست و چرا او را در میان خود نمی‌شناسیم؟!» هرآینه او در میان شماست، ولی از شما می‌ترسد؛ چراکه شما ترسناک و شرور شده‌اید و در زمین فساد می‌انگیزید و از جبّاران فرمان می‌برید و از شیوخ‌تان تقلید می‌کنید و اموال یکدیگر را به باطل می‌خورید و در بیهودگی عمر می‌گذرانید! نماز را چنانکه شاید بر پا نمی‌دارید و زکات را چنانکه باید نمی‌پردازید و امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنید! عقل خود را به کار نمی‌اندازید و علم دین را فرا نمی‌گیرید و در حالی که چیزی نیستید، خود را برتر از دیگران می‌پندارید! چه هستید جز مشتی فرومایه که جز در پی متاع دنیا نیستید و دین‌تان را به هر کس که سکّه‌ای بیشتر دهد می‌فروشید؟! خودخواه و هوسران و دروغگوی و بدعهد و لجوج و بدزبان و ترسو و بی‌عرضه هستید! همواره از ویرانی زمین می‌نالید، ولی چون به اصلاح آن فرا خوانده می‌شوید، می‌مانید؛ چراکه خود اسباب ویرانی آنید! اف بر شما باد که زبان‌های دراز و دست‌های کوتاه دارید و همواره از رنگی به رنگ دیگر در می‌آیید! آیا در میان شما آزادگانی نیستند که برای یاری این مرد گرد آیند، باشد که خویش را به آنان بشناساند؟! به خدا سوگند اگر شماری کافی از شما گرد آیند که او را با مال و جان یاری رسانند و از پدر و مادر و زن و فرزند دوست‌تر دارند، هرآینه خویش را به آنان می‌شناساند و آنان را در راه خداوند رهبری می‌فرماید، ولی واقع آن است که در شما خیری نیست! حبّ گوساله‌ها در دل‌هاتان نشسته و سودای بتان در سرهاتان جای گرفته است، چندان که گویی مسحور شدگانید! به خدا سوگند از صحبت شما ملولم و به کوچیدن از میانتان مشتاق؛ چراکه نه در عقیده قدمی استوار دارید و نه در عمل دستی پرهیزکار! علف‌های هرز را مانید که نه خود ثمری می‌آورند و نه دیگران را وا می‌گذارند. خداوندا! دل‌هاشان را آب کن و بجوشان؛ چراکه بر آنان بانگ می‌زنم: «برای ملکوت پروردگارتان آماده شوید»، ولی به سویم سر بر نمی‌کنند و بیشترشان به وعده‌ی تو ایمان نمی‌آورند! خداوندا! بر تو باد به عالمانشان؛ چراکه آنان به غیر علم فتواشان می‌دهند و از راه تو بازشان می‌دارند؛ پس نه خود برای خلیفه‌ات کاری می‌کنند و نه من را وا می‌گذارند که کاری کنم! پس آنان را شماره کن و یک تن‌شان از برابرت نگریزد، هنگامی که ملکوتت را بر زمین می‌آوری و خلیفه‌ات را بر آن مستولی می‌سازی تا با عصای آهنین میان امّت‌ها داوری کند.

آن گاه از منبر به زیر آمد و با اندوه از مسجد بیرون شد.

شرح گفتار:

بی‌گمان این حکمتی گران‌مایه «درباره‌ی مرگ و زندگی» است که برای اهل زمان ما «مانند آب حیاتی» است؛ چراکه هر کس به آن عمل کند، در فتنه‌های آخر الزّمان گمراه نمی‌شود و هر کس به آن عمل نکند، در فتنه‌های آخر الزّمان هدایت نمی‌یابد، در حالی که گمراهی و هدایت به منزله‌ی مرگ و زندگی است و اما مراد آن جناب از «عهد خداوند با ابراهیم» علیه السّلام قرار دادن امامی عادل برای مردم از ذرّیّه‌ی اوست؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱]؛ «و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی آزمود، پس چون به انجامشان رساند فرمود: هرآینه من تو را امامی برای مردم قرار دهنده‌ام، گفت: و از ذرّیّه‌ام نیز؟ فرمود: عهد من به ظالمان (آنان) نمی‌رسد» و مراد آن جناب از «وعده‌ی خداوند با محمّد» صلّی الله علیه و آله و سلّم قرار دادن امامی از خاندان او برای پر کردن زمین از عدالت پس از پر شدنش از ظلم است و مراد آن جناب از «او همانا مهدی است که شما را درباره‌اش علمی رسیده»، این است که روایات متواتری از طریق همه‌ی مذاهب اسلامی درباره‌ی مهدی رسیده و با این وصف، علم به امامت او از جانب خداوند برای همه‌ی مسلمانان جهان حاصل شده است؛ چراکه روایات متواتر از طریق همه‌ی مذاهب اسلامی، مفید علم هستند و مراد آن جناب از «امامانی جز او نگیرید که شما را درباره‌ی آنان علمی نرسیده»، این است که روایات متواتری از طریق همه‌ی مذاهب اسلامی درباره‌ی امامی جز مهدی نرسیده و روایاتی که مدّعیان امامت بر خود تطبیق می‌کنند، واحد و مخصوص به یک مذهب‌اند و با این وصف، علم به امامت احدی جز مهدی برای مسلمانان در آخر الزّمان حاصل نشده و این در حالی است که خداوند از پیروی چیزی که علم به آن وجود ندارد نهی کرده و فرموده است: ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ[۲]؛ «از چیزی که به آن علمی نداری پیروی نکن» و با این وصف، گرفتن امامی از جانب خداوند جز مهدی جایز نیست، بلکه دروغ بستن بر خداوند و کفر به او محسوب می‌شود و تبعاً همه‌ی کسانی جز مهدی که خود را امام می‌شمارند یا شؤون مخصوص به امام را برای خود ادّعا می‌کنند، «دجّال» هستند، «اگرچه سخنان آراسته گویند و کارهای شگفت‌انگیز کنند»، بلکه به حسب ظاهر دارای معجزاتی باشند؛ چراکه بنا بر گفتار آن جناب، «کارهای آنان از سر جادوست» و «از ارواح خبیث مدد می‌گیرند»؛ همچنانکه خداوند آنان را وسیله‌ی امتحان و ابتلای مسلمانان قرار می‌دهد تا ببیند که آیا فریب آنان را می‌خورند و از مبانی اسلام دست بر می‌دارند یا اینکه ثابت قدم می‌مانند و این مراد روایات متواتری است که از معجزاتی برای «دجّال» خبر داده‌اند؛ با توجّه به اینکه معجزات -هر اندازه خارق العاده باشند- ادّعای غیر ممکن را اثبات نمی‌کنند، بلکه با وجود آن «فتنه» محسوب می‌شوند[۳] و مراد از «فتنة الدّجّال» که بزرگ‌ترین فتنه است و باید از آن به خداوند پناه برد[۴] همین است و امّا گفتار آن جناب که فرمود: «آیا در میان شما آزادگانی نیستند که برای یاری این مرد گرد آیند، باشد که خویش را به آنان بشناساند؟! به خدا سوگند اگر شماری کافی از شما گرد آیند که او را با مال و جان یاری رسانند و از پدر و مادر و زن و فرزند دوست‌تر دارند، هرآینه خویش را به آنان می‌شناساند و آنان را در راه خداوند رهبری می‌فرماید»، کلید ظهور و حاکمیّت مهدی است که شایسته است با آب طلا بر روی صخره‌ها حک شود و مراد آن جناب از «حبّ گوساله‌ها» و «سودای بتان» علاقه‌ی مردم به مدّعیان دروغین و ارادت آنان به امامانی جز مهدی است که گاهی از حیث افراط به «مسحور شدگی» شباهت می‌یابد و مراد آن جناب از عالمانی که نفرینشان فرموده، مفتیان و روحانیانی است که به امامانی جز مهدی وابسته هستند و بدون علم و از سر تعصّب و تکبّر بر ضدّ آن جناب فتوا می‌دهند و تبلیغ می‌کنند و مراد آن جناب از «ملکوت پروردگار» حکومت جهانی اوست که از آن خبر داده و فرموده است: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[۵]؛ «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه‌ی ادیان پیروز گرداند اگرچه مشرکان کراهت دارند» و فرموده است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۶]؛ «و هرآینه در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالحم وارث خواهند شد» و هر جمله و کلمه‌ی آن جناب را وجوه فراوانی است که تفصیل آن‌ها در این مختصر نمی‌گنجد. پس خود در هر جمله و کلمه‌اش بیندیش، باشد که خداوند ابواب دیگری از آن‌ها را به رویت بگشاید.

↑[۱] . البقرة/ ۱۲۴
↑[۲] . الإسراء/ ۳۶
↑[۳] . بنگرید به: پرسش و پاسخ ۱۸۰.
↑[۴] . مسند أحمد، ج۲۶، ص۱۹۴؛ صحيح البخاري، ج۹، ص۶۰؛ صحيح مسلم، ج۸، ص۱۶۱؛ سنن الترمذي، ج۴، ص۵۱۰؛ ثواب الأعمال وعقاب الأعمال لابن بابويه، ص۱۲۵
↑[۵] . التّوبة/ ۳۳
↑[۶] . الأنبیاء/ ۱۰۵
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
می‌توانید این مطلب را به زبان‌های زیر نیز مطالعه کنید:
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
دانلود مجموعه‌ی گفتارهای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
نام کتاب: مناهج الرّسول صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ مجموعه‌ی گفتارهای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
ناشر: دفتر منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
نسخه: ششم
زمان انتشار: مهر (میزان) ۱۳۹۸ هجری شمسی
مکان انتشار: بلخ؛ افغانستان