پنج شنبه ۱۰ فروردین (حمل) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 پرسش جدید: حکومت بنی عباس در روایات مربوط به آخر الزمان، به کدام یک از حکومت‌های فعلی اشاره دارد؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: گفتاری مهم از آن جناب در بیان اینکه نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم، جز جاهایی که در وضو می‌شوید یا مسح می‌کند، حرام است، مانند نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم، جز روی و کف دست او. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «نگاهی به وضعیّت ایران و عربستان پیش از ظهور امام مهدی علیه السلام» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. نقد جدید: ممنون می‌شوم اگر اشکال استدلال زیر را بفرمایید: کبری: کشتن موجودات بی‌گناه، ظلم به آن‌هاست. صغری: خداوند، کشتن و خوردن برخی موجودات زنده را برای انسان حلال کرده است. نتیجه: خداوند، ظلم را حلال کرده است! برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ آیاتی از قرآن که بر این دلالت دارند؛ آیه‌ی ۱۶. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی دوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» با ویرایش و صفحه‌آرایی جدید منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تفسیر آیه‌ی شریفه‌ی <إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً>» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
نقد و بررسی
 

این جانب در دعوت شرعی و عقلی حضرت علامه به سوی خلیفه‌ی خدا و تنها ولیّ امر مسلمینِ باقی مانده شکّی ندارم و با ایشان همراه و هم صدا هستم، اما ایشان در جایی فرموده‌اند که همان طور که مسلم برای حسین (ع) بیعت جمع کردند من هم در خراسان برای مهدی (عج) بیعت می‌گیرم. با اینکه شک ندارم و یقین دارم که این بیعت گرفتن و بیعت دادن حکم شرع و عقل است، اما سؤال اینجا است که مسلم اذن بیعت گرفتن داشت. آیا قیاس ایشان در همین رابطه است؟

برادر مؤمن و اهل بصیرت

در اینکه علامه منصور هاشمی خراسانی أیّده الله تعالی از امام مهدی علیه السّلام برای فراهم ساختن زمینه‌ی ظهور آن حضرت «اذن عام» دارد، شکّی نیست؛ چراکه فراهم ساختن زمینه‌ی ظهور آن حضرت مصداق بارز نیکوکاری و تقوا است و اذن عامّ آن حضرت به نیکوکاری و تقوا یقینی است؛ چنانکه اذن عامّ آن حضرت به نمازهای یومیّه و روزه‌ی ماه رمضان یقینی است، بلکه خودداری‌اش از چنین اذنی معصیت و کفر شمرده می‌شود و این معنای گفتار قاطع و تکان دهنده‌ای است که یکی از یارانمان ما را از آن خبر داد، گفت:

«قَالَ رَجُلٌ لِلْمَنْصُورِ: هَلْ أَذِنَ لَكُمُ الْمَهْدِيُّ أَنْ تُمَهِّدُوا لَهُ سُلْطَانَهُ؟! قَالَ: الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ يَا لُكَعُ! لَوْ نَهَانَا عَنْ ذَلِكَ ﴿لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ۝ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ۝ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ[۱]! أَمَا بَلَغَكُمْ قَوْلُ عَلِيٍّ: <وَاللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ>؟! فَقَامَ الرَّجُلُ وَهُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ لَوْ كَانَ أَحَدٌ يُخْرِجُ الْمَهْدِيَّ لَكَانَ هَذَا! فَسَيُخْرِجَنَّهُ وَلَوْ كَانَ بِالْعُطَارِدِ»؛ «مردی به منصور گفت: آیا مهدی به شما اذن داده است که برای حکومت او زمینه‌سازی کنید؟! فرمود: کار فراتر از این است ای نادان! اگر ما را از آن باز دارد (سخن خداوند بر او جاری می‌شود که فرموده است:) <هرآینه او را با قدرت می‌گیریم و سپس رگ قلبش را قطع می‌کنیم و آن گاه هیچ یک از شما او را نگاه‌دارنده نیست>! آیا سخن علی به شما نرسیده است که فرمود: <به خدا سوگند اگر خروج نکند هرآینه گردنش زده خواهد شد>؟! پس مرد در حالی که بر می‌خاست گفت: خدایا! اگر احدی باشد که مهدی را بیرون آورد، همین است! هرآینه او را بیرون خواهد آورد اگرچه در عطارد باشد!».

امّا آیا ممکن است که این انسان بزرگ برای انجام این عمل واجب از آن حضرت «اذن خاص» داشته باشد؟ ممکن است؛ چراکه پس از امکان وجود آن حضرت در زمین و ضرورت اذن آن حضرت به اعمال واجب و سبقت این انسان بزرگ در زمینه‌سازی برای ظهور آن حضرت که عملی واجب شمرده می‌شود، مانعی از دادن «اذن خاص» به او وجود ندارد، ولی اعلان این «اذن خاص» در صورتی که وجود داشته باشد، پس از وجود «اذن عام» که قدر متیقّن است، ضروری نیست و تنها باریک‌بینان در می‌یابند.

↑[۱] . الحاقّة/ ۴۵-۴۷
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش بررسی نقدها
تعلیقات
نقدها و بررسی‌های فرعی
نقد فرعی ۱
نویسنده: عرفان
تاریخ: ۱۳۹۸/۷/۱۵

لطفاً در مورد بیعت و حدود و ثغور آن روشنگری بفرمایید. برخی به بیعتی که حضرت منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی برای امام مهدی علیه السلام می‌گیرند ایراد وارد می‌کنند و می‌گویند بدون اذن خاص امکان گرفتن بیعت وجود ندارد. پاسخ شما به این‌ مساله چیست؟ از طرفی حضرت علامه و شما بزرگواران، بیعت را تضمینی برای ظهور و تحقق حاکمیت امام مهدی علیه السلام معرفی نموده‌اید. به علاوه، برخی می‌گویند که بیعت جناب مسلم بن عقیل علی رغم اینکه اذن خاصش برای گرفتن بیعت بر همگان مبرهن بود موجب تضمین یاری بیعت‌کنندگان نشد. از کجا معلوم که بیعت علامه منصور هاشمی خراسانی موجب تضمین بشود؟ بابت اینکه عالمانه و خیرخواهانه پاسخ ما را می‌دهید از شما سپاسگزارم و از شما اولیاء خداوند التماس دعا دارم.

پاسخ به نقد فرعی ۱
تاریخ: ۱۳۹۸/۷/۲۰

بیعت با امام مهدی علیه السلام به معنای إعلام اطاعت و حمایت از او به جای دیگران، مصداق بارز خیر و معروف است و با این وصف، دعوت کردن و امر کردن به آن، مصداق بارز دعوت به خیر و امر به معروف است که با اذن عامّ خداوند انجام می‌شود و نیازی به اذن خاصّ او ندارد؛ مانند دعوت کردن و امر کردن به نماز، روزه، حج و زکات؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱]؛ «و باید از شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به معروف امر نمایند و از منکر باز دارند و آنان همانا رستگارانند». بر همین اساس، مؤمن آل فرعون به بیعت با موسی علیه السلام دعوت می‌کرد و از قوم خود توقّع داشت که دعوتش را اجابت کنند؛ چنانکه خداوند ضمن ستایش او فرموده است: ﴿وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ[۲]؛ «و کسی که ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم»، در حالی که برای این کار اذن خاصّی نداشت و بر همین اساس، مؤمن سوره‌ی یاسین به بیعت با سه پیامبر دعوت می‌کرد و از قوم خود توقّع داشت که دعوتش را اجابت کنند؛ چنانکه خداوند ضمن ستایش او فرموده است: ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ۝ اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ۝ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ۝ أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ ۝ إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ۝ إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ۝ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ۝ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ۝ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ ۝ إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ[۳]؛ «و مردی از آن سوی شهر آمد در حالی که می‌شتافت، گفت: ای قوم من! از پیامبران پیروی کنید؛ از کسانی که از شما مزدی نمی‌طلبند و بر هدایت هستند پیروی کنید و من چرا کسی را نپرستم که من را آفریده است و به سوی او بازگردانده می‌شوید؟ آیا جز او خدایانی بگیرم که اگر خداوند بخشنده ضرری برای من بخواهد، وساطت آنان به کارم نمی‌آید و به فریادم نمی‌رسند؟ من آن گاه در گمراهی آشکاری خواهم بود. من به پروردگارتان ایمان آوردم، پس از من بشنوید. گفته شد که به بهشت داخل شو، گفت: ای کاش قومم می‌دانستند که پروردگارم من را آمرزید و از گرامی‌داشتگان قرار داد و ما پس از او بر قومش لشکری از آسمان نفرستادیم و نازل کنندگان نبودیم. آن تنها بانگی بود (که بر آنان زده شد)، پس ناگاه خاموش گردیدند»، در حالی که برای این کار اذن خاصّی نداشت و بر همین اساس، شماری از جنّیان به بیعت با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دعوت می‌کردند و از قوم خود توقّع داشتند که دعوتشان را اجابت کنند؛ چنانکه خداوند ضمن ستایش آنان فرموده است: ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا ۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ ۝ قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ ۝ يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ۝ وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ ۚ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۴]؛ «و چون شماری از جنّیان را متوجّه تو ساختیم تا قرآن را بشنوند، پس چون نزدش حاضر شدند گفتند: سکوت کنید، پس چون به انجام رسید برای انذار به سوی قومشان بازگشتند. گفتند: ای قوم ما! ما کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده و چیزی که پیش از آن بوده است را تصدیق می‌کند و به حق و به راهی راست هدایت می‌نماید. ای قوم ما! دعوت‌کننده‌ی خداوند را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد و هر کس دعوت‌کننده‌ی خداوند را اجابت نکند، عاجز کننده‌ی در زمین نیست و برایش جز خداوند یاوری وجود ندارد، آنان در گمراهی آشکاری هستند»، در حالی که از وجود اذن خاصّی برای آنان سخنی به میان نیاورده است. از اینجا دانسته می‌شود که دعوت مردم به بیعت با خلیفه‌ی خداوند، نیازی به اذن خاص ندارد، بر خلاف دعوت آنان به بیعت با خود که بدون اذن خاص جایز نیست. بنابراین، هرگاه عالمی پیش‌قدم شود و مردم را به بیعت با امام مهدی علیه السلام دعوت کند، بر آنان واجب است که دعوت او را اجابت کنند؛ خصوصاً هرگاه عالمی بزرگ و بی‌همتا مانند جناب منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی باشد که نشانه‌های زمینه‌ساز موعود ظهور امام مهدی علیه السلام را دارد؛ چراکه در این صورت، وجود اذن خاص هم برای او محتمل است[۵].

اما آیا بیعت مردم با امام مهدی علیه السلام به معنای إعلام اطاعت و حمایتشان از او به جای دیگران، ظهور و حاکمیّت او را تضمین می‌کند؟ آری، مشروط به اینکه از روی معرفت و آمادگی باشد و معرفت و آمادگی آنان بر او پوشیده نخواهد ماند، بلکه با توجّه به بروز آن در کنش‌ها و واکنش‌های آنان، برای عامّه‌ی عقلا قابل تشخیص خواهد بود. از این رو، جناب منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به گرفتن بیعت از مردم برای امام مهدی علیه السلام بسنده نمی‌کند، بلکه آنان را علاوه بر این کار برای اطاعت و حمایت از او تربیت می‌کند، تا آن گاه که به معرفت و آمادگی لازم برسند؛ چنانکه خود در این باره فرموده است:

«ای گروه یاران من! به سخنم گوش فرا دهید تا معرفت یابید و در آن بیندیشید تا حکمت اندوزید؛ چراکه شما را با آن پرورش می‌دهم همان طور که باغبان درخت میوه را؛ تا از شما گروهی بسازم کفایت کننده برای آنکه خلیفه‌ی خدا را در زمین کفایت کنند»[۶].

و فرموده است:

«أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّكُمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَقْتُلُونِي كَمَا قَتَلْتُمُ الصَّالِحِينَ مِنْ قَبْلِي، فَلَا تَفْعَلُوا، فَإِنِّي وَاللَّهِ لَوْ بَقِيتُ فِيكُمْ لَأَشْحَذَنَّ رِجَالًا مِنْكُمْ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ، أَجْلِي بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارَهُمْ، وَأَرْمِي بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ، وَأَسْقِيهِمْ كَأْسَ الْحِكْمَةِ حَتَّى يَمْتَلِئُوا! أَلَا إِنِّي أَخْتَارُ خِيَارَكُمْ لِلْمَهْدِيِّ كَمَا يَخْتَارُ النَّحْلُ لِيَعْسُوبِهَا خِيَارَ الْأَزَاهِيرِ»[۷]؛ «ای مردم! هرآینه شما می‌خواهید من را بکشید همان طور که صالحان پیش از من را کشتید، پس این کار را نکنید؛ چراکه به خدا سوگند اگر من در میان شما بمانم هرآینه مردانی از شما را آبدیده می‌کنم همان طور که آهنگر تیغه‌ را آبدیده می‌کند! با تنزیل (قرآن) دیدگانشان را جلا می‌دهم و تفسیر (آن) را در گوش‌هاشان می‌ریزم و به آنان از پیمانه‌ی حکمت می‌نوشانم تا پر شوند! آگاه باشید که من بهترین‌های شما را برای مهدی بر می‌گزینم همان طور که زنبور عسل بهترین گل‌ها را برای ملکه‌ی خود گزینش می‌کند».

این پاسخی به کسانی است که طرح نهضت «بازگشت به اسلام» توسّط این بزرگوار را غیر ضروری می‌دانند و می‌گویند که اقدام او به اصلاح عقاید و اعمال مسلمانان بر روی دعوت او به بیعت با امام مهدی علیه السلام سایه انداخته است و پیشنهاد می‌دهند که او از نقد مذاهب دست بردارد و تنها بر روی دعوت به بیعت با امام مهدی علیه السلام متمرکز شود، تا پیروان مذاهب از او فاصله نگیرند، در حالی که دیدگاه آنان درست نیست؛ زیرا صرف بیعت مردم با امام مهدی علیه السلام به معنای إعلام اطاعت و حمایت آنان از او، زمینه را برای ظهور و حاکمیّتش فراهم نمی‌کند، بلکه باید به موازات این کار معرفت و آمادگی لازم در آنان پدید آید و آن هنگامی در آنان پدید می‌آید که برخی انحرافات بزرگ در عقاید و اعمالشان اصلاح شود. به عنوان نمونه، شیوع و رسوخ تقلید در میان آنان، می‌تواند آنان را از اطاعت و حمایت امام مهدی علیه السلام پس از ظهورش باز دارد؛ چراکه مخالفت فقیهان و مراجع تقلید آنان با آن حضرت ممکن است و با این وصف، شیوع و رسوخ تقلید در میان آنان، خطری بالقوّه برای آن حضرت محسوب می‌شود و از این رو، باید پیش از ظهور آن حضرت اصلاح شود. سایر انحرافات بنیادین در عقاید و اعمال مردم نیز همین گونه‌اند و هر یک به نحوی امنیّت و موفّقیت آن حضرت را به خطر می‌اندازند و از این رو، باید تا حدّ ممکن پیش از ظهور آن حضرت اصلاح شوند. این چیزی است که جناب منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی را به مقابله با انحرافات بنیادین در عقاید و اعمال مردم واداشته است، با علم به آنکه این کار بسیاری از آنان را با او دشمن می‌کند و از اجابت دعوتش به بیعت با امام مهدی علیه السلام باز می‌دارد؛ چراکه چاره‌ای از این کار نیست و بیعت نکردن، بهتر از بیعت شکستن است.

↑[۱] . آل عمران/ ۱۰۴
↑[۲] . غافر/ ۳۸
↑[۳] . یس/ ۲۰-۲۹
↑[۴] . الأحقاف/ ۲۹-۳۲
↑[۵] . در این باره بنگرید به: نقد و بررسی ۳۵.
↑[۷] . گفتار ۳۲، فقره‌ی ۱
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش بررسی نقدها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
می‌توانید این مطلب را به زبان‌های زیر نیز مطالعه کنید:
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن نقد
کاربر گرامی! شما می‌توانید نقدهای علمی خود بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش به بررسی علمی گرفته شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی نقد، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که نقد شما، در پایگاه بررسی شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن نقد خود، نقدهای مرتبط را مرور، یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . بهتر است که از نوشتن نقدهای متعدّد و غیر مرتبط با هم در هر نوبت، خودداری کنید؛ چراکه چنین نقدهایی در پایگاه به تفکیک و أحیاناً در مدّتی بیش از مدّت معمول بررسی می‌شوند.