شایسته است به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . جناب علامه نفرموده که درخواست داوود علیه السلام از برادرش، «صریح آیات قرآن» است، بل آن را ظاهر آیات قرآن دانسته و ظاهر آیات قرآن، چنانکه در مبحث «حجّیت ظواهر و عمومات قرآن» فرموده، حجّت است و شکّی نیست که ظاهر از آیات قرآن است و وجهی ظاهرتر از آن، برای تنبّه و استغفار داوود علیه السلام وجود ندارد و وجوه ادّعایی که در برخی روایات واحد و ضعیف با هدف تأویل آن رسیده، در غایت تکلّف است و با اسلوب قرآن سازگار نیست؛ بل اهل لغت، از دیرباز تصریح کردهاند که به زن «نعجه» میگویند و این کنایه در میان عرب شایع بوده است؛ همچنانکه اصل این قصّه در میان اهل کتاب مشهور بوده است و مسلمانان نیز همین را از آن برداشت کردهاند؛ جز اینکه گروهی از آنان در برخی جزئیات آن دچار اشتباه شدهاند و جناب علامه این اشتباه را تصحیح فرموده و آن عبارت از نسبتهای زشتی است که در اطراف این قضیّه به داوود علیه السلام دادهاند، مانند رفتن او در پی کبوتر و چشمچرانی او در خانهی همسایه و به جنگ فرستادن اوریا که هیچ یک از ظاهر آیات قرآن برداشت نمیشود و تنها جنبهی «یک کلاغ چهل کلاغ» داشته است؛ زیرا چیزی که از ظاهر آیات قرآن برداشت میشود تنها درخواست آن حضرت از برادرش برای طلاق دادن زن او به قصد نکاح با اوست، بیآنکه عملی شدن همین نیز ثابت باشد.
۲ . برداشتهای جنابعالی از عبارات روشن جناب علامه، گاهی بدبینانه، بلکه تا حدّی مغرضانه به نظر میرسد. روشن است که ایشان هیچ «انحرافاتی ولو کوچک» را به پیامبر خداوند نسبت نداده است تا از خلفاء خداوند نفی کرده باشد، بل صرفاً سهوی که مقتضای بشریّت است را بنا بر آیات قرآن برای او و تبعاً سایر خلفاء خداوند جایز دانسته است. وانگهی پیامبران خداوند نیز در کتاب ایشان از خلفاء خداوند شمرده شدهاند و با این وصف، وجود تمایز میان آنان در این زمینه، محض توهّم است. به جنابعالی پیشنهاد میکنیم که عبارات روشن این عالم بزرگ را با نگرش عیبجویانه مطالعه نکنید؛ چراکه چنین نگرشی باعث سوء برداشت و وقوع در اشتباهات بزرگ میشود.
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش بررسی نقدها