شنبه ۱ اردیبهشت (ثور) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱۱ شوال ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً بفرمایید که «ترس از خداوند» به چه دلیل است؟ آیا ترس از ذات اوست یا از صفات او؟ با توجّه به اینکه او عادل است و ظلم نمی‌کند و حکیم است و کار عبث نمی‌کند و به عبارتی بدون حکمت ضرری از او به کسی نمی‌رسد. پس چرا باید از او ترسید؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

آری، انتقال علم به آیندگان از طریق پیشینیان صورت گرفته و علم آیندگان عمدتاً مبتنی بر علم پیشینیان است، ولی این نیز مستلزم عالم‌تر بودن پیشینیان از آیندگان نیست؛ چراکه عالم‌تر شدن متعلّم از معلّم، نه تنها امکان دارد، بلکه شایع و مجرّب است؛ تا جایی که روایت شده است: «رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ وَلَا فِقْهَ لَهُ، وَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ»[۱]؛ «چه بسیار حامل دانشی که خود دانشی ندارد و چه بسیار حامل دانشی به سوی کسی که از او دانشمندتر است»؛ با توجّه به اینکه متعلّم می‌تواند دانش یک معلّم را با دانش معلّمی دیگر درآمیزد و دانش بیشتری از دانش هر دو به دست آورد و با این وصف، هیچ منعی برای عالم‌تر شدن آیندگان از پیشینیان نیست؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ ۗ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ﴾[۲]؛ «هر کس را که بخواهیم در پایه بالا می‌بریم و بالاتر از هر دانایی دانشمندی است»! در این میان، روایت اهل حدیث با مضمون «خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ»[۳] که مدّعی برتری مسلمانان نخستین بر مسلمانان آینده است نیز لزوم تبعیّت مسلمانان آینده از مسلمانان نخستین را اثبات نمی‌کند؛ چراکه فارغ از عدم امکان اخذ به اطلاق آن با توجّه به وجود ائمه‌ی نفاق در قرن پیامبر و ائمه‌ی ظلم در دو قرن پس از آن حضرت، از یک سو روایتی واحد و تبعاً غیر یقینی است و از سوی دیگر با روایت اهل حدیث با مضمون «مَثَلُ أُمَّتِي مَثَلُ الْمَطَرِ لَا يُدْرَى أَوَّلُهَا خَيْرٌ أَوْ آخِرُهَا»[۴] که برتری مسلمانان نخستین بر مسلمانان آینده را نامعلوم می‌شمارد، تعارض دارد و تبعاً ساقط می‌شود[۵].

↑[۱] . شافعی، المسند، ص۲۴۰؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۴، ص۸۰ و ۸۲، ج۵، ص۱۸۳؛ دارمی، المسند، ج۱، ص۷۴ و ۷۵؛ ابن ماجه، السنن، ج۱، ص۸۴، ۸۵ و ۸۶، ج۲، ص۱۰۱۵؛ ابو داود، السنن، ج۲، ص۱۷۹؛ ترمذی، السنن، ج۴، ص۱۴۱؛ نسائی، السنن الکبری، ج۳، ص۴۳۱؛ ابو یعلی، المسند، ج۱۳، ص۴۰۸؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان، ج۱، ص۲۷۰؛ رامهرمزی، المحدّث الفاصل، ص۱۶۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۸۷ و ۸۸
↑[۲] . یوسف/ ۷۶
↑[۳] . احمد بن حنبل، المسند، ج۱، ص۳۷۸ و ۴۳۴؛ بخاری، صحیح البخاري، ج۳، ص۱۵۱، ج۴، ص۱۸۹، ج۷، ص۱۷۴؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۸۵؛ ترمذی، السنن، ج۳، ص۳۳۹ و ۳۷۶، ج۵، ص۳۵۷؛ نسائی، السنن الکبری، ج۳، ص۴۹۴؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۲۲
↑[۴] . طیالسی، المسند، ص۹۰ و ۲۷۰؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۳، ص۱۳۰ و ۱۴۳، ج۴، ص۳۱۹؛ ترمذی، السنن، ج۴، ص۲۳۹؛ ابو یعلی، المسند، ج۶، ص۱۹۰ و ۳۸۰؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان، ج۱۶، ص۲۱۰؛ رامهرمزی، المحدّث الفاصل، ص۳۴۶؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۴، ص۷۸ و ۲۳۱؛ شاموخی، أحادیث الشاموخي عن شیوخه، ص۳۰؛ ابن سلامة، مسند الشهاب، ج۲، ص۲۷۶ و ۲۷۷؛ هیثمی، موارد الظمآن، ج۷، ص۲۹۵
↑[۵] . برای آگاهی از توجّه اهل حدیث به تعارض این دو روایت، نگاه کن به: ابن قتیبه، تأویل مختلف الحدیث، ص۱۰۷؛ ابن عبد البر، التمهید، ج۲۰، ص۲۵۰ تا ۲۵۴؛ ابن حجر، فتح الباري، ج۷، ص۵؛ ابو ریّه، أضواء علی السّنّة المحمّدیّة، ص۲۴۳ تا ۲۴۵.