پنج شنبه ۹ فروردین (حمل) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 نکته‌ی جدید: شعر «آوار خویشتن» سروده‌ی «زینب شریعتی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

چراکه به زعم اینان، روایات ظنّی، هرگاه با معیارهای خودساخته‌ی آنان صحیح شمرده شوند، موجب یقین هستند! در حالی که این، بر خلاف نظر اکثر اهل علم است و کسانی چون شافعی (د.۲۰۴ق) و جمهور اهل فقه و نظر تأکید داشته‌اند که جز آنچه صدورش از جانب خداوند بی‌هیچ خلافی قطعی است، موجب یقین نمی‌شود[۱]. بل کسانی چون نووی (د.۶۷۶ق) به درستی تأکید کرده‌اند که چنین باوری چیزی جز مکابره[۲] در برابر محسوس نیست[۳]. از جهت دیگر، اینان نه تنها مطابقت روایات با عقل را ضروری ندانسته‌اند، بلکه مطابقت آن‌ها با قرآن که اصیل‌ترین نصّ دینی و مطابق عقل است را نیز لازم نشمرده‌اند، تا بدین سان هیچ تعلّقی به عقل و عاقل و معقول باقی نماند و زمینه برای رواج عقاید خرافی و شرک‌آمیز آنان فراهم گردد. اینان با بی‌پروایی عجیبی تأکید کرده‌اند که روایات ظنّی، نه تنها حکم عقل را نسخ می‌کنند، بلکه ناسخ قرآن نیز هستند، در حالی که قرآن کتابی یقینی است و نسخ آن با روایات ظنّی معقول نیست. به علاوه، بر خلاف نظر جمهور سلف و حتی بر خلاف نظر پیشوایانی است که اینان خود را پیرو آنان می‌شمارند! چنانکه مثلاً مالک بن أنس (د.۱۷۹ق) نسخ قرآن با سنّت را جایز نمی‌دانست[۴] و شافعی (د.۲۰۴ق) نیز در این باره با او هم‌نظر بود[۵] و احمد بن حنبل (د.۲۴۱ق) می‌گفت که سنّت مفسّر و مبیّن قرآن است نه حاکم بر آن و اعتقاد به حکومت سنّت بر قرآن را «جسارتی عجیب» می‌شمرد![۶] دیدگاه ابو حنیفه (د.۱۵۰ق) نیز در این باره کاملاً روشن بود؛ چراکه او به طور کلّی اعتبار چندانی برای این قبیل روایات قائل نبود و عقل را حتی در حوزه‌ی احکام بر آن‌ها ترجیح می‌داد! با این وصف، رویکردی که این گروه در پیش گرفته‌اند، بیشتر به رویکرد پیشوایان مسیحی می‌ماند تا پیشوایان مسلمان و در عمل نیز همان نتایجی را در جامعه‌ی اسلامی پدید آورده که در جامعه‌ی مسیحی پدید آمده است؛ زیرا به عنوان مثال، اعتقاد به اینکه خداوند مثل مخلوقات خود نیست و در عین حال، جهت و حرکت و جوارح حقیقی دارد، همان اندازه متناقض است که اعتقاد به وحدانیت خداوند در عین خداوندی پدر، پسر و روح القدس! با این حال، سلفیان با استناد به روایات ظنّی خود، این قبیل باورهای شرک‌آمیز را ترویج می‌دهند، همچنانکه مسیحیان با استناد به روایات ظنّی خود، دقیقاً همین کار را انجام می‌دهند! بل سلفیان، عقل‌ستیزی را به جایی رسانده‌اند که با استناد به روایات ظنّی، محسوسات را نیز انکار می‌کنند؛

↑[۱] . نگاه کن به: ابن عبد البر، التمهید، ج۱، ص۷.
↑[۲] . [لجبازی و خیره‌سری]
↑[۳] . نگاه کن به: نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱، ص۱۳۲.
↑[۴] . نگاه کن به: غزالی، المنخول، ص۳۸۷.
↑[۵] . نگاه کن به: سرخسی، أصول السرخسي، ج۲، ص۶۷؛ عینی، عمدة القاري، ج۱، ص۳۱.
↑[۶] . نگاه کن به: خطیب بغدادی، الکفایة في علم الروایة، ص۳۰.